به گزارش میمتالز، تدبیر امیدوارنه تلاش برای فردایی است که همزمان و بدون حتی ذرهای انحراف، فقط در سایه شفافشدن بی قید و شرط عملکردهای سازمانی، امکان گذر از بحرانهای اقتصادی این روز و امروز ایران را ممکن میکند که اگر در واقعیت و نه شعار، در پی عدالت حداکثری کشوری هستیم فقط در سایه توسعه پایدار اقتصادی امکانپذیر بوده و اگر در واقعیت و نه شعار، در پی ایران قوی برپایه اصول مردمی قدم برمی داریم فقط در سایه توسعه پایدار مردمی شدن اقتصاد ایران ممکن خواهد بود.
این امر هرگز در اقتصاد مدرن جهانی میسر نمیشود مگر به باور واقعی اصل اصیل خردجمعی (بدونتوجه بهجایگاهها و منصب ها) در سایه انتخاب براساس اصول شایسته سالاری (نه انتخاب براساس رفاقت و رقابت)، مبتنی بر تکثرگرایی و در نهایت به نتیجه رساندن اصول پایدار برپایه برنامههای مدون اصلاح پذیر دائمی طی یک فرآیند مدبرانه، به دور از منیتها و حول حداکثری ما شدن ها، در راستای ایجاد یک تک صدایی مبتنی بر روش دوسویه گفتن و شنیدن تمامی انتقادهای سالم که قطعا در شاکله اتاق ایران، در قالب تشکلها امکانپذیر بوده، خواهد بود و لاغیر.
در نگاه نوین، توجه کردن به موضوعات گذشته، تنها با هدف یادگیری از خطاهای قطعی صورت پذیرفته و اصلاح آن، جای تامل دارد. واکاوی بی حاصل آنچه گذشته است، با هدف تخریب گذشتگان، نه سودی برای راه آینده دارد و نه اقدامی اخلاق گرایانه است چراکه مصلحت خردورزانه آن است که هر اقدامی را در ظرف زمان و مکان آن به تحلیل نشسته، قضاوت کنیم و خود را در جایگاه مجری امر در حال انتقاد قرار داده، در برابر تنهایی دادگاه قضاوت خود و خدای خود، صادقانه پاسخگوی خود و خدای خود باشیم که اگر خودمان در همان ظرف زمان و مکان میبودیم، چه میکردیم؟ و آیا با ضریب چشمگیری بهتر از گذشتگان عمل میکردیم؟ لذا بازهم اعتقاد خود را بازگو میکنم که توجه کردن به موضوعات گذشته، بیش از درس نامهای برای شناخت خطاهای به وقوع پیوسته و آن هم فقط با هدف اصلاح امور، اتلاف زمان است و گرانمایهترین سرمایه امروز ایران زمین را که زمان است، به هدر داده و تصمیمگیری مدبرانه در کمترین زمان ممکن که کلیدیترین برنامه آینده است را دچار تزلزل و بطلان خواهدکرد. بهصورت خلاصه و شاخص وار نکاتی را که آموخته ام به عرض میرسانم:
اول؛ دوران کوتاه انتخابات و رقابت پایان یافته و حتی اگر اشتباه کرده و این دوران کوتاه رقابت سالم را خصمانه پیشبرده ایم، برای آن سوت پایان زده و دوران طولانی رفاقت در هر جایگاه و منصب را فقط با اهداف دوگانه مشارکت در اعتلای اقتصاد و احترام به رای صاحبان اصلی اتاق، اعضای محترم؛ چه آنانی که به پای صندوقها آمده و چه آنانی که به هر علت به این وظیفه خود عمل نکرده اند، به هم اندیشی، خرد جمعی، شایسته سالاری و حل مشکلات بپردازیم.
دوم؛ از آنرو که آییننامه جدید انتخابات اتاق قطعا و بدون هیچ شک و ابهامی، قدمی رو به پیشرفت بودهاست که متاسفانه به علت تاخیر در تصویب و عدمدقت در جزئیات (چه در زمینه اصول و چه در زمینه اجرا) با اشکالاتی در نخستین اجرا همراه بودهاست، به عوض تلاش در جهت ابطال کل اقدام که تاثیر منفی و جدی و بی حاصلی بهجایگاه معظم اتاق ایران وارد آورده، رای رای دهندگان اندک حاضر را به سخره گرفته و اکثریت خاموش اعضای محترم غایب از رای را ناامیدوارتر از قبل میکنند، به وضعیت حاضر با تمامی کاستیها (و حتی ظلمهای خواسته یا ناخواسته آن) احترام گذاشته، اما بهعنوان یک طرح فوری (سه فوریتی) در پارلمان آتی بخشخصوصی اصلاح آییننامه انتخابات اتاق را در دستور کار قرارداده، اصلاحات کارشناسی موردنیاز آن را به شور گذاشته، تصویب کرده و در همان نخستین سالجدید، تکلیف موضوع را روشن کنیم تا همه ذینفعان خصوصا صاحبان اصلی اتاق، اعضا رای دهنده ادوار آینده از روند آتی مطلع شوند و هم آنانی که مایل هستند که خود را در جایگاه انتخاب شوندگی آتی قرار دهند از نخستین روزها به شرایط خود برای اهلیت سنجی واقف شوند.
