به گزارش می متالز، سازمان برنامه و بودجه در گزارشی نقطه آغاز جهش ارزی در سال گذشته را بررسی کرده است. این سازمان در راستای کارکرد نظارتی خود، بعد از بانک مرکزی، دومین نهاد دولتی است که روایت خود را از جهش نرخ ارز در سال گذشته منتشر کرده و از این رو دومین روایت رسمی از جهش ارزی به حساب میآید.
البته در این گزارش، صرفا به ارایه آمار اکتفا نشده و کارشناسان سازمان برنامه، سرمنشا جهش ارزی را نیز مورد تحلیل قرار دادهاند. بر اساس تحلیل ارایهشده، عوامل سیاستی، بیرونی و انتظاری در اتفاقات بازار ارز دخیل بودهاند. اقدامهایی همچون کاهش نرخ سود بانکی در شرایط تشدید تهدیدهای خارجی، تزریق ارز به بازار آزاد زیر قیمت موجود در بازار و اختصاص ارز رسمی برای واردات بسیاری از کالاهای غیرضروری از خطاهای سیاستی سیاستگذار بوده است.
هر چند به اعتقاد این سازمان، پیش از اینها، تثبیت نرخ ارز بین سالهای ۹۲ تا ۹۶ که موجب کاهش نرخ حقیقی ارز و افزایش مزیت وارداتی شده بود، اثر مهمی بر تخلیه ارزی در سال گذشته داشت. ریسکهای ناشی از ترامپ و تقاضای احتیاطی نیز اجزای دیگر این پازل را شکل میدهند. این تحلیل از این جهت میتواند مهم باشد که کارکرد قدیمی این سازمان، از بعد تلفیقی و نظارتی فعال شده است.
اقتصاد ایران ظرف کمتر از یک دهه، برای بار دوم با جهش ارزی مواجه شد. مکانیابی نقطه آغاز جهش جدید، موضوعی است که میتواند درس گرفتن از آن، از جهش بعدی جلوگیری کند. سازمان برنامه و بودجه کشور در «گزارش عملکرد قانون برنامه ششم توسعه در سال ۱۳۹۶» به بررسی حوزههای اقتصاد کلان در سال گذشته پرداخته و در یکی از سرفصلها، بازار ارز را زیر ذرهبین قرار داده است.
گزارش مذکور از این جهت میتواند حایز اهمیت باشد که سازمان برنامه معمولا بهصورت تاریخی یک نهاد تلفیقی و حلوفصل جمعی بوده و همواره براساس ماموریتهایش، گزارش عملکرد داده است.
تحلیل سازمان برنامه میتواند دومین روایت رسمی از تحولات بازار ارز در سال گذشته باشد؛ چرا که پیش از این نیز بانک مرکزی نرخ متوسط بازار آزاد در ماههای سال ۹۶ را منتشر کرده بود، اما گزارش سازمان برنامه یک قدم جلوتر رفته و علاوه بر روایت آمار، تحلیل کارشناسی از علت جهش نرخ ارز ارایه کرده است.
هرچند اشتباهاتی که در سال جاری در سیاستگذاری رخ داده نیز در عمق بخشیدن به جهش، اثر بسزایی داشته است؛ اما اگر واکاوی علل سرمنشا، بااهمیتتر از علل بسط جهش نباشد، کماهمیتتر نیست.
به گزارش سازمان برنامه و بودجه کشور، در اولین سال برنامه ششم توسعه، بازار ارز با نوسانهای قابلتوجهی همراه بود. براساس دادههای بانک مرکزی، هر دلار آمریکا بهطور متوسط در سال گذشته در بازار رسمی ۳۴۲۵ تومان و در بازار آزاد ۴۰۴۶ تومان بوده است.
این اعداد شکاف ۶۲۱ تومانی را بین نرخ ارز رسمی و بازار آزاد نشان میدهد. در ۵ ماه اول سال، وضعیت بازار آرام بود و متوسط نرخ ارز در محدوده ۳۸۰۰ تومان قرار داشت اما در نیمه دوم سال گذشته، سناریوی دیگری حاکم شد. طوریکه در فصل سوم متوسط نرخ دلار در بازار آزاد با رشد ۲۰۰ تومانی نسبت به متوسط ۵ ماه اول سال به ۴۰۶۸ تومان و در فصل چهارم با رشد ۷۰۰ تومانی به ۴۵۲۸ تومان رسید.
