به گزارش می متالز، «قیمت خرید ذغال سنگ در ایران پایین است»، «تحمیل هزینههای بیشتر به معادن ذغال سنگ ایمنی کارگران را به خاطر میاندازد»، در یک کلام «معادن ذغال در ایران سودده نیستند و باید در آنها را بست». این جملات ذهنها را به این سمت میبرد که حادثهای بزرگ دیگری را برای کارگران معادن ذغال سنگ پیش رو داریم.
ظاهرا بازهم بهانهای برای پشت گوش انداختن ایمنی کارگاههای بهرهبرداری از ذغال جور شده است. گویی که هرگاه سود یک فعالیت اقتصادی پایین میآید، جلوتر از همه عوامل نیروی انسانی باید قربانی شود. اما آیا واقعا پذیرفته است که بگوییم چون قیمت خرید ذغال سنگ پایین است باید از هزینههای ایمنی کار کاست؟
«ابوالفضل اشرف منصوری» رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور در پاسخ به این پرسش میگوید: خیر! اینها همه بهانه است. اصل موضوع این است که میخواهند به نحوی هزینههای کار را پایین بیاورند. خصوصا پیمانکاران که باید به ریشه دواندن آنها در فعالیتهای اقتصادی نگاه کنیم. آنها مسبب اصلی به خطر افتادن جان کارگران در کارگاهها هستند، خصوصا کارگاههای بهرهبرداری از ذغال سنگ. شرکتهای پیمانکاری در مناقصات متعددی شرکت میکنند و گاهی در یک معدن چند پیمانکار حضور دارند.
وی افزود: میانِ این پیمانکاران رقابتِ نزدیکی درمیگیرد که در پایان آنکه قیمت پایینتری برای اتمام کار بدهد آن را به دست میگیرد. کارفرمای مادر هم که به فکر پایین آوردن هزینههاست کار را در اختیار یکی از همین پیمانکاران به اصطلاح هنرمند قرار میدهد. این پیمانکار زمانی که کار را به دست میگیرد برای اینکه سودی برایش بماند، تلاش میکند هزینهها را از قراردادی که با کارفرما دارد، پایینتر هم بیاورد. کارفرمایان هیچگاه به کیفیت پایینِ کارِ پیمانکاران خود نگاه نمیکنند و تنها به کمیت آن نگاه میکنند. در واقع عدم تطبیق قیمت برنده شدن در مناقصه و هزینههای اتمام کار یک بحران است.
رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور با بیان اینکه بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد از کاهش هزینهها متوجه بخش ایمنی است، افزود: من به سبب فعالیت در حوزه تخصصیام، از معادن فراوانی بازدید کردهام. کارگران این معادن صبح که هوا تاریک است وارد معدن میشوند وقتی هم میخواهد معدن را ترک کنند باز هوا تاریک است. وقتی زندگی آنها را نگاه میکنید انگار به فیلمی از دوران بردهداری نگاه کردهاید. اینها ساعتها در طول روز آفتاب را نمیبینند و در محیطی نمور و پر از آلاینده و گرد و غبار کار میکنند. حالا اگر بخواهیم ایمنی کارگاه، ملزومات کار و بهداشت را فاکتور بگیریم پس میخواهیم برای چه چیزی هزینه کنیم؟ حذف ایمنی کار نیروی انسانی را مقابل کارفرما قرار میدهد.
اشرف منصوری تاکید میکند: تهیه ملزومات ایمنی هر روز اتفاق نمیافتد. برای نمونه پیمانکار به تعداد کارگران ماسک خودنژاد و یا کپسولهای خودنجات تهیه میکند. تا زمانی که تاریخ انقضای آنها تمام یا خراب نشوند نیاز به تهیه یکی دیگر نیست؛ یا دستگاههای تهویه هوا که برای پیشگیری از انفجار و گاز گرفتگی کاربرد دارند. قرار نیست هر روز یکی از این دستگاهها در معدن مستقر کرد که حالا بگوییم: هزینهاش بالاست؛ نیاز نداریم. البته من معتقدم حتی اگر کلاه و کفش ایمنی یک برابر، سه برابر حتی ۱۰ برابر قیمتش بالا برود نباید از خرید آن سرباز کرد. هزینه کلاه ایمنی برای ۵۰ کارگر یا ۲۰ کارگر در مقابل آن همه هزینهای که در معدن میشود، گم است.
وی با بیان اینکه البته باید کار ناایمن و کاری را که موجب مرگ کارگر یا نقص عضوش میشود، تعطیل کرد، گفت: البته کارگر خود باید راسا این اختیار را داشته باشد که در شرایط پرخطر کار را تعطیل کند. شعار "اول ایمنی بعد کار" باید جامه عمل پوشانده شود. متاسفانه دستمزد کارگران بالا نرفته که حالا بخواهیم به این بهانه و بهانههای واهی دیگر از هزینههای مربوط سلامت نیروی انسانی بکاهیم.
اشرف منصوری میافزاید: کارگر معدن کار میکند و به جیب کارفرمایش که او را به کار گرفته پول میریزد. چرا نباید سلامتش را در حین کار تضمین کرد؟ پرسشی که من از کارفرمایان معادن ذغال سنگ دارم این است: چرا آن زمان که معادنتان سودده بود برای ایمنی کار هزینه نمیکردید؟