به گزارش می متالز، این نعمتها به صورت خدادادی در اختیار ما قرار گرفته با این حال ما از نظر اقتصادی با کشوری مثل ژاپن که از نظر منابع معدنی و پتروشیمی ضعیف است قابل مقایسه هم نیستیم؛ برخی کارشناسان بر این باورند که وجود چنین ذخایر طبیعی در داخل کشور موجب برخی عقبماندگیهای اقتصادی شده است.
در این رابطه با یک نگاه کلی میتوان دریافت که کشور ما در حوزه خاورمیانه از لحاظ ذخایر معدنی نسبت به سایر کشورهای همسایه در موقعیت بسیار خاصی قرار گرفته است و با توجه به اینکه تعدادی از این کشورهای همسایه ما در مسیر توسعه قرار گرفتهاند در اطراف ما تقاضا برای مواد اولیه که در مسیر توسعه مورد استفاده قرار میگیرد تا حدود زیادی بالاست. با در نظر گرفتن این امتیاز که کشور ما از نظر معدنی غنی است میتوان به صراحت گفت که با اکتشاف و استخراج صحیح و در عمق –با توجه به اینکه در تمام این سالها به دلیل فقدان تکنولوژی لازم و سرمایه کارهای سطحی انجام گرفته- میتوان انقلاب معدنی با استخراج میزان قابل توجهی از مواد معدنی و در نهایت صادرات آن به کشورهای همسایه ایجاد کرد.
پس از سالها انجام کار معدنی در سطح در حال حاضر ما در جایگاهی قرار گرفتهایم که باید به استخراج انواع معادن در عمق روی بیاوریم، این عمق باید 1000 تا 2000 متر زیر زمین باشد که البته لازمه آن در ابتدا اکتشاف و سپس استخراج است؛ و گفتنی است که این ظرفیت فعلی صادراتی در زنجیره فولاد این نوع استخراج را برای ما الزام آور میکند.
البته نیازی به یادآوری نیست که در مسیر انقلاب معدنی چالشها و مشکلاتی هم قرار میگیرد، اما به صراحت میتوان گفت تمام مشکلی که ما در رابطه با اجرای انقلاب معدنی در کشورمان در پیش رو داریم به بحث سرمایهگذاری و تکنولوژی روز دنیا برمیگردد و تا زمانی که مبحث مالی مرتفع نشود این مسایل بر سر جای خود باقی میمانند.
موضوعی که در رابطه با بحث اکتشاف معادن –چه در ایران و چه در هر نقطه دیگر دنیا- باید مدنظر قرار گیرد این است که اکتشاف ریسک بسیار بالایی دارد، پهنه و محدودههایی که در اختیار قرار میگیرد ابتدا باید مورد اکتشاف قرار گیرند که اکتشاف هزینه بالایی هم در بردارد و زمانی که سرمایه گذاری از راه میرسد و در این مسیر سرمایه گذاری میکند و در نهایت اکتشاف به نتیجه نمیرسد یا با حجم قابل توجهی روبرو نمیشود به صورت عملی هزینهها بالاتر از درآمد میرود و همین اشتیاق را برای انجام اکتشافهای آتی زیر سوال میبرد. با این وجود اگر سرمایه گذاری در اکتشاف به نتیجه برسد بازده بسیار بالایی دارد چرا که بازده بالا در جایی است که ریسک سرمایهگذاری بالاست. اما این موضوع که هر کسی به بحث سرمایه گذاری در اکتشاف ورود نمیکند دقیقا به دلیل ریسک بالای آن است و در واقع در این زمینه تنها شرکتهایی وارد میشوند که توانایی تولید و سودآوری داشته باشند.
با این وجود موضوعی که نباید در این رابطه از نظر دور داشت این است که تمام این تلاشها در نهایت میتواند منجر به توسعه پایدار شود، تنها در مبحث سنگ آهن که به عنوان نمونه میآورم میتوان دید که تبدیل سنگ آهن در مراحل مختلف و در نهایت تولید فولاد در داخل تا چه اندازه میتواند برای ما سودآور باشد، چرا که در نهایت فولاد مواد اولیه بسیاری از تولیدات ما از جمله خودروسازی و ساختمان سازی است و انجام تمام این مراحل به معنای این است که ما میتوانیم تامین کننده مواد اولیه صنایع داخلی در داخل کشور باشیم.
در این راستا شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات با همکاری ایمیدرو پیشنهاد برگزاری کنسرسیومی کرد که استقبال بسیار زیادی از آن صورت گرفت؛ این کنسرسیوم با حضور شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات در کنار شرکتهای چادرملو، گل گهر، گهر زمین، صنایع و معادن غدیر، فولاد مبارکه اصفهان، فولاد خوزستان، میدکو، سرمایه گذاری امید، شرکت معدنی و صنعتی صبانور و شرکت ذوب آهن اصفهان تشکیل شد و هدف آن استفاده از توان و ظرفیت این شرکتها برای به حداقل رساندن ریسکهای محدوده و پهنههای اکتشافی بوده است. در واقع کنسرسیوم شامل همه شرکتهای مقتدر در زمینه زنجیره فولاد میشود و به صراحت میتوان آن را یکی از راهکارهای انقلاب معدنی برشمرد که در حال حاضر عملیاتی نمودن موضوع از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت و ایمیدرو در حال پیگیری است.
