به گزارش میمتالز، پس از رفتارهای خارج از انتظار بورس در بازه زمانی فروردین تا ۱۹مرداد سال گذشته و رشد افسانهای شاخص کل و بعد از آن ریزشهای پی در پی بورس، تحلیلهای تکنیکالیستها و پیشبینی از سقفها و کفهای حمایتی مانند گذشته محقق نشد. شاخص کل بارها کفهای مورد انتظار را شکست و ریزشهایی خارج از انتظار را تجربه کرد. حال سوال اینجاست که تحلیل تکنیکال چرا مانند گذشته در بورس جواب نمیدهد؟
علی چشمی، عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی در این خصوص عنوان کرد: تحلیل تکنیکال مفید است، سطوح حمایتی و مقاومتی، روندها یا اندیکاتورهای مختلف را مورد بررسی قرار میدهد و به عنوان یک علم شناخته میشود. در بورس دنیا جواب میدهد و در بورس ایران نیز تا حدودی پاسخگوست.
وی ادامه داد: تحلیل تکنیکال از این جهت که میتواند تمایل به سهمها، حافظه کوتاه و بلندمدت روند بورس و هیجانات را نشان دهد مفید است. همچنین با استفاده از این تحلیلها اطمینان به کف زیان و روند سود نیز حاصل میشود و همه این موارد از جنبههای مثبت تحلیل تکنیکال است.
این اقتصاددان بیان کرد: در بورس ایران با توجه به متغیرهای اقتصاد کلان، وضعیت صنایع و … تحلیل تکنیکال به جوابی نمیرسد. علاوه بر این نواقصی از جمله دامنه نوسان اجازه نمیدهد روندها با سرعت مناسب طی شود. بازیگرانی در بازار سهام وجود دارند که روندها را بر هم میزنند. برخی از سهمها نیز بازارگردان دارند و کنترل میشوند. همچنین نهادهای دولتی و یا نزدیک به دولت، چون میخواهند شاخص کل را بزک کنند سهام شاخصساز را دستکاری میکنند.
وی ادامه داد: در نتیجه همه این موارد روندها مخدوش میشود و بعضی مواقع تحلیل تکنیکال اسیر تحلیلهای خود میشود. از فروردین ۹۹ تا ۱۹مرداد شاخص هیجانی افزایش پیدا میکرد و علامت تکنیکالی مبنی بر بازگشت شاخص نیز وجود نداشت. مقاومتها یکی پس از دیگری شکسته میشد و برداشت این بود که شاخص بالا میایستد علامت میدهد و برمیگردد، اما شاخص در یک روز ریخت و به خیلیها فرصت نداد.
چشمی بیان کرد: وضعیت حال حاضر نیز شبیه مرداد ۹۹ است، اما برعکس. تحلیل تکنیکال بر اساس روندهایی که رسم میکند به هیچ علامتی نمیرسد و پیشبینیها و انتظارات مثل سال گذشته محقق نمیشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی گفت: از سوی دیگر ما در بورس ایران به دلیل متغیرهایی از جمله برجام و … به شدت همحرکتی داریم. در این شرایط شاخصهای کل و معیارهای بنیادی کلی اهمیت پیدا میکنند، اما در بورس ایران معیارهای بنیادی نیز قابل تحلیل نیست.
این اقتصاددان ادامه داد: نسبت P به E سهام اهمیت دارد. اما در بورس ایران نسبت P به E بخش مالی (نمادهای بانکی، بیمهای و …) که این نسبت در آنها بیاهمیت است با P به E شرکتهای غیر مالی ترکیب شده است؛ بنابراین این معیار نیز مخدوش میشود و عوامل بنیادی اثر خود را در تحلیلها بیش از اندازه از دست میدهد. در این شرایط نمیتوانیم دقیق بگوییم که P به E بازار مناسب است یا نه.
چشمی تاکید کرد: تحلیل تکنیکال یک علم است، ولی با توجه به جمیع شرایط مثل پیشبینی تورم، نرخ هیجانی ارز و … تکنیکالیستها باید در تحلیلهای خود بازنگری کنند و نقطه بازگشت شاخص را با جمیع شرایط پیشبینی کنند. اما گاهی میبینیم که تحلیلگران اسیر پیشبینیهای خود میشوند. عددی را برای شاخص کل اعلام میکنند و این عدد آنقدر در رسانه و … تکرار میشود که علیرغم مسیر بازار، محقق میشود.
منبع: تجارت نیوز