به گزارش میمتالز، چندپارگی مراکز اجرایی، عدمهمپوشانی اطلاعات، محرمانگی بی دلیل در کنار گستردگی جغرافیایی و پیچیدگی زمینشناسی ایران و بعضا برخی جذابیتهای پیدا و پنهان، مسائلی را ایجاد کرده تا اکتشاف به عنوان قلب تپنده و محرک توسعه معدنی در کشور آن گونه که باید و شاید نقشآفرینی نکند. نگرانی بزرگی که آینده معدنکاری در کشور را تهدید میکند.
واقعیت آن است که ذخایر واقعی سنگآهن در کشور در مقایسه با توسعه روزشمار فولادسازی رشد متوازنی نداشته و حداکثر تا ۲۵ سال آینده میتواند نیازهای کشور را تامین کند. هم اکنون دو سوم از مواد معدنی موردنیاز صنعت آلومینیوم، وارداتی است و در خصوص بسیاری از مواد معدنی توانمندی خاصی در کشور وجود ندارد. اینکه ذخایر مس گستردهای وجود دارد غیرقابل کتمان است، ولی تا زمانی که اکتشافات آن تکمیل نشده تبدیل شدن ایران به یکی از قطبهای اصلی تولید مس کاتد (پالایش و خالص شده) در دسترس نیست. از طرفی گرچه ظرفیت گسترده فرآوری سرب و روی یک واقعیت برجسته است آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این ظرفیت خالی است تا جایی که شرکتهای این حوزه نسبت به واردات خاک روی از ترکیه حتی کشورهای آفریقایی اقدام کرده اند.
عناصر یا فلزات نادر از دیگر بسترهای مهم اکتشافی است که کشور پیشرو در این حوزه چین است و تاکنون نه تنها اکتشافات جدی در مقیاس جهانی روی آنها صورت نگرفته بلکه در مسیر فرآوری نیز گامهای عملی بزرگی بر نداشته ایم گویی به کمک چین در این حوزه نه تنها نیاز نداشته ایم بلکه اصلا تمایل جدی به این حوزه در استانداردهای جهانی وجود نداشته است. موارد فوق بخشی از فرصتها و تهدیدهای صنایع معدنی است که حل و فصل همه آنها از مسیر اکتشافات میگذرد و در بطن تمامی این انتقادات یا خوشبینیها سازمان زمینشناسی کشوری قرار گرفته است. ارگانی که باید حلقه اتصال تمامی ارکان اکتشافی در کشور باشد آن هم در شرایطی که ماموریت اصلی آن را باید رصد آنومالیهای زمین شناسی، پی جویی و نهایتا اکتشاف ذخایر و مواد معدنی دانست.
نیازهای معدنی در کشور با عملکرد اکتشافی سالهای اخیر همخوانی ندارد. نیازها به قدری گسترده هستند که انقلاب در فرآیندهای اکتشافی را میطلبد و ادامه مسیر سالهای اخیر تنها اتلاف منابع و از دست دادن زمان است. اگر این تغییر در رویکردهای اکتشافی در کشور محقق نشود از یک سرمایه بزرگ بی نصیب خواهیم ماند. نکته مهم دیگر آنکه سخت گیریهای زیست محیطی در ابعاد جهانی روزانه مسیر اجرایی را دشوارتر میسازد به گونهای که هیچ بعید نیست ذخایر معدنی موجود که هم اکنون از ارزش اقتصادی بالایی برخوردار هستند، در آینده نیز امکان تولید، فروش یا صادرات داشته باشند. اینکه مثلا شمش فولاد هم اکنون به سادگی تولید و صادر میشود و تنها تحریمها مانع فعالیتهای تجاری است شاید در آینده با چهره دیگری از دشواریها همراه شود یعنی به هیچ عنوان نمیتوان گفت که ذخایر موجود در آینده نیز همین قدر ارزشمند خواهند بود. حال در شرایطی که اکتشاف این ذخایر تکمیل نشده، تنها بخش کوچکی نزدیک به ۵درصد از خاک ایران اکتشاف شده است که همین اکتشافات نیز عمیق به شمار نمیرود؛ چه باید گفت و چه باید کرد؟
به جرات باید گفت اگر در حوزه اکتشافات معدنی انقلابی رخ ندهد و یک دگرگونی بزرگ را شاهد نباشیم باید در برابر آیندگان پاسخگو بود آن هم در شرایطی که مجبوریم به هر قیمتی که شده از تکنولوژی روز جهان استفاده کنیم تا از سایر کشورها عقب نباشیم. البته تحریمها موجب شد تا درآمدهای کشور کاهش جدی داشته باشد و اکتشاف به عنوان فعالیتی پرخرج و پرریسک یکی از گزینههای اول برای محدود کردن اعطای اعتبارات است، ولی تا چه زمانی میتوان این شرایط را ادامه داد؟ اینکه از بازار سرمایه با رویکردهای جسورانه تامین مالی گسترده موردنیاز صورت نگرفته یا به منابع خارجی دست نینداخته ایم را باید جدی گرفت. حال اگر رابطه با کشورهای عربی موفقیتآمیز بود و بتوان روی سرمایهگذاری خارجی این قبیل کشورها حساب کرد آیا نباید با رویکردی به شدت فعال به سمت جذب سرمایه حرکت کنیم؟ دخالت دادن سایر کشورها در سهیم شدن آنها در ریسک اکتشاف، خود یکی از ابزارهای مهم برای توسعه معدنکاری در کشور است.
فناوریهای نوین و خودنمایی ردپای انقلاب چهارم صنعتی در اکتشافات، مطلبی است که در شرکتهای بزرگ به وضوح مشاهده میشود، ولی تاکنون هیچ ردپایی از آنها در معادن کوچک و متوسط یا اکتشاف آنومالیهای گسترده در کشورمان مشاهده نمیشود. اینکه برخی شرکتها خود را به تکنولوژیهای روز نزدیک کرده و سایرین بی بهره از آن؛ حتی اجازه نظاره بر عملکردها و موفقیتهای ادعایی را نداشته باشند پذیرفتنی نیست.
سوالات و اظهارنظرهای فوق میتواند به سادگی نقشه راه و برنامهها و رویکرد اکتشافی کشور را در سالهای آینده ترسیم کند آن هم در شرایطی که تغییر درسازوکارهای اجرایی به سمت دست یافتن به الگویی برای دگرگونی عمیق در فرآیندهای اکتشافی، الزامی غیرقابل اجتناب است و برای چندمین بار باید گفت که به یک انقلاب در این حوزه نیاز داریم. تمامی این موارد اگرچه غیرقابل کتمان است، ولی به مذاق همه خوش نمیآید. به عنوان یک مثال ساده در روز گذشته در مصاحبهای با ظهیر حیدری نژاد کارشناس ارشد حوزه اکتشاف به بررسی شرایط فعلی اکتشافی در کشور پرداختیم، اما از زمان تدوین و انتشار، با ادبیات پراکندهای از منتقدین همراه شد گویی هیچ مشکلی در حوزه اکتشاف وجود ندارد و انتقادات وارد نیست.
منبع: دنیای اقتصاد