به گزارش می متالز، با این حال گذشت و حالا سال ۹۷ با گامهای لرزان به آستانه سال جدید میرسد.
دیروز، گفتوگویی با محمدرضا بهرامن، رئیس خانه معدن ایران در آخرین روز کاری سال ۹۷ داشتیم و بیم و امیدهای بخش معدن را در امسال و سال آینده و چالشهای این بخش را مرور کردیم که با هم میخوانیم.
آنچه سد راه توسعه معدن و صنایع معدنی در سال ۹۷ به شمار میرفت، نه دشواریهای ذاتی این کسب و کار بلکه بیمهری تصمیمگیران و تصمیمسازان این حوزه در تدوین مقررات معدنی و تصمیمهای آنی بود. مدیران معادن بزرگ کشور نسبت به واریز یک درصد فروش معادن به خزانه توجیه نیستند و واحدهای کوچک و متوسط نیز بیم آن دارند که نتوانند در سال آینده ادامه فعالیت دهند. از دیگر چالشهای عمده و معمول همه معدنکاران در سال ۹۷ باز هم مشکل معارضان محلی بوده و هست، بهطوری که این مشکل به طور روزافزون در حال گسترش است و به هر میزان که معارضان بیشتر شوند، هزینه تولید معدنکاران نیز افزایش مییابد. البته باید گفت، معارضان مشکل معدنکاران نیست و سیاستگذاران دولت باید این موانع را از پیش پای آنها بردارند چراکه تا سرمایه وارد حوزه تولید نشود، توسعه رخ نمیدهد. در این راستا تشکلها باید اعتماد بدهند و اعتماد بگیرند و نباید نقش اپوزیسیون را بازی کنند بلکه باید با سرمایهگذاری و کار کارشناسی، توانمندی خود را به دولتمردان نشان دهند.
از سویی دیگر کارشناسان محیطزیست و منابع طبیعی، همکاران معدنکاران هستند و لازمه اجرای برنامههای بدون اثر سوء و نبود تخریب، استفاده از استانداردهای روز است، بهطوری که تدوین استانداردهای مورد نیاز کشور در حوزه معدن از ضروریات است و باید در دستور کار برنامه سال آینده متولیان این بخش قرارگیرد.
صنایع ما نیاز به ایجاد یک اکوسیستم استارتآپی دارند. شرکتهای بزرگ راهی جز حرکت بهسمت فناوریهای جدید ندارند زیرا اگر خود را با انقلاب چهارم صنعتی همگام نکنند بهزودی در دام مخاطرات جدید خواهند افتاد. این موضوع در حالی مطرح است که رابطه عقیم دانشگاه و صنعت درمان شود و دانشگاه و صنعت، خود را به نسل چهارم برسانند. صنعت ما صنعت نسل یک و دو است. امروز اما نسل چهارم صنعت در کل جهان مطرح است. این در حالی است که ما حتی در صنعت نسل سوم هم حرفی برای گفتن نداریم.
چالش شرکتهای فولادی از جایی آغاز میشود که سهم منابع معدنی و منابع مالی، هر روز در خلق ثروت کمتر میشود و این دانش فنی است که هر روز سهم خود را افزایش میدهد. سرعت رشد درآمدزایی از فناوری، به طور تقریبی ۲ برابر سرعت رشد خلق ثروت از دیگر منابع است. بنابراین هر روز برای صنایع مهمتر است که به سمت دانش فنی و فناوری حرکت کنند. در صنعت فولاد کشور سعی شده است اکوسیستم کسبوکار توسعه یابد، به این معنا که در زنجیره ارزش هر جا نیاز به یک تامین استراتژیک بود، با تامینکنندگان و مشتریان وارد تعاملات شده و با این روش و این روند، صنعت فولاد در مدار رشد قرار گرفته است.
