از یک طرف ناآرامیهای امنیتی در شرق آسیا تنها به نگرانیها دامن زده و از سوی دیگر کاهش قیمت سنگآهن، نوسان جدی بهای زغالسنگ، افزایش حجم صادرات فولاد چین در ماه مارس نسبت به ماه قبل از آن، احتمال افزایش حجم تولید فولاد خام در چین و سایر نقاط جهان در ماه گذشته میلادی، افزایش نسبی بهای نفت خام در هفتههای اخیر و تردید و امید از آینده تقاضا چهره غالب بازار را تعیین میکند.
موارد فوق در کنار کاهش بهای آتی بسیاری از مصنوعات فولادی در بازارهای مالی چین همچنین کاهش نرخ در بازار این کشور و یا سایر کشورهای جهان نشان میدهد قیمتها در بازار جهانی فولاد وارد یک فاز کاهشی شده و بهتر است برای تحلیل اوضاع از همین نقطه آغاز کنیم؛ یعنی شرایط برای ادامه یافتن این روند کاهشی و یا تغییر فاز قیمتی موجود را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. این در حالی است که گستردگی قیمتی و تنوع محصولات فولادی در بازارهای جهانی نیز نکته مهم دیگری است که نمیتوان از یک روند قطعی و مشخص برای کالایی خاص در این بازار استفاده کرد؛ هرچند در نهایت، جریان غالب قیمتها در بازار جهانی فولاد از یک روند نسبتا مشخص تبعیت خواهد کرد. این در حالی است که جریان غالب قیمتها در بازار چین (میلگرد و حتی ورق نورد گرم) شمش (در سواحل دریای سیاه) و حتی ورق نورد گرم در قاره آمریکا ( شمالی و جنوبی) تفاوتهایی را با هم نشان میدهد ولی جریان قوی موجود را میتوان کاهشی به شمار آورد اگرچه سقوط بهای جهانی سنگآهن و افزایش نسبی قیمت زغالسنگ را باید در این رفتار قیمتی دخیل دانست.
به نظر میرسد عقبنشینی تقاضا با آغاز کاهش قیمتها در بازار آتی چین آغاز شده و در کنار کاهش قیمت سنگآهن جدیتر شده، زیرا چشمانداز افت قیمت فولاد در برخی رسانههای اقتصادی در جهان، نگرانیها از ادامه افت قیمت را برجسته ساخته است. آمارهای انجمن جهانی آهن و فولاد نشان میدهد حجم تولید فولاد خام جهان و همچنین در چین در ماه فوریه سال جاری نسبت به ماه قبل از آن افزایش داشته و نسبت به مدت مشابه سال قبل 4.1 درصد رشد داشته است. این در حالی است که هنوز آمارهای ماه مارس این انجمن از حجم تولید مخابره نشده ولی افزایش حجم تولید در ماه مارس سال گذشته در کنار رشد قیمتها این احتمال را برجسته میسازد که حجم تولید افزایش یافته باشد. این نکته را باید با دقت بالایی مورد بررسی قرار داد. از سوی دیگر در ماه آوریل سال گذشته باز هم شاهد کاهش حجم تولید بودهایم که سیگنالی مهم را برای سال جاری ایجاد میکند.
آمارهای اتحادیه آهن و فولاد چین (CISA) در گزارشی عنوان داشته است؛ در 10 روز پایانی ماه مارس موجودی ذخایر محصولات نهایی فولادی برای ابعاد متوسط و بزرگ نسبت به 10روز قبل از آن با 6.89 درصد کاهش از 14.204 میلیون تن به 13.2242 میلیون تن کاهش یافته است. این در حالی است که در 10 روز دوم ماه مارس ( 11 تا 20 مارس) این ذخایر 0.54 درصد افزایش داشته است. در مارس سال جاری حجم صادرات فولاد چین به 7.56 میلیون تن رسید که نسبت به ماه قبل از آن 1.81 میلیون تن افزایش داشته هرچند این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل 24.2 درصد افت کرده است. این آمار موجب شد تا حجم صادرات فولاد چین در سه ماهه ابتدایی سال جاری به 20.73 میلیون تن برسد که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 25 درصد کاهش را نشان میدهد.
