به گزارش میمتالز، دکتر «مجید درویش» معاون مشاوره و تحقیق سازمان مدیریت صنعتی در نشست خبری بیست و ششمین سال رتبه بندی شرکتهای برتر ایران IMI-۱۰۰ اظهار کرد: امسال بیست و ششمین دوره از رتبه بندیها را برگزار میکنیم آن هم از سوی سازمان مدیریت صنعتی که آغازگر رتبه بندی در کشور بود.
وی درباره اینکه چرا این رتبه بندی در کشور مرجعیت پیدا کرده است، افزود: رتبه بندی فورچون ۵۰۰، در دنیا یک رتبه بندی بسیار معروفی است که خیلی به آن ارجاع میشود، زیرا شاخص اولیه که این ۵۰۰ شرکت را تعیین میکند، شاخص درآمد یا میزان فروش شرکت است. این شاخص نشان دهنده بزرگی شرکت است و نشان میدهد از چه زوایایی بر اقتصاد آن کشور اثرگذار است. شرکتهای بزرگ از نظر اشتغالزایی در مقایسه با شرکتهای متوسط و کوچک، اشتغالزایی بسیاری برای کشور دارند که موضوع بسیار مهمی است که همیشه جزو اهداف اقتصادی کشورها قرار دارد.
درویش با اشاره به نقش آفرینی این شرکتها در بحث صادرات نیز گفت: همچنین در بحث صادرات و ارزآوری برای کشور، شرکتهای بزرگ سهم عمدهای را به خود اختصاص داده اند که هرساله نتایج رتبه بندی این موضوع را تایید میکند.
وی بیان کرد: ما به دنبال آن هستیم تا میزان اثر گذاری شرکتها را مشخص کنیم و بگوییم کدام شرکتها سهم بیشتری در اقتصاد کشور دارند. فلسفه و علت آن است که در این رتبه بندی از این روش به خصوص استفاده شده یعنی ابتدا شرکتهای بزرگ از نظر میزان فروش مشخص میشوند. در رتبه بندی ما این ۵۰۰ شرکت بر اساس ۳۲ شاخص دیگر با هم مقایسه و رتبه بندی میشوند؛ بنابراین مجموعا در IMI-۱۰۰ شرکتها بر اساس ۳۳ شاخص با هم مقایسه و رتبه بندی میشوند.
درویش اضافه کرد: این شاخصها شاخصهای کمی یا به عبارتی شاخصهای عملکردی هستند. این رتبه بندی نشان دهنده عملکرد شرکتها در آن سال مالی به خصوص است. به دلیل آنکه شاخصها کمی هستند و از صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتها که مهر حسابرس را دارند استخراج میشود، در نتیجه هم اطلاعات دقیق است و هم میتوان گفت قابل استنادترین اطلاعات و گزارشی که در داخل یک شرکت تهیه میشود همین صورتهای مالی حسابرسی شده است. ویژگی دیگر این روش رتبه بندی آن است که در حقیقت هیچ قضاوت و ارزیابی در آن صورت نمیگیرد، چون شاخصها کمی بوده و از صورتهای مالی اقتباس میشود بنابراین مبتنی بر ارزیابی و ممیزی نیست که ما بگوییم قضاوت افراد در آن دخالت دارد. گاهی ارزیابیها بر اساس خود اظهاری است که حتی رتبه بندی ما از آن روش هم استفاده نمیکند.
معاون مشاوره و تحقیق سازمان مدیریت صنعتی ادامه داد: در رتبه بندی ما اطلاعات کاملا دقیق است و رتبه بندی دقیق شرکتها توسط نرم افزار مشخص میشود.
وی افزود: ویژگی دیگر این رتبه بندی این است که بسیار شفاف است و جداولی که از رتبه شرکتها منتشر میکنیم اعداد کمی مربوط به هر شاخص مشخص شده است. ضمن آنکه بسیاری از این شرکت ها، چون در بورس هم هستند صحت اطلاعات از سامانه کدال هم قابل دریافت است.
