به گزارش میمتالز، بنابراین هر روز ضعفهای این شیوه برنامهریزی در صنعت سیمان آشکارتر شد. نگاهی به تاریخچه این ماده استراتژیک توسعه و همچنین صنعت دوست و همپایی به نام فولاد نشان میدهد ظرف دو دهه اخیر منحنی رشد قیمت سیمان به شدت از فولاد عقب مانده به گونهای که نسبت قیمتی یکهفتم ۲۰ سال پیش امروز به یکچهلم رسیده است. این در حالی است که سرمایهگذاری صورت گرفته به ازای راهاندازی یک کارخانه با ظرفیت یک میلیون تن سیمان تقریبا با یک کارخانه یک میلیون تنی فولاد یکسان است (معادل ۱۵۰ میلیون دلار).
امروزه آمارها نشان میدهد تمام حجم گردش مالی ۹۰ میلیون تنی صنعت سیمان به اندازه یک کارخانه فولاد با ظرفیت ۵/ ۱ میلیون تن است؛ بنابراین سرمایهگذارانی که با امید به بازگشت سریع سرمایه و سودآوری در دهه ۸۰ وارد کارزار تولید شدند، امروز سرانگشت گزان از اشتباه خود در سرمایهگذاری اظهار ندامت میکنند. چرا که با شرایط کنونی شاید صدها سال بازگشتن اصل سرمایه طول بکشد. حتی با ورود این صنعت به بورس کالا هم موضوع قیمتگذاری دولتی منتفی نشد و امروز همچنان سایه قیمتگذاری دستوری روی این صنعت به شکل تعیین قیمتهای پایه از طرف وزارت صمت سنگینی میکند.
علیاصغر گرشاسبی، مدیر عامل سیمان «هگمتان» میگوید: امروز شاهدیم که صنعت دچار مشکلات عدیدهای است. به این معنا که از یک طرف میزان فروش و مصرف سیمان به دلیل فصل زمستان و رکود پروژهها کاهش یافته و از سوی دیگر هزینههای تولید بهویژه در مواردی مانند قیمت مازوت، برق، گاز، مواد ناریه و... به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. جالب اینجاست که موارد مربوط به دولت مانند گاز که با قیمت هر متر مکعب ۱۲۰ تومان در اختیار شرکتهای سیمانی قرار میگرفت به ۶۰۰ تومان رسیده است و حتی با برنامههای پیشروی دولت، گاز ۸۰۰ تومانی هم محتمل است. در بخش برق هم هر کیلووات ساعت از ۸۰ تومان به ۱۵۰ تومان رسیده و مواد ناریه هم رشدی ۴۰۰ درصدی را نسبت به ابتدای سال نشان میدهد؛ بنابراین اگر چه رشد درآمدها ممکن است به خاطر افزایش قیمت سیمان اتفاق بیفتد، اما تناسبی با هزینهها ندارد.
وی با بیان اینکه صنعت سیمان امیدوار است سال آینده با اجرای طرحهای مسکن میزان تقاضا در بازار افزایش پیدا کند و در بخش صادرات هم با توجه به پیشرفت مذاکرات فضای مطلوبتری فراهم شود، میافزاید: از ۲۸ آبان گاز کارخانههای صنعت سیمان قطع شده و از مازوت استفاده میکنند. هر لیتر مازوت در سال جاری با قیمت ۳۰۰ تومان از درب پالایشگاه در اختیار شرکتها قرار میگیرد در حالی که سال گذشته این رقم ۱۲۰ تومان بود. مضاف بر اینکه کرایه حمل هر لیتر مازوت ۲۵۰ تومان است؛ بنابراین در مجموع هر لیتر مازوت حداقل ۵۵۰ تومان برای تولیدکننده سیمان هزینه دارد. مشکل و مساله اینجاست که دولت شرکتها را به نزدیکترین پالایشگاه ارجاع نمیدهد و به طور نمونه سیمان هگمتان را که باید از پالایشگاه اراک خرید کند، به شهرری ارجاع میدهند. در واقع دولت اولویت تامین سوخت را نیروگاهها میداند و برای اینکه هزینه کمتری در بخش حمل سوخت متحمل شود، از جیب شرکتهای سیمانی آن را میپردازد.