سوم؛ تفکر خود را نسبت به مقوله ائتلاف گرایی و توجه به تکثر گرایی که اصل مهم اقدامات جمعی است، تغییر اساسی داده به عوض تاثیردادن رفاقتها و تمایلات شخصی در انتخاب اعضای ائتلافها به شایسته سالاری توجه کرده و آنانی که این امر مهم را بهواسطه جایگاه شخصی خود، خدشه دار کرده اند، به جهت آنکه مخل قطعی نظام خردجمعی هستند، از میانه کارزار حذف کنیم.
چهارم؛ به تجربه، استقلال فکری، خرد فردی، برنامه گرایی و جمع پذیری افراد احترام بگذاریم و در انتخاب اعضای حاضر در ائتلافها توجه کافی و وافی کرده و باور داشته باشیم که در شرایط خاص فعلی کشور، خردمندان با تجربه مثمرثمرتر از بی تجربگان بوده، هیاتنمایندگان اتاقهای زیرمجموعه اتاق ایران، محل تمرین و یادگیری نیست، لذا فقط به جهت قبولی فرمان بردار بودن، رای ارزشمند ائتلافها را که همواره دارای سبدآرایی ثابت است، تقدیم تجربه اندوزی تازه واردین نکنیم که این آراء تجمیع شده در ائتلافها قطعا سرمایهای است که نادرست مصرفکردن آن به ریزش بیش از پیش منجر خواهد شد. فراموش نکنیم که بدترین تصویر حاصل از این اقدام ناصواب، تصور روند انتخابات به انتصابات پنهان را برای صاحبان اصلی اتاق پدید خواهد آورد و لاغیر.
پنجم؛ بهدقت به موضوع وضعیت حضور نابرابر زنان کارآفرین در عرصه رقابتها که بخش مهمی از جامعه کشوری و بسیار تاثیرگذار بوده و هستند که هم از منظر تعداد حاضران درمیان نامزدها و هم از منظر تعداد حاضران در ائتلافهای رقیب در اقلیت قرار داشته اند، توجه جدی کرده، در یک فرآیند پژوهشی هدف گرا و نه شعارگونه، رفع آن را برنامه ریزی واقعی کنیم.
ششم؛ بهدقت و نه از سر حب و بغض و نه از سر برنده و بازنده، بی طرفانه، به چرخه انتخابات دوره اخیر توجه کرده، معضلات مهم آن، شامل موارد ذیل را بررسی کنیم: «سهم کم رای دهندگان نسبت به کل اعضا و بررسی امر مهم علل کاهش رای دهندگان بهرغم افزایش چشمگیر اعضا»، «اقلیتبودن رای برندگان نسبت به کل آرای ماخوذه که حتی خود را در رای ائتلاف برنده نیز بهوضوح نشان دادهاست»، «نحوه خصمانه دوران انتخابات و رفتار آمرانه و عامدانه معدودی فرصت طلب در ایجاد دشمنی بی حاصل مابین نامزدهای طیفهای مختلف (حتی مستقل) در جهت انتفاع شخصی»، «عدمحضور جدی، واقعی، تیزبین و بی طرف رکن چهارم دموکراسی در عرصه نظارتی»، «مقایسه رفتاری آراء صندوقها نسبت به ادوار گذشته» و «بررسی علل عدمحضور افراد شاخص و باتجربه در مراحل مختلف چرخه انتخاباتی.»
و در پایان باور دارم که دوره جدید، با تمامی، اما و اگرهای آن، بازهم میتواند دوران طلائی دیگری برای اتاق باشد، پس خسته نباشید، خدا قوت، روزهای خوش آینده مبارکمان باد. حلاوت ماه میهمانی خدا در طراوت بهاری دوباره را غنیمت دانسته، مانند زمین و زمان، دوباره زنده شویم همراه با خط سوم که آینده ایران در آن نهان است.
منبع: دنیای اقتصاد