اما از یک جایی به بعد به دلیل اینکه نقش فناوری در تولید ثروت در کل جهان پررنگ میشود، الزامی برای شرکتهای فولادی وجود دارد که به سمت فناوری گام بردارند. واقعیت این است که اگر شرکتها به این سمت گام برندارند و خود را همگام با انقلاب چهارم صنعتی نکنند، تهدید بزرگی برایشان خواهد بود. با این حال باید مژده داد که در حال فاصله گرفتن از روشهای سنتی هستیم.
به نظر من، موضوع بومیسازی در صنایع معدنی بدون توجه به آمایش سرزمین بزرگترین تصمیم اشتباه در معادن بود.
مشکلات در بومیسازی شاید از سایر بخشها عمیقتر باشد و این سایه ترس به دلیل اینکه همه به دنبال مسیر راحتتری برای پول درآوردن هستند، همواره با ما است.
تولید ثروت از مسیر تولید بسیار سختتر از تولید ثروت از راه تجارت است. این در حالی است که خلق ثروت از راه تولید بسیار پایدارتر از تولید ثروت از راه تجارت است. ما در زمینه بومیسازی هیچ مشکلی نداریم اما مهم این است که اعتماد کنیم و سایه ترس را کنار بگذاریم.
در این شرایط کدام دانشگاه میتواند مشکل صنعتی را حل کند؟ در زمینه بومیسازی بر این باورم که دانشگاه هرگز نمیتواند به صنعت کمک کند زیرا دانشگاه در شرایط دیگری قرار دارد و در حال تحقیقات است. دانشگاه زمانی میتواند به صنعت مرتبط شود و به آن کمک کند که دارای فناوری نسل چهارم باشد. اگر در نسل چهارم کارها جلو برده شود، دانشگاهیان و متخصصان در بین صنعت و صنعتگران خواهند بود و خروجی پژوهشهای آنها در صنعت به کار گرفته میشود. در هیچ جای جهان به هیچ استارتآپی اجازه نمیدهند در صنعت تغییر ایجاد کند. هر جای جهان که حمایتی صیانتی عمل شده، اثرگذار بوده است. براساس ارزیابیها، ما در زمینه پیچیدگی محصولات در حال افت هستیم. این موضوع نشان میدهد صنعت ما در حال حرکت به سمت محصولاتی است که ارزشافزوده پایینتری دارد. حجم بالاتری تولید میکنیم اما ارزشافزوده کمتری خلق میکنیم. این نگاه را باید تغییر داد زیرا اگر میخواهیم از قافله جهانی عقب نمانیم باید متناسب با تواناییهایمان به سمت محصولات با پیچیدگی بالا حرکت کنیم. ما باید در صنایع دارای اولویت در سیاستگذاریها به سمت افزایش فناوری و دستیابی به کالاهایی با فناوری بالا حرکت کنیم و جلوتر از آن، اولویت ما باید مزیتسنجی درست، مکانیابی دقیق و رویکرد آمایشی باشد.
به ثمر نشستن اینستکس و زمان و نحوه استفاده از این مکانیسم بهویژه از جنبه تبادلات مالی از دغدغههای اصلی فعالان اقتصادی است. امیدواریم هر چه سریعتر صنایع معدنی کشور از جمله فولاد بتوانند از این شبکه مالی برای مراوده مالی خود بهره بگیرند. اتحادیه اروپا یکی از اصلیترین مشتریهای صنعت فولاد از زمان راهاندازی این صنعت در کشور بوده است؛ فولاد ایران در بازارهای آسیای شرقی و خلیجفارس بسیار موفق عمل کرده و پیشبینی میشود در سال ۹۸ شاهد رشد ۲۵ درصدی در بخش صادرات باشیم.
