به گزارش می متالز به نقل از پایگاه خبری بورس پرس، محمود احمدی نژاد در آخرین اعلام رسمی مواضع اقتصادی و اعلام نکات جالبی مانند نقش دولت وی در افزایش قیمت جهانی نفت و... از خاوری دفاع کرد و مدعی شد بابک زنجانی را نمی شناسد. روزنامه شرق مصاحبه مفصلی را با وی انجام داده که طبق توافق، فقط در باره موضوعات اقتصادی است.
احمدی نژاد: اصولا در کل دنیا مسئول اصلی تصمیمگیری دولت است و کشور ما هم علیالقاعده باید همینطور باشد، منتها نسبت آزاد و باز بودن دست دولتها مقداری متفاوت است؛ بخشی از این تفاوت به نوع نگاه قانون اساسی یا نوع نگاه تدوینکنندگان قانون اساسی مرتبط است که تجربه اجرائی نداشتند و استخوانبندی قانون اساسی را از قوانین اساسی کشورهای دیگر اقتباس کردند و بخشی دیگر هم به خاطر روندها و روالهایی که در اجرا و در عمل پیش آمد و بخش دیگر هم که کم نیست، با قانونگذاریهای عادی، نقش دولت را در تصمیمگیریها مقداری کمرنگ کردهاند.
احمدی نژاد: متأسفانه در کشور ما هم ساختار غیررسمی وجود دارد و هم اثرگذاریاش خیلی زیاد است. آدمهایی در کشور وجود دارند که مسئولیت به معنی اینکه طبق قانون پاسخگو باشند، ندارند اما اختیار دارند. دخالت میکنند، تصمیمگیری میکنند، در مراجع مختلف حضور دارند، حتی با یک تلفن تصمیمات را بالا و پایین یا متوقف میکنند با این حال پاسخگویی هم ندارند.
احمدی نژاد: زیاد داریم الی ماشاءالله. ببینید تریبونها دست چه کسانی است؟ حالا داخل خود نظام تصمیمگیری هم سازمانهای غیررسمی تشکیل میشود؛ یعنی اگر سازمان کاملا منطقی باشد و در درون خود نظام نظارتی تشکیل داده باشد، ساختار غیررسمی ضعیف میشود در غیر این صورت ساختار غیررسمی قوی میشود.
در وزارتخانه میبینید وزیر هست، ولی یک نفر دیگر تصمیمها را میگیرد. وزیر داریم اما محل مراجعه کارکنان و تصمیمگیران آن وزارتخانه، یک جای دیگر است که این همان ساختار غیررسمی است. باید وزیر تصمیم بگیرد یا هر تصمیمی باید پخته شود، نهایتا بیاید خروجیاش را وزیر اجرا کند ولی میبینیم که کسان دیگری هم هستند که تأثیرگذارند. این یک مشکل اساسی است که نمیگذارد در کشور تصمیمات بزرگ گرفته شود.
در ۴۰ سال گذشته، دولتها به نسبت استفاده از ظرفیتها و فرصتهای موجود، توانستند در بخش اقتصاد، کارهایی در کشور بکنند. اما امروز به نظرم تمرکز دولت روی حل مسائل اقتصاد در داخل نیست؛ یعنی بخش عمده نگاه و تمرکز دولت حل مسائل داخل از بیرون است؛ یعنی تصور میکنند اگر مسائل بینالمللی را حل کنیم، مسائل داخلی هم حل میشوند.
بهنوعی باور دولت فعلی این است که ریشه مشکلات بیرون است و من روی این حرف دارم. بله بیرون هست، مشکلات هست، تحریمها هم هست، نمیخواهم اینها را کوچک بشمارم، چون تجربهاش را داشتهام اما میخواهم بگویم بخش زیادی از مشکلات اقتصادی داخلی است و اگر ما را تحریم میکنند روی ضعفها و اشکالات تکیه میکنند. یعنی روی ضعفهایی که در داخل داریم، حساب میکنند و ضربه را میزنند. اگر این مشکلات را برطرف کنیم تأثیرگذاری بیرون محدود میشود و نمیتوانند بهراحتی مشکل ایجاد کنند.
