به گزارش میمتالز، نخستین روز کاری بورس تهران در هفته دوم مهرماه با عقبنشینی بیش از یک درصدی شاخص کل پایان یافت و این نماگر که در روزهای پایانی هفته گذشته، کمی از کف پیشین خود فاصله گرفته بود، مجددا روندی را در پیش گرفت. به طوری که حدود ۹۰ درصد از سهام معامله شده، جامهای سرخ به تن کردند و شاهد خروج حدود ۶۰۰ میلیارد تومانی سرمایههای حقیقی از جریان دادوستد سهام بودیم.
در این میان با توجه به ارزش معاملات ۲۴۰۰ میلیارد تومانی سهام، حدود یک چهارم ارزش معاملات خرد در بازار امروز با خروج پول روبرو بود تا بدترین روز بازار سرمایه از این منظر در سال جاری رقم بخورد. آخرین بار بهمن سال گذشته بود که بورس تهران با چنین وضعیتی مواجه شده بود.
تمام این آمار و ارقام منفی در حالی رقم میخورد که در بازار رقیب، نرخ غیررسمی دلار در حال نزدیک شدن با سقف تاریخی خود بوده و از ۳۳ هزار تومان نیز فراتر رفت. با این حال شاهد حرکت خلاف جهت این دو دماسنج اقتصادی هستیم. روندی خلاف جهت که از اواخر مردادماه شکلی جدیتر به خود گرفته است. بورس که همواره نیمنگاهی به بازار ارز داشت و با توجه به نوسانات نرخ دلار، مسیر آتی خود را ترسیم میکرد، چه شده که حالا مسیری عکس را میپیماید؟ این واگرایی تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
دلار میان فعالان اقتصادی به عنوان دماسنج تحولات غیراقتصادی شناخته میشود و نوسانات روزانه آن میتواند میزان حرارت فضای سیاسی کشور را البته با چاشنی هیجانات روایت کند. تا قبل از سال ۱۴۰۰، بازار ارز به عنوان بازاری هوشمند که سریعترین و البته منطقیترین واکنشها را به خبرهای غیراقصادی نشان میداد، پذیرفته شده بود و در این میان بورسیها که امید چندانی به کسب یک سود واقعی از کانال بازار سهام نداشتند، پیگیر نوسانات ارزی بوده تا شاهد از مسیر رشد تورمی قیمتها بتوانند سودی به خانه ببرند.
از این رو عموما بورس و دلار روندی مشابه و همهت یکدیگر طی میکردند. به عنوان مثال خبرهای مثبت برجامی، دلار را کاهشی میکرد و بازار سهام نیز که در آن زمان طرفدار «دوستی بورس و تورم» بود، روندی منفی را میپیمود. با این حال طی یک سال گذشته این معادله تا حدودی تغییر کرده بود و در بسیاری از برشهای زمانی که با رویدادهای خاص سیاسی مواجه بودیم، دماسنج این دو بازار مسیر را خلاف جهت یکدیگر پیمودهاند. این شکاف در یک ماه گذشته افزایش یافته است.
عموم کارشناسان اقتصادی، اما این تغییر رفتار را در منطقیتر شدن نگاه سرمایهگذاران جستجو میکردند و معتقد بودند سهامداران به این واقعیت پی بردهاند که کسب سود اسمی از تورم قیمتها در تالار شیشهای شاید دوام چندانی ندارد؛ اما در عوض با احیای برجام و بهبود شرایط اقتصادی کشور که میتواند سبب رونق و بهبود ارزشگذاری بازار سهام شود، قادر خواهند بود سودی واقعی کسب کنند.
از این رو با افزایش خبرهای تقویتکننده احیای برجام و کاهش ریسکهای غیراقتصادی، دلار، روندی نزولی طی میکرد و در مقابل، شاهد رشد قیمتها در تالار شیشهای بودیم. (این نوع واکنش به برجام البته در برش زمانی ۹۳-۹۴ نیز مشاهده میشد و تنها در سال ۹۹ به دلیل رونق تورمی بورس، سهام و دلار همجهت شدند). در واقع پس از آنکه شاهد تغییر نگرش بورسیها از «تورم دوستی» به بهره بردن از «رشد بخش واقعی اقتصاد» در صورت حصول گشایشهای سیاسی و اقتصادی در پساتوافق بودیم، پرتفوی بخش زیادی از فعالان بورسی بر مبنای احیای برجام چیده شد.
