به گزارش می متالز، در روزهای پایانی سال که اقبال بازار به سمت فولادیها بیشتر شده، یکی از شرکتهایی که عملکرد مناسبی را از خود برجای گذاشته، شرکت آهن و فولاد ارفع است.
محمد اسماعیلی، معاون مالی و اقتصادی این شرکت در خصوص آخرین وضعیت «ارفع» میگوید که از سال دیگر برنامه افزایش عرضه را در بورس کالا پیگیری میکنیم. وی همچنین با توجه به رفع محدودیتهای صادراتی برای گروه فولادیها عنوان کرد که برنامه شرکت، صادرات 30 درصدی محصولات در سال 97 بود، ولی نوسانات پیش آمده در اقتصاد کشور، مانع تحقق این امر شد. اما در شرایط فعلی با گشایشهای صورت گرفته، توانستهایم در اولین گام 20 هزار تن از محصولات خود را صادر کنیم و تا پایان سال برای افزودن به این رقم در تلاش هستیم.
معاون مالی و اقتصادی شرکت آهن و فولاد ارفع در بخش دیگری از اظهارات خود به افزایش ظرفیت تولید شرکت اشاره کرده و میگوید که «ظرفیت ما از 800 هزار تن بالا رفته است؛ بر همین اساس امسال تولید ما بر مبنای پیش بینیها، 850 هزار تن بود که خوشبختانه محقق شد.»
مشروح این گفتوگو را در ادامه دنبال کنید:
طبق آخرین آمار واحد فروش شرکت که در کدال هم قرار گرفته، 32 هزار ریال بوده است. البته این قیمت نوساناتی دارد و من شنیده ام که در مقطعی تا 40 هزار ریال نیز بالا رفته است، بنابراین ثبات قیمتی چندانی ندارد. اگر نرخهای فروش در سال گذشته را توجه کرده باشید، قیمت این محصول نوسانات عجیبی داشته است. از طرفی صادرات بسته و در عین حال عرضه نیز زیاد شده بود، در نتیجه نرخ همچنان بالا می رفت. از این جهت نمی توان نرخ آن را به نوسانات دلار هم نسبت دهیم.
برنامه شرکت برای افزایش عرضه و فروش محصولات خود در بورس کالا چیست؟ در حال حاضر عرضه های شمش بلوم ارفع در بورس کالا محدود بوده و در چهار ماه اخیر تنها چهار مرتبه عرضه داشته است.
برنامه ای که برای سال آینده داریم، عرضه بیشتر در بورس کالا است؛ یعنی در حال حاضر با توجه به منطقیتر شدن قیمت ها در بورس، و با توجه به بحثهایی که با واحد فروش داشتیم، به نظر می آید عرضههای ما برای سال آینده در بورس کالا بیشتر شود.
اخیرا عرضهای داشتیم. ولی در جریان برنامه دقیق عرضهها تا آخر سال نیستم.
محدودیتهای صادراتی با توجه به نیاز ارز در داخل کشور کمی برطرف شده است، چرا که فضا باز شده و پیش بینی من این است که در سال آینده بتوانیم در حول و هوش 30 درصد از محصول خود را صادر کنیم. یعنی تصمیم ما این است و اگر شرایط، تنگنای بیشتری به وجود نیاورد و گرفتاریهای تحریم پیچیده نباشد، قصد ما انجام این کار است. ولی در داخل مشتریهای خاص خود را داریم و نبود صادرات هیچگاه باعث این نمی شود که مشکل بزرگی برای ما به وجود آید.
ما 102 هزار تن صادرات در سه ماهه اول سال 97 داشتیم. اما پس از آن شرایطی پیش آمد و تغییراتی در بورس کالا رخ داد که ما را مجبور کرد که برای شرایط تازه ارزیابیهای دقیقی را برای فعال کردن صادرات انجام دهیم. بنابراین موانع پیش آمده کار را متوقف کرد. ولی این اواخر مقداری فضا بازتر شد و همکاران ما توانستند که در حول و حوش 20 هزار تن صادرات انجام بدهند. این مسئله نقطه شروعی بود برای اینکه بتوانیم صادرات خود را در سال آینده ادامه دهیم.
