به گزارش میمتالز، یک تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی فولاد و سنگ آهن با بیان این مطلب گفت: از آنجا که بازارسرمایه به سیستم بانکی خارج از کشور وصل نیست، شدت و ضعف بحرانهای بازارهای جهانی (مانند بازار کامودیتیها) به طور مستقیم به بازار داخلی منتقل نمیشود.
کیوان جعفری طهرانی افزود: اما از سویی دیگر به علت تحریمها و محدودیتهای موجود، بازارسرمایه ایران نتوانسته است سرمایهگذاران خارجی را جذب کند؛ در نظر داشته باشید که هدف بازارسرمایه تنها حضور سرمایهگذاران داخلی نیست و به نظر من هنر بازارسرمایه جذب سرمایههای خارجی است.
وی تصریح کرد: این مشکلات و محدودیتها سبب شده تا بازارسرمایه نتواند پتانسیل واقعی خود را در جذب سرمایهگذار خارجی بروز دهد. براین اساس بازارسرمایه کشور محدود به بازار داخلی است.
این تحلیلگر ارشد بازارهای کالایی گفت: به نظر من نتیجه این اقدامات در حوزه بین المللی در بازارسرمایه کشور نیز تاثیر میگذارد، ولی با روندی آرام پیش میرود؛ به این معنی که فراز و نشیب قیمت کالاها با سرعت موجود در حوزه جهانی به کشور ما منتقل نمیشود. با این وجود زمانی که قیمت جهانی کالایی افزایش پیدا میکند، شرکتهای بورسی که اغلب صادرکنندگان کالاها هستند با قیمت بالاتری میتوانند صادرات را انجام دهند؛ به دلیل این اتفاق، ارزش سهام این شرکتها نیز افزایش پیدا میکند.
جعفری طهرانی افزود: موضوعی که در بازار داخل وجود دارد، شاید در یک سال ارزش واقعی سهام شرکتها افزایش پیدا کرده باشد، اما فراموش نکنید که این افزایش ارزش لزوما بر اساس افزایش تناژ تولید این شرکتها و رشد کمیت صادرات نیست، بلکه براساس افزایش قیمت هاست که سبب میشود تا حاصلضرب عدد تولید در قیمت فروش داخلی در پایان سال نسبت به سالهای گذشته عدد بزرگتری شود، این در حالی است که در بررسی کمیتی متوجه میشویم گاهی اوقات این عدد کاهشی است.
وی در بررسی بازار فلزات اساسی بیان کرد: بازار فلزات اساسی با نوساناتی همراه است، اما در مجموع روند این بازار مثبت است، به طوری که همواره با تقاضای زیادی در این خصوص مواجهیم؛ هرچند که با توجه به وضعیت بورس فلزات لندن و یا بورس فلزات شانگهای و یا سایر بورسهای مطرح دنیا، این روند افزایش قیمت کنترل میشود.
این کارشناس بازارهای کالایی گفت: روند افزایش قیمت نفت هم در حال حاضر صعودی است و همراه با کاهش قیمت دلار، صعود قیمت نفت سرعت گرفته است.
جعفری طهرانی توضیح داد: افزایش بیش از حد قیمتها سبب میشود تا بسیاری از صنایع آسیب ببینند. از این رو گاهی به طور دستوری عرضهها توسط قدرتهای جهانی در بازارهای بین المللی افزایش مییابند؛ به خصوص چین که نقش بسیار پررنگی را در عرضه فلزات اساسی دارد. چین حتی در مواردی با عرضه از انبارهای خود بازار را کنترل کرده است.
وی اظهار کرد: به نظر من روند ابرچرخهها بسیار متفاوت شده اند، زیرا غیر از دو مولفه اصلی تعیین کننده قیمت کامودیتیها در جهان یعنی عرضه و تقاضا، مولفه سومی هم وجود دارد که آن دخالت دستوری کشورهای مطرح در تولید و مصرف کننده کامودیتیها در جهان است. بزرگترین اقتصادهای دنیا یعنی امریکا و چین بیشترین دخل و تصرف را در این خصوص دارند.
این تحلیلگر بازار بین المللی کامودیتی گفت: فراموش نکنیم که تمام کشورهای پیشرو به ویژه چین، سال هاست از سیاستی پیروی میکنند که به موجب آن نه تنها اطلاعات درستی را در خصوص تولیدات خود منتشر نمیکنند، بلکه گاهی اطلاعات غلط و گمراه کنندهای را به بازار ارائه میدهند.