از این رو حالا که شاهد نگرانی معاملهگران از بسته شدن بیحاصل پرونده احیای برجام حداقل در سال جاری هستیم، طبیعی است که فشار فروش بالایی را در بازار سهام به نظاره بنشینم؛ حتی در شرایطی که دلار به سمت سطوح تاریخی خود در حال حرکت است.
فروشهایی که به صورت گلهای به دیگر سهام و گروهها که حتی از رشد نرخ دلار منتفع میشوند نیز سرایت میکند. البته بخشی از این رفتار گلهای را باید به موضوعات تکنیکی و نقد کردن عمده سهام موجود در سبد سهامداران برای تسویه اعتبارات ارتباط داد.
در این میان در چرایی عدم شیفت سهامداران به سمت گروههای به اصطلاح دلاری میتوان به نگرانیهای موجود در خصوص چشمانداز آتی بازارهای جهانی آن هم در دورانی که روند رو به رشد تورم در دنیا ادامه دارد، اشاره کرد. از همه مهمتر، اما فعالان اقتصادی بر این اعتقادند که رشد دلار عمدتا جنسی سیاسی داشته و از این رو با افزایش ریسکهای سیستماتیک میتواند سبب افزایش فرار سرمایه از بازارهای داخلی شود.
پس از آنکه پنجشنبه خبرها از اعمال تحریمهای جدید آمریکا علیه صنعت نفت ایران حکایت میکرد، رسانه آمریکایی واشنگتن فیری بیکن در گزارشی مدعی شد، مقامات دولت آمریکا در یک جلسه محرمانه به کنگره اعلام کردهاند که مذاکرات هستهای با ایران به بنبست رسیده است.
خبرهایی که در همان روز آژیر قرمز در بازار ارز را به صدا در آورد تا شاهد تغییر کانال دلار و ورود اسکناس آمریکایی به محدوده ۳۲ هزار تومان باشیم.
سهامداران بورس تهران نیز که در ماههای گذشته انتظار داشت از مسیر احیای برجام بتواند رکود دو ساله را تا حدودی جبران کند، با دلسرد شدن از گشایشهای سیاسی و اقتصادی، با شتاب به سمت دربهای خروج حرکت کردند که ماحصل آن عقبگرد قیمتها در حدود ۹۰ درصد از نمادهای فعال و عقبنشینی بیش از یک درصدی نماگرهای بورسی بود.
این چنین شد که با وجود خروجی مثبت گزارشهای شهریورماه بسیاری از تولیدکنندگان بورسی روی سامانه کدال که میتواند محرک بنیادی صعود قیمتها شود، اما اقتصاد سیاسی حاکم بر بازارها در حال رقم زدن روند دیگری برای ساکنان تالار شیشهای است.
با این حال در همان زمان عنوان شده بود حرکت بعدی بورس و دلار وابسته به وضعیت مذاکرات احیای برجام خواهد بود. پیشبینی میشد در صورت بازگشت طرفین به توافق هستهای، حرکت خلاف جهت دو نماگر بورس و دلار ادامه یابد.
به این صورت که در بازار ارز و البته دیگر بازارهای دارایی همچون سکه، مسکن و حتی خودرو، تخلیه حباب قیمتی استارت خورده و به سبب کاهش انتظارات تورمی، شاهد افت قیمتها در این گزینههای سرمایهگذاری باشیم. در مقابل با رسیدن سهامداران به قطعیت و فراموشی تردیدهای گذشته در خصوص احیا یا عدم احیای برجام، این بار قیمت سهام با استفاده از پتانسیلهای بنیادی و انتظار برای بهبود شرایط اقتصادی، روندی صعودی را در پیش بگیرد.
اما ناامیدی کامل سهامداران از احیای برجام که در واقع ناامیدی از رونق پایدار سهام و بهبود شرایط عملیاتی شرکتهای بورسی برای رسیدن به سودی واقعی نیز به شمار میرود، میتواند بار دیگر انتظار برای بازی بورس در زمین تورم را تقویت کرده و آنگاه است که همانند تجربه تاریخی بورس تهران، انتظار میرود دلار و بورس در مسیری مشابه یکدیگر به نوسان بپردازند.
منبع: فردای اقتصاد