سال گذشته که شوک ارزی وارد نشده بود، پیش بینی ما در حدود 50 درصد صادرات بود که در واقعیت محقق نشد و شاید در مرحله 15 یا 16 درصد متوقف شد. ولی شاید با آنچه در آخر سال داریم، بتوانیم کمی درصد را بالاتر ببریم. اما در مجموع ما معمولا 30 درصد با توجه به نیازهای ارزی صادرات داریم. به طور کلی گفتنی است که معمولا در حدی صادرات داریم که بتوانیم نیاز ارزی خود به منظور خرید قطعات، ماشین آلات و مواد اولیه را تامین کنیم.
خوشبختانه در سال جاری آنچه مورد نیاز و مد نظر بود، تامین شد و فکر میکنیم سال آینده اگر بتوانیم 30 درصد صادرات داشته باشیم، نیازهای خود را برطرف خواهیم کرد. بالاخره با توجه به سامانه نیما و آنچه که آنجا عرضه میشود، سعی میکنیم کمبودهای خود را از آن طریق برطرف و جبران کنیم. ولی برنامه ما متکی بودن به خودمان است. چرا که فرآیند تامین ارز از سامانه نیما طولانی بوده و از نظر قیمت نیز چندان متفاوت از بیرون نیست.
ماجرای پتروشیمیها با ما متفاوت است؛ آنها در صادراتی که داشتند، موظف به عرضه با نرخ مصوب بودند. ولی ما در مقطعی به طور کلی صادرات نداشتیم و اگر هم بود، همواره در حد برطرف کردن نیازهای خودمان بود. پیش بینی هم نمیکنیم که در این حد ارزی برای عرضه داشته باشیم. ما در مرکز کشور هستیم و صادرات برای ما چندان صرف نمی کند؛ بردن کالا از یزد به بندرعباس هزینهای اضافی است و در عین حال فولاد خوزستان هم در آن ناحیه وجود دارد و به صادرات میپردازد.
ما تا اینجا اسفنج مورد نیاز خود را خودمان تولید می کردیم؛ تقریبا معادل آنچه تولید فولاد داریم، اسفنجی هم تولید میکنیم. تفاوت نسبتا کوچکی می ماند که آن را از کچاد و غدیر تامین می کنیم. وقتی نیاز پیش می آید و این کالا در دسترس نیست، سعی می کنیم از جاهایی که آهن اسفنجی مطلوب دارند تهیه کنیم و سعی می کنیم مشکلی برای ما به وجود نیاید.
طرح توسعه ما به مفهوم تحول در ظرفیت موجود دیده نشده است؛ سال گذشته نیز در گزارشهای تفسیری خود اعلام کردیم که فرض بر این است که بتوانیم ظرفیت اسفنجی را به یک میلیون و 200 هزار تن و فولاد را به یک میلیون تن برسانیم. قرار بود این کار با تهیه یک سری قطعات و ماشین آلات انجام شود که تماما خارجی و ارز بر بودند. اما متاسفانه در سال 97 به دلیل مشکلات به وجود آمده در امر پرداختها و انتقال آن به ایران، تقریبا کار خاصی روی آنها انجام نشد.
برنامه ما این است که این قضیه را پیش ببریم و بتوانیم ارز خود را تامین کنیم. همچنین قصد داریم این نیازها را از محل فروش ارز تامین کنیم، ولی گفتنی است که این مشکلات به شدت روند حرکتی ما را برای رسیدن به اهداف خود کند کرده است. پیش بینی ما از انجام این کارها در سال 97 و بهره برداری تا اواخر 98 بود. ولی به نظر می رسد بتوانیم تغییرات خود را در سال 99 در وضعیت شرکت مشاهده کنیم.
ظرفیت ما از 800 هزار تن بالا رفته است؛ امسال تولید ما بر اساس پیش بینیها 850 هزار تن بود که محقق شد. در نتیجه وقتی میزان تولید بالا برود، قطعا در سودآوری شرکت موثر است. ولی در مورد میزان تاثیر آن در ای پی اس، من محاسباتی ندارم.
عمدتا از شرکت فروسیلیس در ایران تهیه می کنیم.
قطعا در جریان هستید که ما رقم 175 میلیون یورو بدهی ارزی داشتیم که تقریبا کار آن تمام شد و در سال 96 نهایی شد و اقساط آن را پرداخت کردیم، گفتنی است که قسط آخر آن در همان 15 یا 20 اسفند ماه پرداخت میشود.
