به گزارش می متالز، البته هرچند درنهایت این مالیات از مصرفکننده نهایی گرفته میشود اما در هر حلقه تولید، تولیدکننده موظف به پرداخت آن است که درنهایت این میزان روی محصول نهایی محاسبه شده و از مصرفکننده دریافت میشود اما از آنجا که تولید، یک حلقه بهشمار میرود ممکن است برخی از این حلقهها از پرداخت مالیات فرار کنند و به صورت مضاعف بار آن بر دوش حلقه بعدی گذاشته شود تا سرانجام بهدست مصرفکننده نهایی برسد. برای نمونه در زنجیره تولید فولاد، صنف قراضهفروش چون به روش سنتی عمل میکنند و در خرید و فروششان فاکتور ندارند، یک حلقه گمشده مالیات ارزشافزوده بهشمار میروند.
از اینرو میطلبد که در تعریف قوانین مالیاتی جای خالی برای فرار مالیاتی فراهم نشود و این قوانین به شکل شفاف به نفع تولیدکننده عمل کنند چراکه تعدد و تبصره بر قوانین مالیاتی میتواند به نوعی سد راه تولیدکننده قرار گیرد. مسلم است که، «مالیات» حق دولت و «خدمات» حق تولیدکننده است و بازار بستری است که به این حقوق متقابل جان میبخشد اما زمانی که قوانین مالیاتی بهگونهای وضع شود که زمینهساز شکاف یا فرار شود، میتواند این حقوق را به مقصد نرساند و بار آن بر دوش تولیدکنندهای بیفتد که ارزشآفرینی میکند.
سارا اصغری / روزنامهنگار