درویش گفت: همان طور که اشاره شد ما مجموعا ۳۳ شاخص در ارزیابی شرکتها داریم. شاخصهایی مثل شاخص رشد را داریم که یک شرکت چقدر در مسیر رشد قرار داشته و موفق بوده است. شاخصهایی مثل رشد فروش، رشد سود، رشد دارایی، رشد درآمد و ... نشان دهنده آن است که یک شرکت امسال نسبت به سال قبل و سالهای قبلتر از آن چقدر رشد داشته است. شاخصهای دیگر مربوط به سودآوری و نشان دهنده عملکرد شرکت است مثل شاخص سود، رشد سود، شاخص بازده فروش و بسیاری از نسبتهای مالی دیگری که در این رتبه بندی مورد استفاده قرار میگیرند. شاخصهای بهره وری از شاخصهای دیگری هستند که ما در واقع چهار تا از مهمترین شاخصهای بهره وری را مورد ارزیابی قرار میدهیم مثل بهره وری کل شرکت، بهره وری عوامل، بهره وری سرمایه و بهره وری نیروی انسانی که جزو شاخصهای پراهمیت هستند. دسته بندی دیگر شاخصهای صادرات، شاخصهای نقدینگی، شاخصهای بازار و شاخصهای بدهی هستند.
وی ادامه داد: در تایید روشی که در فورچون و ما داریم باید دو دلیل را برای اهمیت این روش ذکر کرد. از ما سوال میشود که چرا رتبه بندی IMI-۱۰۰ به رتبه بندی شرکتهای بزرگ میپردازد؟ آیا این بدان معناست که شرکتهای کوچک و متوسط اهمیتی ندارند؟ در پاسخ بایستی گفت که خیر، این به آن معنا نیست. بلکه شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد نقش داشته و به ویژه در اشتغالزایی هم اهمیت دارند. اما در حقیقت مشاهده میشود که در دنیا اقتصادهای قوی به شدت وابسته به شرکتهای بزرگ هستند. اگر پانصد شرکت برتر دنیا را که اندازه بزرگی دارند را بررسی کنیم، اولین شرکت فورچون ۵۰۰ که شرکت وال مارت است ۵۷۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ درآمد داشته است، سالی که ما هم آخرین رتبه بندی را انجام داده ایم. این ۵۷۲ میلیارد دلار از تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورها بالاتر هست. طبق آمار ما تنها ۲۳ کشور در دنیا هستند که GDP آنها از درآمد اولین شرکت فورچون بالاتر است به عبارت دیگر GDP یا همان تولید ناخالص داخلی بقیه کشورها از درآمد اولین شرکت فورچون کمتر است و این نشان دهنده بزرگی اندازه شرکتهای حاضر در رتبه بندی فورچون است.
درویش افزود: اگر نگاهی به پانصد شرکت حاضر در رتبه بندی فورچون بیاندازیم که متعلق به چه کشورهایی هستند، خواهیم دید که رتبه اول سهم کشور آمریکا و شرکتهای آمریکایی از مجموع درآمد پانصد شرکت حاضر در رتبه بندی فورچون با ۲۹.۷ درصد است. مقام دوم چین با سهم ۲۹.۲ درصد است. چین در سالهای گذشته از لحاظ درآمد به شدت در حال نزدیک کردن خود به آمریکاست، اما از لحاظ تعداد شرکت آمار تعداد شرکتهای چینی بالاتر از آمریکاست. کشور سوم ژاپن و کشور چهارم آلمان است. پس شرکتهای آمریکایی، چینی، ژاپنی و آلمانی دارنده جایگاه اول تا چهارم را به لحاظ درآمدی در رتبه بندی فورچون ۵۰۰ دارند.
وی اظهار کرد: اگر در همان سال ۲۰۲۱ کشورهای اول تا چهارم را از لحاظ GDP بررسی کنیم - البته میدانیم که قدرت اقتصادی کشورها را بر اساس GDP میسنجند و کشورهایی که GDP بالایی دارند قدرت اقتصادی بالایی داشته و توان تولید بالایی دارند - در سال ۲۰۲۱ بر اساس آمار رتبه بندی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی همین ۴ کشور یعنی آمریکا، چین، ژاپن و آلمان جزو ۴ کشور برتر دنیا هستند که نشان میدهد کشورهایی که شرکتهای بزرگ بیشتری دارند اقتصاد قوی تری هم دارند.
