به گزارش می متالز، نرخ هر دلار آمریکا در آغاز معاملات امروز در نزدیکی 11800 تومان قرار داشت. این در حالی است که نرخ اعلامی از سوی صرافی بانک ملی در سطح حدود 11880 تومان بود(به منظور اطلاع از نرخها میتوانید به سایت صرافی ملی مراجعه کنید).
همچنان حجم قابل خرید برای هر فرد تا سطح 500 دلار است که با ارائه کارت ملی، ارائه بلیط و مدارک سفر امکان خرید تا هزار دلار برای هر نفر وجود دارد. از طرفی، سیاستگذار امکان خرید از صرافیهای معتبر را هم فراهم آورده و این موضوع ریسک خرید دلار از دلالان را به شدت کاهش داده است؛ مانند امکان تقلبیبودن ارز یا سایر مواردی از این دست.
نکته جالب توجه تمایل به ادامه نزول دلار و سیاست کاملا منطقی سیاستگذار برای جلوگیری از ریزش شدید قیمت است. نخستین سیاستی که بانک مرکزی در پیش گرفت حضور مستقیم در بازار و عرضه ارز بود. این سیاست با تغییر محسوس روش عرضه ارز و نزدیک کردن قیمتها به نرخهای اعلامی بازار ادامه پیدا کرد. رویه جدید بانک مرکزی در عرضه ارز از سطوح بالای قیمت نشاندهنده روشمندی و پشتوانههای علمی آن است. در این شرایط است که خریدار واقعی به سمت بازار جذب میشود. ضمن اینکه افسار نوسانات ارزی هم کاملا در اختیار بازارساز خواهد بود. به این ترتیب بازارساز با هر گام نزولی میتواند مسیر آهسته و پیوسته افت دلار را در راستای سیاست خود دنبال کند.
گامهای بعدی که میتواند نشان از بازگشت ثبات پایدار به بازار ارز باشد، توجه به نرخ مورد نظر و در وهله دوم تشکیل بازار متشکل ارزی است. در حالیکه اثر تورمی نرخهای بالای دلار در بخش تقاضا منعکس شده است، سیاستگذار میتواند از این فرصت برای تقویت تولید استفاده کند و در عین حال، از تنگنای تحریمی کنونی به سلامت عبور کند.
نخست اینکه بانک مرکزی باید خود در رصد واقعیتهای ارزی کشور و میزان درآمدهای ارزی تحلیل دقیقی از آینده داشته باشد. کاهش شدید قیمت کالاها در بازار جهانی نشان از افت درآمد ارزی کشور دارد که باید در نرخ تعادلی مورد نظر بانک مرکزی لحاظ شود. از این منظر و با توجه به وضعیت تحریمی باید در سطوحی بالاتر از انتظارات و واقعیتهای اقتصادی نرخ دلار نگه داشته شود تا از ضربه دوباره به اقتصاد کشور جلوگیری شود.
مرحله بعد از پایان تلاطم دلار و بازگشت ثبات به بازار در نزدیک نرخهای مقصد، حذف ناگهانی نرخ ارز سامانه نیما و بازار آزاد است. این موضوع خود میتواند به بازار ارز شوک وارد کند. بنابراین، بانک مرکزی است که میتواند برای نخستین بار نقش هوشمندانه یک بازارساز را در اقتصاد کشور ایفا کند. در این شرایط بانک مرکزی باید تغییر نقش از فروشنده به خریدار را در نظر بگیرد. بنا نیست مطابق با سیاستهای اشتباه سالهای گذشته اجازه داده شود تا دلار تحت تاثیر فضای روانی(مطابق با آنچه در مسیر صعودی مشاهده شد) تا هر سطحی که توان دارد ریزش کند. در ادامه نزول دلار، اگر بانک مرکزی نقش یک بازارساز کامل و کارکشته را بازی کند، سیگنالی به کل فعالان اقتصادی است. از این منظر، گامهای بعدی انگیزهای برای تولید در اقتصاد کشور، ضربهگیر در برابر رجزخوانیهای آینده آمریکا و پایان فعالیتهای سفتهبازانه در بازار ارز است. این موضوع میتواند این سیگنال را منتقل کند که دلالان در بازار ارز جایی برای کسب سودهای رویایی و جولان در این بازار را ندارند.