البته قسط آخر را در شهریور پرداخت کردهایم و این اقساط مربوط به وام کمکی است که در حال پرداخت آن بودیم. همچنین اصل قضیه که معمولا موجب دردسر می شد، انجام شده است.
افزون بر آن، یک وام ارزی 13 میلیون یورویی داریم که در قانون بودجه 96 پیش بینی شد و به بانک مرکزی ابلاغ شد تا در قالب قانون رفع موانع تولید، با شرکتها تسویه کنند. ولی بانک مرکزی به دلیل هزینههایی که در پرداختهای ارزی داشت و به دلیل اینکه بانکهایی که عامل این پرداخت بودند، از جمله بانک صنعت و معدن این مساله را اجرایی نکردند، ما با مشکل برخورد کردیم.
ما در سال 97 کاملا آماده و منتظر بودیم تا عدد نهایی را به ما اعلام کنند تا ما آن را یکجا واریز کنیم، ولی انجام نشد و به صورت استخوان لای زخم مانده است. بانک همچنان مثل گذشته ارز خود را مطالبه می کند و به ما و شرکتهای زیادی مثل ما که میدانند هرگز نمیتوانند این را به صورت ارزی تسویه کنند، فشار وارد میکند.
بنده اخیرا شنیدم که بازنگری در این موضوع صورت میگیرد و شرکتها برای برداشته شدن این ابهام از صورتهای مالی خود این کار را انجام میدهند. یعنی تصمیم، برگشتن به قانون منع موانع تولید است و میخواهند مشکل را در همان چهارچوب حل کنند.
از نظر ما که بدهکار این وام هستیم، با توجه به مسیر طی شده و کارگروهی که توسط شرکتهایی مثل ما تشکیل شده، سعی می شود این مساله در بودجه سال 98 نیز مورد تاکید قرار بگیرد. البته گفتنی است راهی جز این نیست که این مساله در قانون منع موانع تولید دیده شود، چرا که هیچ کسی توان انجام کار با این نرخها را ندارد. برای خود ما با سود 25 میلیون یورو و پرداخت همین به بانک، نزدیک به 300 میلیارد تومان تمام میشود. حال سوال مطرح میشود که رقم را باید از کجا تامین کرد. البته وضعیت شرکت ما بد نیست، اما برخی شرکتهای دیگر نظیر کاشیسازها و قطعهسازها که در وضعیت دشواری به سر میبرند، چگونه میتوانند این ارقام را تهیه کنند؟
اگر مسئلهای که بنده در چهارچوب قانون رفع موانع تولید پیش بینی می کنم، محقق شود، نیازی به افزایش سرمایه نخواهد بود. چون ما رقمی که باید تسویه کنیم را در همین افزایش سرمایه از 400 به 600 دیده بودیم و آنجا ما را چندان اذیت نمیکند و امید داریم که همانطور باشد. بر این اساس پرداخت نهایتا 50 تا 60 میلیارد تومان خواهد بود.
این وام ارزی بود و شرایط خودش را داشت؛ 7 درصد بود و در واقع آخرین اقساط آن باید تا پایان شهریور ماه سال جاری پرداخت می شد.
این وام در زمان خودش یک مسئله عادی بود؛ شرکت با این دید که یورو 15 هزار تومان نمی شود، این وام را گرفته است. اما امروز دیگر نمی توان این وام را با ارز 15 هزار تومانی تسویه کرد در غیر این صورت در زمان خود، تامین مالی خوبی بود و نیاز شرکت را بر طرف کرد.
وضعیت ما الان خوب است؛ در سال گذشته که نرخها بسیار صعودی بود و بازار ملتهبی داشتیم؛ خوب کار کردیم و تقریبا تمام فروش خود را به صورت نقدی انجام دادیم. در نتیجه مطالبات آنچنانی نداریم.
به آن میزان نبود که در صورتهای مالی دیده شود و اگر مطالباتی بوده، به گونهای با آنها کنار آمده و در حال تسویه حساب هستیم. در یکی از موارد مطالبه نزدیک به 8 میلیاردی داشتیم که از طریق دادگاه اقدام شد و ترتیب پرداخت آن داده شد، غیر از آن مشکل چندانی نداریم. در صورتهای مالی میان دورهای ما سرفصلی تحت عنوان مطالبات مشکوک الوصول قابل توجه وجود ندارد.