احمدی نژاد: در سیستمی که 85 درصد اقتصاد و تصمیمگیریها و اختیارات دست نهادهای حکومتی اعم از دولت، مجلس، قوه قضائیه و سایر بخشهای حکومتی است، یک نفر آدم بدون ارتباط با سیستم چهکار میتواند بکند؟ حداکثر کارگزار بخشی از سیستم است. اصلا چهکاره است؟ اصلا چه کاری میتواند بکند؟ نشدنی است. شما امروز یک جگرکی بخواهید باز کنید، باید از ۱۵ جا اجازه بگیرید و هر روز دو تا مأمور دم مغازه شما میآید. چطور میشود یک تخلف بزرگ در سطح کلان اقتصادی بکنید، بدون اینکه از خلأهای درون سیستم یا ارتباطات درون سیستم استفاده نکرده باشید؟ اصلا چطور جرئت میکنید؟
بنابراین این شیوه که مشکلات حوزه اقتصادی را به تعدادی از افراد منتسب کنیم، یک نوع آدرس غلط دادن است؛ درحالیکه باید ساختار را درست کنیم و اشکالات را برطرف کنیم. باید سیستم را نگاه کنیم و نقصهای سیستمی را دربیاوریم. وگرنه چهار نفر را هم بگیری و اعدام کنی که اقتصاد اصلاح نمیشود.
جملهای را میخواستم بگویم ولی خودم را کنترل کردم و تلویحی گفتم. بدون اینکه اصلا توضیح بدهند که مردم بفهمند اینها چه کار مشخصی کردهاند که خلاف قانون بوده. این خیلی مهم است. این را مردم باید بدانند که دیگر تکرار نشود. این را که چه کاری اخلال است، کسی نمیداند. خب حالا اینها میگویند مسئول این مشکلات اینها هستند. اینها را هم اعدام میکنند. بسیار خوب، حالا اگر با اعدام اینها مشکلات حل نشد، یقه چه کسی را باید گرفت؟ این اشکال است.
نمیگویم متخلفان نباید مجازات شوند. هرکس تخلفی میکند به اندازه تخلف باید مجازات شود و این دفاع از حقوق عمومی است اما اگر اینطور به جامعه القا کنیم که تعدادی در جامعه هستند که دارند اخلال میکنند و اینها را جمع کنیم و سپس اقتصاد درست میشود، حالا جمع کردید و اقتصاد درست نشد، باز میگویید نه! یک عده دیگرند. این چرخه باطل تا کی و کجا قرار است ادامه پیدا کند؟
احمدی نژاد: چند نکته وجود دارد. البته در این موضوع به بنده و دولت بنده حرفهای زیادی زده شد و تهمتهای زیادی زده شد. اولا مؤسسه غیرمجاز یعنی چه؟
احمدی نژاد: شما مطمئنید اینها مجوز نداشتند؟
احمدی نژاد: من از شما سؤال میکنم، شما اگر بدون مجوز یک لبوفروشی باز کنید، چند نفر در روز میآیند سراغتان؟
احمدی نژاد: حالا به نظر شما میشود یک مؤسسه مالی و اعتباری باز شود و هیچ مجوزی نداشته باشد و 15، 20 سال هم فعالیت کند؟ این آدرس غلط دادن و سیاسیکردن موضوع است. میخواهیم مسئله را حل نکنیم یا نگذاریم که مسئله اصلی دیده شود. دو نوع مؤسسه مالی و اعتباری خارج از شبکه بانکی داریم.
اولی صندوقهای قرضالحسنه هستند که از دهه 50، شهربانی و بعدها نیروی انتظامی مجوز فعالیت آنها را صادر میکرد و در دولت ما فعالیت آنها موکول به اخذ مجوز از بانک مرکزی شد و دومی هم تعاونیهای اعتبار بودند که تا قبل از دولت ما وزارت تعاون مجوز فعالیتشان را صادر میکرد. مجوز فعالیت تمام این تعاونیهای اعتبار که بعدها بحرانساز شدند، مربوط به قبل از سال ۸۳ است و در دولتهای قبل از ما صادر شدند. تا اینکه در دی سال ۸۳ قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی در مجلس تصویب شد. یعنی در دولت ما حتی یک مورد هم مجوز فعالیت به این تعاونیهای اعتبار داده نشد ولی متأسفانه همین الان آقای رئیسجمهور فحش را به من میدهد.