در حوزه مس باید گفت، سهم شرکت ملی صنایع مس ایران با سرمایه ۷۸۰۰ میلیارد تومانی از ابتدای فصل زمستان با افزایش ۱۵ درصدی روبهرو بوده و سود خالص این شرکت در ۹ ماهه ۹۷ جهش ۱۲۰درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته است. قرارداد صادراتی۱۵۰ هزار تن کنسانتره مس، چشمانداز خوبی برای صنعت مس کشور رقم میزند. (گفتنی است در بودجه سال ۹۷ پیشبینی تولید ۲۰۰ هزار تن کاتد مس شده بود که خوشبختانه این پیشبینی به ۲۵۰ هزار تن رسیده است.) اما در حوزه صنعت سیمان باید گفت این صنعت امسال با وجود رکود در حوزه ساختوساز و به دنبال آن کاهش مصرف داخلی و همچنین کاهش صادرات به دلیل تعدد قوانین، به ویژه قانون پیمانسپاری ارزی و از دست دادن بازارهای صادراتی، در ۱۰ ماه امسال نسبت به سال گذشته با کاهش تولید و صادرات روبهرو شد. چناچه صادرات و فروش داخلی آن یک درصد کاهش یافت.
صادرات سیمان در ۶ ماه نخست سال روند افزایشی داشت اما از نیمه دوم سال با توجه به مقررات ارزی کشور، روند کاهشی در پیش گرفت و در کل باعث شد صادرات سیمان نسبت به ۱۰ ماه از سال گذشته با کاهش ۱۲.۳ درصدی روبهرو شود و اگر به دلیل تحریمها، مقررات داخلی و افزایش نرخ کرایههای داخلی، صادرات به کشورهای دور تا حدی کاهش پیدا کرده اما بازار همچنان تا حدودی کشش را در زمینه صادرات سیمان و کلینکر نشان میدهد.
متاسفانه افزایش نرخ دلار و تشدید تحریمها در نیمه دوم سال، باعث شد هزینههای تولید بسیار افزایش پیدا کند. به عبارت دیگر هزینههای تولید سیمان ۳ برابر شده اما نرخ سیمان ۳ برابر نشده است. متاسفانه قیمتهای صادراتی سیمان به عنوان یک کالای پرحجم و کمارزش و بهدلیل هزینههای حملونقل تحت تاثیر بود. بخشنامههای بانک مرکزی سبب شده است تولیدکنندگان در صادرات صنعت سیمان به اکراه گام بردارند چون صادرات، دیگر مزیت نسبی به مصرف داخلی ندارد و در نتیجه تمایل تولیدکنندگان به داخل بیشتر شده و درحالحاضر نیز شاهد رقابت منفی شکل گرفته هستیم.
بر اساس آمار منتشر شده وزارت صنعت، معدن و تجارت، حجم کل جذب سرمایه خارجی در این ۳ بخش در ۷ ماه منتهی به مهر امسال و در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته ۶۶.۱ درصد افت کرده است. حجم کل سرمایه خارجی جذب شده در ۷ ماه منتهی به مهر ۱۳۹۶ حدود ۱.۸ میلیارد دلار بوده، در حالی که در دوره مشابه امسال، تنها حدود ۶۲۵ میلیون دلار سرمایه در بخشهای مورد اشاره جذب شده و عمده طرحهای مصوب در این مدت، در زمینه کسب و کارهای خرد و زودبازده بوده است. (در مجموع ۴۳ مورد سرمایهگذاری خارجی).
از دیگر سو، بررسی جذب سرمایه در استانهای کشور نشاندهنده ادامه روند گسیل سرمایه خارجی به سمت استانهای توسعهیافتهتر کشور است. در سالهای گذشته با مشارکت دولت و بخش خصوصی۳۰ هزار میلیارد تومان در بخش معدن و صنایع معدنی کشور سرمایهگذاری شده که حاصل این سرمایهگذاریها، اشتغال ۱۲ هزار و ۳۰۰ نفر در بخش معدن کشور است. تعداد اشتغال مستقیم در سال ۹۶، ۱۴۲هزار نفر و در سال ۹۷، ۱۳۹هزار نفر بوده که نشاندهنده نبود توانایی در استفاده از فرصتهای این بخش مهم اقتصادی است.
برای معادن کوچک و متوسط میتوان گفت؛ فرصت ایجاد ارتباط با جهان فقط به وسیله شرکتهای کوچک و متوسط معدنی که ۹۷ درصد کل معادن ایران و بخش خصوصی را شامل میشود، میسر است.