تجمیع دادههای فوق نشان میدهد در ماه مارس احتمالا با افزایش حجم تولید روبهرو شدهایم که با افزایش صادرات به نسبت ماه قبل از آن همپوشانی دارد، اگرچه کاهش موجودی انبارها در پایان ماه مارس نشان میدهد بخش بزرگی از تولیدات به بازارهای داخلی و صادراتی چین منتقل شده که با توجه به بالابودن قیمتها این احتمال توجیه پذیر است. این در حالی است که در سایر کشورهای جهان نیز شاهد افزایش حجم تولید و صادرات هستیم که نشان میدهد در این بازه زمانی، بخش مهمی از تقاضای موجود تغذیه شده است، بنابراین یک فاز عقبنشینی تقاضا چندان هم دور از ذهن نخواهد بود.
موارد فوق در حالی است که افزایش نسبی بهای جهانی نفت خام در هفتههای اخیر، خوشبینی نسبت به بهبود قیمتها در سایر بازارهای کالایی مخصوصا فلزات پایه، کاهش موجودی انبارهای فولاد در برخی از بازارها، امیدواری به کاهش شکننده و محدود حجم تولید در ماه آوریل ( ماه جاری میلادی) ممکن است از شتاب کاهش قیمتها بکاهد. نگاهی به قیمتهای پیشنهادی از سوی کارخانجات مختلف برای تحویل در بازارهای صادراتی نشان میدهد رقابت برای فروش تولیدات پیش رو جدی تر از قبل شده تا جایی که قیمتهای فعلی برای تحویل فوری و مخصوصا تحویل در هفتههای پیش رو کاهش نرخ را هویدا میسازد که از یکسو نشان دهنده ضعف تقاضا و عقبنشینی خریداران و از سوی دیگر از تلاش واحدهای فولادی برای حداکثر ساختن سودآوری خود خبر میدهد.
نگرانی بزرگ تر را باید رقابت برای افزایش حجم فروش دانست زیرا پایین بودن بهای سنگآهن در کنار تامین زغال سنگ از ذخایر داخلی و به کمک قراردادهای بلندمدت همچنین پایین تر بودن هزینه تولید در واحدهای جدید و مدرن حتی در شرق چین با فرض تفاوت در هزینههای حملونقل و تخلیه و بارگیری شرایطی را از این پس فراهم میآورد تا برخی از واحدهای تولیدی مخصوصا آن دسته از کارخانجات تازه تاسیسی که برای بازپرداخت سرمایهگذاری اولیه به فروش حداکثری نیاز دارند، بهشدت به سمت فروش تمایل نشان دهند که برخی از آنها بهصورت اجباری به فروش خودنمایی خواهند کرد. این وضعیت در نهایت به رقابتی منفی و البته جدی در برخی از واحدها بدل خواهد شد که به موازات نگرانیها از دامپینگ، خود به منزله تلاش واحدهای تولیدی برای کاهش قیمتهای پیشنهادی خود محسوب میشود، بنابراین نگرانی از کاهش قیمتها شدت خواهد گرفت، اگرچه به تمامی بازارهای فولادی در اقصینقاط جهان سرایت نمیکند اما تاثیر خود را بر جای خواهد گذاشت.
شاید کاهش بهای سنگآهن بهصورت مقطعی متوقف شده باشد ولی هنوز روند عمومی بهای این کالا در مسیر کاهشی جدی قرار دارد. تاکنون بهای سنگآهن از روزهای اوج خود در سالجاری میلادی یعنی 21 فوریه ( 94.86 دلار بر هر تن برای عیار 62 درصد خشک – بدون احتساب رطوبت)، 28.3 درصد افت داشته که کاهشی جدی را نشان میدهد. آمارها نشان میدهد که در روزهای اخیر بهای سنگآهن به 68 دلار و 3 سنت رسیده که کمترین حد از 7 نوامبر سال گذشته تاکنون محسوب میشود. این وضعیت در گزارش پیشین با عنوان چشمانداز شکننده برای بازار سنگآهن مورد بررسی قرار گرفته بود. این در حالی است که سقوط قیمتی شدیدتر از چیزی بود که برآورد میشد، هرچند که تخلیه حباب قیمتی شاید بتواند به سیگنالی برای حمایت از بازار بدل شود ولی واقعیتهای این بازار به گونهای وخیم است که نمیتوان به صراحت از امیدواری به آینده این بازار خبر داد، اگرچه قیمت 68 دلار یا کمتر از آن، خود میتواند به فاکتوری حمایتی از این بازار بدل شود.