یکی از کارهای بزرگ شرکت در سال گذشته همین بود که از ارز صادراتی خود، به اندازه نیاز خود الکترود وارد کند؛ به طوری که در این قضیه مشکل اساسی نداریم و پیشبینی میکنیم که در آینده نزدیک در این زمینه مشکلی اساسی نخواهیم داشت. ولی به هر حال در بلند مدت مشکل الکترود موضوعی حیاتی برای تمام فولاد سازیهای کشور به غیر از ذوب آهن خواهد بود.
فولاد سازیهای کشور در سیستم ذوب خود کوره بلند نیستند و از سنگ آهن استفاده نمیکنند. بنابراین تا زمانی که بحث تحریمها وجود دارد و مشکل صادرات داریم و نیز تا زمانی که برای پرداخت در خارج از کشور مشکل داریم، این موضوع حاد و اساسی برای ما و همه شرکتها وجود خواهد داشت. البته بسته به زحمتی که شرکتها متحمل شوند و هزینه گزافی که بپردازند و نیز راههایی که برای دور زدن تحریمها بیابند و اطمینان فروشنده را از پرداخت پول خود جلب کنند، تولید دارند و تقریبا همه با این مسائل دست به گریبان هستیم.
قیمتهای متفاوتی داشت؛ 19 دلار بود و 17 یا 18 دلار هم بود و حتی در مقطعی به 21 دلار هم رسید.
بله، از نقاط مختلفی خریداری شد و کلا از هر جایی که بتواند از نظر کیفی نظر ما را تامین کند، خریداری میشود.
این یکی از موضوعاتی است که همکاران ما در بخش تولید به شدت روی آن کار میکنند و موفقیتهای خوبی را هم به دست آوردهاند. همکاران ما با چاره اندیشیهایی که داشتند، روشهایی را به کار بردند که این ضریب را به شکل قابل توجهی پایین آوردند. به گونهای که اثر آن در قیمت تمام شده ما دیده شود.
ما معمولا محصولات صادراتی خود را به بندر عباس می بریم که برای رساندن به بندر در حدود 10 تا 15 دلار به ازای هر تن هزینه های فوب داریم تا بار کشتی شده و صادر شود.
پیش بینی ما این است که با توجه به اوضاع و احوالی که مشاهده میشود، بعید است آنچه در سال 97 و سالهای گذشته رخ داد، در سال 98 هم تحقق پیدا کند. چرا که به هر حال در سالهای قبل قیمتهای تمام شده ما تا حدودی تحت تاثیر ارزهایی با قیمت مناسب بود. در سال 97 قیمتهای فروش خود را با وضعیت ارزی تطبیق دادیم، اما در انبارهای خود مواد اولیه با قیمت سالهای گذشته وجود داشت.
تقریبا میتوان گفت اثر این مسائل در سه الی چهار ماه اخیر رو به محو شدن است و آنچه با ارز 9 ، 10 یا 15 هزار تومانی خریداری شده بود، خود را در قیمت تمام شده نشان میدهد و با فروشی که انجام میشود، این امکان وجود دارد که اتفاق فروش سال 97 در سال 98 دیده نشود.
من حداقل 25 تا 30 درصد کاهش سود آوری را پیش بینی می کنم.
امیدواریم این اتفاق رخ دهد. ولی هر چه به پایان سال نزدیک میشویم، قیمت تمام شده ما با قیمتهای خرید جدید، خود را تغییر میدهد و شاید در گزارش 12 ماهه آنچه مشاهده میکنید، نسبت به گزارش 9 ماهه کمی کاهشی شده باشد. ولی من فکر میکنم به لحاظ سود آوری، سال بدی برای عرضه نباشد.
چیزی که من می دانم همین است؛ گویی به دلیل شرایط تحریم و مشکل بودن مساله حمل، مقداری قیمتهای ما نسبت به قیمتهای جهانی پایینتر است. اگر به طور مثال در دنیا با 450 تا 500 دلار به فروش می رود، در ایران در حدود 350 دلار است و قسمتی از این تفاوت قیمت ناشی از همین مسئله است.