معاون مشاوره و تحقیق سازمان مدیریت صنعتی در ارتباط با اقتصاد داخلی نیز تصریح کرد: بر اساس گزارش تحلیلی سال ۱۳۹۵، نشان میدهد که در اقتصاد کشورمان اگر از نظر تعداد شرکتها یعنی مجموع شرکتهای بزرگ، کوچک و متوسط را در نظر بگیریم، تنها ۴ درصد اقتصاد کشور ما شرکتهای بزرگ هستند و مابقی شرکتهای کوچک و متوسط هستند. اما همین ۴ درصد شرکتهای بزرگ از نظر اشتغالزایی سهمی ۴۷ درصدی دارند. از نظر شاخص ارزش افزوده که نشان دهنده تولید شرکت هاست، سهم این ۴ درصد شرکتهای بزرگ به میزان ۹۰ درصد است. البته نتیجه سومی هم حاصل میشود که اگر ۴۷ درصد اشتغالزایی را در کنار ۹۰ درصد ارزش افزوده قرار دهیم نشان میدهد که اشتغالزایی شرکتهای بزرگ کیفیتر است. به عبارت دیگر، درست است که سهم ۴۷ درصدی از آن ۹۰ درصد کمتر است، اما یک شغلی که در یک شرکت بزرگ ایجاد میشود در مقایسه با یک شغلی که در شرکت کوچک و متوسط ایجاد میشود، در تولید اثرگذاری آن بیشتر است یعنی تولید بیشتری را آن شغل ایجاد میکند. تحقیقات در این زمینه زیاد بوده و حتی گفته میشود که پایداری مشاغل در شرکتهای بزرگ بیشتر است.
درویش ضمن اشاره مجدد به اهمیت شرکتهای بزرگ گفت: شرکتهای بزرگ در ارتباط و پیوند با شرکتهای کوچک و متوسط اهمیت دارند، چون خیلی از شرکتهای کوچک و متوسط در واقع تامین کنندگان شرکتهای بزرگ هستند. به همین دلیل در تمام کشورها شرکتهای بزرگ برای آنها اهمیت داشته و وضعیت شرکتهای بزرگ خودشان را رصد میکنند. یکی از راههای لازم برای رصد شرکتهای بزرگ، تولید اطلاعات است تا افت و خیز آنها را بررسی کنند. IMI-۱۰۰ و فورچون همین کار را انجام میدهند. در واقع، سیاست گذاران در کشورهای دیگر کاملا شرکتهای بزرگ خود را زیر نظر داشته و رصد میکنند. چرا که اگر شرکت بزرگی مثلا ورشکست و تعطیل شود این معنی اش از بین رفتن اشتغال مستقیم فقط همان شرکت نیست بلکه تمام تامین کنندگان و مشاغل بعدی که متصل به این شرکت بزرگ هستند نیز دچار بحران میشوند. مثلا اگر یک خودروساز بزرگ تعطیل شود تمام تامین کنندگان قطعات، بنگاههای تعمیراتی و فروشندگان خودرو و ... همگی دچار بحران میشوند.
وی ادامه داد: این نوع رتبه بندیها در تمام دنیا اهمیت داشته و خوشبختانه هر ساله استقبال چشمگیری از رتبه بندی IMI-۱۰۰ انجام میشود. در IMI-۱۰۰ از رتبه بندی یکصد شرکت برتر شروع کردیم و اکنون همانند فورچون با همان پانصد شرکت برتر ادامه میدهیم و قصدی برای افزایش تعداد آن پانصد شرکت برتر را نداریم. تمام اطلاعات در گزارش تفضیلی ما وجود دارد. این اطلاعات منجر به مقایسه کسب و کارها و رصد آنها میشود. در رتبه بندی IMI-۱۰۰ جایگاه هر شرکت در دو جا مشخص میشود یکی در بین آن پانصد شرکت برتر و دیگری در بخش و گروه صنعتی مربوط به خودش.
درویش بیان کرد: در آخرین رتبه بندی IMI-۱۰۰، گروه فرآوردههای نفتی ۱۷.۱ درصد، گروه پتروشیمی با ۱۶.۷ درصد و گروه فلزات اساسی سهمی ۱۵.۷ درصد و گروه بانکها و موسسات اعتباری رتبه چهارم را در گروه بندیها دارند. در حالی که ۲ سال قبل بانکها در رتبه اول و دومی قرار داشتند. همچنین بیشترین صادرات مربوط به پتروشیمیها است.