برتری عرضه بر تقاضا را باید مهمترین واقعیت بازار سنگآهن بهشمار آورد اگرچه بهصورت مقطعی و البته برای هفتههای آینده، این انتظار وجود دارد که حجم عرضه سنگآهن به بازار چین کاهش یابد که شاید بتواند فاکتوری حمایتی از قیمتها تلقی شود؛ البته بازهم موجودی انبارهای فعلی در این بازار سنگآهن به صراحت از ادامه برتری عرضه بر تقاضا خبر میدهد اما کاهش قیمتها در بازار فولاد نیز تاثیر جدیدی بر روند قیمتی در بازار سنگآهن برجای میگذارد. با توجه به این موارد شاید نوسان قیمتها در سطوحی بالاتر از 60 دلار در هر تن بتواند آینده کوتاهمدت بهای سنگآهن را رقم بزند، هرچند که همین قیمت نیز برای این بازار مهم، بسیار پایین ارزیابی میشود.
آمارها نشان میدهد واردات سنگآهن و کنسانتره این کالا به چین در ماه مارس به 95.56 میلیون تن رسیده که به نسبت ماه قبل از آن 12.07 میلیون تن افزایش را نشان میدهد، همچنین به نسبت مدت مشابه سال قبل نیز 11.4 درصد افزایش داشته است. این حجم از واردات موجب شد تا واردات سنگآهن و کنسانتره آن در 3 ماه ابتدایی سال میلادی جاری به 270.88 میلیون تن افزایش یابد که به نسبت مدت مشابه سال قبل 12.2 درصد رشد داشته است. بهنظر میرسد حجم واردات سنگآهن به چین در هفتههای اخیر باز هم ادامه داشته باشد، بنابراین برتری عرضه بر تقاضا را باید جدی و ادامهدار در نظر گرفت. تجربه سالهای قبل نشان میدهد که پس از هر فاز سقوط قیمتی زمانی از ابهام در بازارهای مختلف تجربه میشود، اگرچه رفت و برگشتهای محدود قیمتی را نیز شاهد خواهیم بود. به نظر میرسد بازار سنگآهن از هماکنون وارد فاز ابهامی مقطعی شده و جریان غالب بازار را پس از این بازه زمانی احتمالی یا دوران گذار قیمتی میتوان با شفافیت بیشتری رصد کرد.
در نهایت کاهش قیمت سنگآهن بهعنوان مهمترین ماده اولیه در صنعت فولاد سیگنال هشدار دهنده بزرگی برای بازار فولاد است که واحدهای تولیدی را در کاهش قیمت تمامشده حمایت خواهد کرد، بنابراین تلاش برای کسب سهم بازار بیشتر به کمک ارائه تخفیف را توجیهپذیر جلوه میدهد. با توجه به بالابودن محسوس موجودی انبارها نمیتوان به دورنمای کوتاهمدت و حتی میانمدت بهای سنگآهن در بازارهای جهانی خوشبین بود. سیگنال کاهش بهای سنگآهن برای بازار فولاد چندان خوشیمن نخواهد بود.در بازار زغالسنگ هنوز تصمیم دولت برای کاهش 150 میلیون تن از ظرفیت تولید مهمترین نکته در گمانهزنی قیمتهای پیشرو محسوب میشود، هرچند که در بازارهای جهانی مختلف این وضعیت متفاوت است. بهنظر میرسد هنوز هم این بازار به سمت رشد قیمتها متمایل است ولی ابهامات این بازار را نمیتوان نادیده گرفت.
با توجه به موارد فوق باید نظارهگر رفتار فعالان برجسته بازار باشیم زیرا نوسان در قیمتهای پیشنهادی برای فروش آنها در نهایت چهره واقعی قیمت را با اما و اگر رقابت منفی جلوهگر خواهد ساخت. این در حالی است که همین روند کاهشی موجود از پتانسیل ادامه یافتن برخوردار بوده، بنابراین کاهش بیشتر قیمتها در کوتاهمدت چندان دور از ذهن نیست. به نظر میرسد روزهای آینده شاهد ادامه کاهش قیمتها باشیم ولی این افت نرخ مقطعی خواهد بود. در آینده به بررسی بیشتر وضعیت بازار جهانی فولاد میپردازیم تا بتوان با دادههای مستند بیشتر، آینده این بازار را با شفافیت مضاعف مورد بحث و بررسی قرار دهیم.