گرشاسبی در مورد وضعیت سیمان در بورس کالا خاطرنشان میکند: قیمت پایه باید با هماهنگی تولیدکنندگان و بورس اتفاق بیفتد، اما شاهدیم که وزارت صمت نرخ پایه را تعیین میکند و در واقع به طور غیرمستقیم قیمتها را به سمت دستوری شدن پیش برده است، در حالی که نفس بورس کالا به معنای تعیین قیمت توسط بازار است.
وی با اشاره به اینکه بورس کالا باید خرید را تسهیل کند نه اینکه خود تبدیل به مانعی برای شکلگیری معاملات شود، عنوان میکند: مسوولان با راهاندازی «سامانه جامع تجارت» اگر چه اهداف مثبتی را دنبال میکنند، اما این اقدام بدون برنامهریزی درست منجر به سختتر شدن پروسه خرید سیمان توسط افراد شده است.
وی ادامه میدهد: سیمان کالایی حجیم است که به شدت متاثر از هزینههای حمل و نقل است و از طرفی بر خلاف بسیاری کالاها مانند فولاد ارزش قیمتی پایینی دارد؛ بنابراین چنانچه در شعاع ۲۰۰ کیلومتری به فروش نرسد، هزینههای حمل عملا خرید آن را از صرفه اقتصادی خارج میکند. از طرفی سیمان قابل ذخیرهسازی نیست و قابلیت احتکار ندارد. در بورس کالا هم متاثر از هزینههای حملونقل است و اوضاع برای شرکتهایی که در نزدیکی کانونهای مصرف سیمان هستند، متفاوت از سایرین پیش میرود و تقاضای بیشتری دارد؛ بنابراین نوع نگاه به صنعت سیمان به نسبت سایر صنایع باید تغییر کند.
مدیر عامل سیمان هگمتان در مورد این سوال که آیا نقش واسطهها با توجه به عرضه سیمان در بورس کالا تغییر کرده است، میگوید: در درجه نخست باید بدانیم که هیچ منع قانونی در گذشته برای حضور واسطهها در بازار سیمان وجود نداشته است و امروز هم که سیمان در بورس کالا عرضه میشود، همین افراد با حجم بالا خرید میکنند و در بین مصرفکنندگان خرد و فروشندهها توزیع میکنند، اما یادمان باشد بورس کالا باعث شفافیت بازار و خرید و فروش شده است. حضور واسطهها در صنعت سیمان مورد عجیبی نیست. این واسطهها در تمامی صنایع وجود دارند. کما اینکه امروز مصرفکننده نهایی، مواد غذایی خود را از تولیدکننده به صورت مستقیم نمیگیرد. نکته دیگر اینکه بنده از زمان راهاندازی بورس کالا شاهد سوءاستفاده واسطهها و خریداران بزرگ نبودهام و با سودهای منطقی سیمان را به بازار عرضه کردهاند. به گونهای که این سود ۷ تا ۱۲درصد بوده است.
وی با بیان اینکه نیازی به اعمال قیمتهای دستوری برای کنترل بازار سیمان نیست، میافزاید: اگر دولت تعیین قیمت را به بورس کالا بسپارد، قطعا افزایش قیمت چندانی اتفاق نمیافتد، چون میزان تولید به مراتب بالاتر از میزان تقاضاست؛ بنابراین بازار به کنترلهای مضاعف و دستورالعملهای کنترلی نیاز ندارد. دولت و به طور خاص وزارت صمت و سازمان حمایت از حقوق تولیدکننده و مصرفکننده باید تنظیم بازار را بر عهده صنف بگذارد.
منبع: دنیای اقتصاد