با توجه به اینکه کشورهای اطراف ما از جمله سوریه، عراق، ترکیه و عربستان بر روی زنجیره فولاد سرمایهگذاری کردهاند حضور این کنسرسیوم در کشف و استخراج معادن میتواند بسیار کمک کننده باشد، با اکتشاف و استخراج به موقع که منجر به صادرات شود میتوان به سمت توسعه معادن و به کارگیری تکنولوژیهای روز دنیا در این راستا پیش رفت. اگرچه در حال حاضر سهم صنایع معدنی در تولید ناخالص داخلی کشور 7.2 درصد است اما همگام شدن با این کنسرسیوم و اهداف آن میتواند پتانسیل ما را در این زمینه افزایش دهد که در واقع این همان حلقه مفقوده انقلاب معدنی در بحث اکتشاف و استخراج است که اصلا آن را میتوان استارت و آغاز انقلاب معدنی نامید، فولاد، مس و آلومینیوم در صنعت و اقتصاد پایدار استفاده زیادی دارند که از این لحاظ ما را به خودکفایی میرساند و در عین حال موجبات صادرات غیرنفتی را هم فراهم میکند.
و اما در مبحث تکنولوژی، ما به عنوان بزرگترین هلدینگ معدنی در تلاش هستیم تا فاصله صنعت و معدن را با دانشگاه کمتر کنیم. در این باره با به کارگیری نیروی انسانی آموزش دیده میتوانیم بهرهوری را تا میزان زیادی بالا ببریم.
یادآوری این نکته هم ضروری است که برای وقوع انقلاب معدنی الزاماتی وجود دارد که اگر به صورت کلی نگاهی به آن داشته باشیم به برنامههای زیربنایی مرتبط برمیخوریم؛ یکی از این موارد زیربنایی آب است که در کشور ما در این رابطه مشکل وجود دارد؛ این مشکل به خصوص در احداث کارخانههای فولادی دیده میشود، باید مبحث آب در این زمینه کاملا جدی در نظر گرفته شود؛ مورد دیگر بحث انرژی است که ما در هلدینگ توسعه معادن و فلزات با پیش بینی این موضوع به تازگی اقدام به خریداری دو نیروگاه در شاهرود و سمنان کردهایم که ظرفیت آنها باید به حدود 1000 مگاوات برسد؛ مبحث دیگر حمل و نقل است از این دیدگاه برای تولید خوب نیاز به ایجاد زیرساختهای حمل و نقلی است، در حالی که یکی از مسایل مهم در رابطه با چشم انداز 1404 در کشور ما عدم وجود زیرساختهای حمل و نقل ریلی و دریایی است که در واقع تاثیر به سزایی در هزینه تمام شده محصولات دارد؛ به همین منظور ما در شرکت توسعه معادن و فلزات برای مرتفع کردن مشکلات ابن بخش در حال مطالعه پروژهای هستیم که راهاندازی یک اسکله تخصصی معدن، مواد معدنی و فولاد است که محل آن در بندر شهید رجایی واقع شده و با مشورت مشاوران خارجی و ارایه امکان سنجی به دنبال اجرای آن هستیم. این اسکله با قابلیت پهلوگیری کشتیهای با ظرفیت حداقل 150 هزار تنی در واقع نزدیک به سه برابر ظرفیت فعلی حمل و نقلی ما را پوشش میدهد.
در پایان بحث تامین مواد اولیه معدنی برای فولاد بسیار اهمیت دارد که در کشور ما عادت به خام فروشی بخشی از این مواد وجود دارد و این در مواردی مورد اعتراض هم قرار گرفته است، اما در شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات ما برای نخستین بار تصمیم گرفتهایم بخشی از آن مواد اولیه را در چشم انداز 1404 ازکشورهای مطرح به بنادر خودمان وارد کرده و سپس آن را تبدیل و در نهایت به کشورهای دیگر صادر کنیم که این فرآیند ارزش افزوده زیادی ایجاد میکند. در واقع اگر قرار باشد هدفمان را تولید 55 میلیون تنی فولاد در سال 1404 قرار بدهیم به صورت بسیار خلاصه کمبودهای ما عبارتند از مبحث حمل و نقل و مبحث انرژی -ماده اولیه- (با توجه به وضعیت فعلی اکتشاف) که نیاز به بازبینی و نگاه فرابنگاهی در این راستا به شدت احساس میشود.