ابرچرخه یعنی یک دوره پایدار رشد تقاضای قوی و غیرعادی که تولیدکنندهها برای تامین آن به سختی میافتند؛ موضوعی که باعث رالی قیمتها برای سالها یا در برخی موارد یک دهه یا بیشتر میشود. افزایش قیمتهای فعلی برای برخی تحلیلگران یادآور ابرچرخه ابتدای دهه ۲۰۰۰ است که با خیزش چین به عنوان یک سنگین وزن اقتصادی شروع شد. کامودیتیها از ابتدای قرن بیستم سه ابرچرخه قابل مقایسه دیگر را نیز تجربه کردهاند. صنعتیسازی آمریکا اوایل دهه ۱۹۰۰ کلید اولین ابرچرخه را زد، تجهیز مجدد تسلیحاتی در دهه ۱۹۳۰ دومین ابرچرخه را به وجود آورد و صنعتی سازی و بازسازی اروپا و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم باعث ایجاد سومین ابرچرخه در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شد.
جعفری طهرانی افزود: بسیاری از تحلیلگران بین المللی با این وضعیت آشنا هستند، اما به هیچ وجه نمیتوان به درستی تحلیل کرد که آیا اطلاعات ارایه شده با واقعیت منطبق است یا خیر. در روند ایده ال، بر اساس عرضه و تقاضا بازار را تحلیل میکنیم. ولی در پیش بینی دستوری بازار همانطور که اشاره شد، روندی ایجاد میشود که به موجب آن یا با تقاضای بیش از حد و یا با عرضه بیش از حد همراه است.
وی تصریح کرد: در طول سال شاهدیم بارها بانکهای مختلف سرمایهگذاری و موسسات تحلیلگر مطرح به راحتی اطلاعاتی که قبلا ارائه داده اند را بازنگری و اصلاح میکنند. گاهی اصلاح این اطلاعات آنقدر شدید است که سبب تعجب همه میشود.
این تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی تاکید کرد: یکی از روندهای قدرت نمایی اقتصادهای پیشرو جهان این است که در زمان بحرانها به سرعت از آن خارج شده و قدرت نمایی میکنند؛ همچنین جهت حرکت بازارسرمایه را از یک کالا یا یک سرمایه به سمت کالا و یا سرمایه دیگری سوق میدهند.
طهرانی تصریح کرد: در مورد بازار نفت هم به نظر من شفافیت بیش از حد خود را از دست داده است. سازمان اوپک، قدرت سابق خود را ندارد. در مجموع روند نشان میدهد که دولتهای مختلف با توجه به تمایل خود به طور دستوری در عرضه و تقاضای بازار نفت و حتی گاز اعمال نفوذ میکنند. به نظر من بازار نفت بیش از سایر کامودیتیها و فارغ از عرضه و تقاضا به طور دستوری تاثیر میپذیرد.
او گفت: موضوعی در تجارت بین الملل وجود دارد که به آن دولت در سایه میگویند. در این دولت بیش از سیاستمداران، اقتصاددانها و صاحبان صنایع وجود دارند. به طور مثال در خصوص کشور چین همیشه سرمایه گذاری برای افراد و شرکتها در برههای از زمان، محدود بوده است. حتی بر اساس سیاستهایی که دولتهای قبلی چین داشتند، داشتن واحدهای مسکونی و حتی اتوموبیل محدود بود؛ البته در دولتهای بعدی در این موضوع یک مقدار انعطاف نشان داده شد و سبب شد تا اقتصاد چین از حالت کمونیستی به سرمایهداری یا کاپیتالیستی سوق پیدا کند.
جعفری طهرانی ادامه داد: بعد از بحران جهانی در سال ۲۰۰۸ بسیاری از چینیها که سرمایهشان در دولت در سایه بود، سرمایه خود را برای سرمایهگذاری در کشورهای دیگر (مانند دوبی و انگلستان) خارج کردند. این اتفاق در دهه گذشته و قبل از پاندمی کرونا اتفاق افتاد. در چنین شرایطی، دولت وقت چین جهتگیری خاصی در بازارسرمایه انجام داد تا سرمایهگذاران را برای برگرداندن سرمایه شان به سزمین اصلی مجاب کند؛ بنابراین ابرچرخه اتفاق میافتد و نه به طور خودجوش بلکه به شکل دستوری انجام میشود.