از اینرو، عدم تعدیل مناسب نرخ ارز در فاصله سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵، باعث شد تا بخشی از تورمانباشتشده در سال ۹۶ تخلیه شود. حرکت مخالف جهت نرخ ارز حقیقی و اسمی، بیشتر از هر چیز نشاندهنده این است که مزیت صادراتی، در اقتصاد ایران رو به کاهش بوده و در مقابل مزیت واردات درحال افزایش. کاهش نرخ حقیقی بیانگر آن است که تقاضای وارداتی برای نرخ ارز همواره درحال افزایش بوده تا اینکه به نقطه انفجار نزدیک شود.
سازمان برنامه و بودجه معتقد است بازار ارز در شرایط کنونی با مشکلات و چالشهای متعددی روبهروست که شناسایی دقیق آنها میتواند در ارائه راهکارهای مفید راهگشا باشد. از نظر کارشناسان سازمان، افزایش نگرانیها نسبت به تحریمهای آمریکا عامل مهمی است که تقاضای احتیاطی و سفتهبازی را تشدید میکند. اما عامل دیگری که به تشدید فضای نااطمینانی کمک کرده، به عدم تصویب لایحه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم و احتمال بازگشت ایران به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی بازمیگردد.
محدودتر شدن شبکه نقل و انتقالات ارزی، احتمال کاهش درآمدهای ارزی ناشی از تحریم نفت، تاخیر یا عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات، رشد قابلتوجه تقاضای خروج سرمایه از کشور و کمبود روشهای حفظ ارزش دارایی برای آحاد جامعه از عوامل دیگری است که بازار ارز را میتواند با چالش مواجه کند. سازمان برنامه و بودجه تاکید دارد که با توجه به این فضا، ثبات در سیاستها و تصمیمگیریهای ارزی و اطمینان دادن به جامعه نسبت به تداوم این سیاستها، اقدامی است که باید در صدر فهرست سیاستگذار باشد.
علاوه بر این کارشناسان سازمان برنامه معتقدند که باید دولت برخی نهادهای خاص، بانکها، موسسات مالی و اعتباری و شرکتهای زیرمجموعه آنها را به عدم سفتهبازی در بازار و عرضه ارزهای در دسترس با هماهنگی بانک مرکزی ملزم کند. در کنار اینها، مذاکره برای رفع گلوگاههای مربوط به نقلوانتقال حواله ارزی در امارات، ترکیه و... و ایجاد پایگاههای جدید نقلوانتقالات ارزی در عمان، قطر و سایرکشورها باید پیگیری شود.
بانک مرکزی باید کلیه صرافیها را به ثبت تمامی فعالیتهای ارزی در سامانه مکلف کند. از نظر سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی در قدم بعدی باید در جهت اصلاح و تقویت سامانه نیما با تاکید بر رقابتی کردن نرخ ارز در این سامانه، بینام نگه داشتن شرکتکنندگان و اطلاعات آنها و کاهش اقدامات اداری و تاییدیهها برای استفاده از این سامانه، گام بردارد.
همچنین بانک مرکزی میتواند تقاضای اسکناس را با استفاده از کارت اعتباری ارزی برای مسافران و دیگر متقاضیان ارز کاهش دهد و این سیاست را از طریق موسسات اعتباری با همکاری صرافان پیگیری کند. در نهایت نیز آنچه میتواند بازار ارز را از جهش مصون نگه دارد، کنترل تورم و مهار رشد نقدینگی است؛ کارشناسان سازمان برنامه معتقدند این سیاست باید از طریق مهار بدهی بانکها به بانک مرکزی، کاهش سیالیت نقدینگی، ابزارهای مالی جاذب نقدینگی، تقویت قانونی بانک مرکزی و اجرای عملیات نجات بانکی اعمال شود.