احمدی نژاد: اصلا اینطور نیست. اصلا اینطوری نگویید. یک مؤسسه مجوز فعالیت دارد، قانون مجلس هم به آن اجازه فعالیت داده است. آیا در این شرایط میتوانید مانع فعالیت شوید؟
احمدی نژاد: این سخن شما اگر درباره تعاونیهای مسکن که به مقوله زمین در یک منطقه وابستهاند، بیان میشد، حتما سخنی درست بود ولی این سخن شما را نمیتوان به موضوع تعاونیهای اعتبار که به مقوله پول و اعتبار برمیگردد که مرز و محدوده شهری و استانی نمیشناسد، مرتبط کرد. مگر زمانی که قبل از سال ۸۳ به تعاونیهای اعتبار مجوز میدادند، برای حوزه فعالیت محدودیت جغرافیایی میگذاشتند؟ آنها هرگز محدودیتی نداشتهاند.
البته من با تعاونیهای اعتبار موافق نیستم و فقط در اینجا موضوع آنها را برای شما باز میکنم. چون این مجوزها مربوط به قبل از سال ۸۳ است و بعدها قانونی آمد که تاحدودی به تعاونیهای اعتبار نظم داد.
اما سؤال اصلی این است که چرا اصلا به تعاونیهای اعتبار مجوز داده شد؟ کاری نداریم که مجوز تعاونیهای اعتبار همه در دوره آقای خاتمی بوده، شاید روح آقای خاتمی اصلا هم خبر نداشته باشد. کمااینکه رئیسجمهور فعلی و قبلی هم ممکن است خبر نداشته باشند. چون در مقررات مجلس نهادهایی مثل شورای پول و اعتبار را متولی مجوز این قبیل مؤسسات کردهاند که رئیسجمهور در آنجا کارهای نیست. رئیسجمهور رئیس قوه مجریه است. وی باید تمام تصمیمات را امضا کند.
تصمیمات دولت بدون امضای رئیسجمهور معتبر نیست و دولت مسئول اداره کشور است، ولی آنقدر شورا و نهاد درست کردهاند و تمام قوا را هم عضو آن کردهاند که آنها سود میبرند و فحش را دولت میخورد. مثل همین شورای پول و اعتبار. هم قوه قضائیه در آن هست، هم قوه مقننه، هم اتاق بازرگانی، تصمیمات را میگیرند، روح رئیسجمهور هم خبر ندارد اما رئیسجمهور باید پاسخگو باشد! این غلط است و برمیگردد به همان نظام تصمیمگیری که گفتم با این قوانین عادی از هم پاشیده است. برای یک مؤسسه مالی اعتباری که هیئت نظارت بانک مرکزی در دوره ما تعطیل کرد، سه تا حکم داده شد که باید برگردد!
احمدی نژاد: سال 86. همان اول کار حکم دادند که باید برگردد و بیخود کردید. اگر برنگردد شما را احضار میکنیم. میخواستیم سود بانکها را پایین بیاوریم، قانون برنامه بود که سالی دو درصد سود بانکی پایین بیاید، خب پایین آوردیم. چه هجمهای شد که آقا این دستوری است! کی در کشور سود بانکی غیردستوری تعیین شده؟ فقط در دوره ما گفتند دستوری است! خب طبق قانون برنامه عمل کردیم و قانون یعنی دستور و طبق قانون سالی دو درصد باید سود کم میشد و سود بانکی را آوردیم پایین. چه فشاری وارد شد از طرف مجلس و رسانهها و سیاسیون.
احمدی نژاد: خیر.
احمدی نژاد: شما سؤالتان را بپرسید.
احمدی نژاد: کجا رفته؟ احمدینژاد برده و خورده؟
احمدی نژاد: اولا در هشت سال دولت کل دریافتی بانک مرکزی از محل فروش نفت 592 میلیارد دلار بود. 22 میلیارد دلار هم طلب داشته است. از شما سؤال میکنم مگر درآمد نفت به حساب دولت میآید؟
احمدی نژاد: نه، اینطور نیست. قانون بودجه تعیین میکند که درآمد نفت چطور تقسیم شود. یک بخش آن که به وزارت نفت میرسد.
احمدی نژاد: بله، 14.5 درصد. البته قبلا بیشتر بود. حدود 17 درصد بود که اواخر دولت ما 14.5 درصد شد. در دوره ما به طور متوسط 23 درصد درآمد نفت هم به صندوق توسعه ملی میرفت. درقبل هم که به حساب ذخیره ارزی میرفت. دو درصد هم سهم مناطق محروم بود. آنچه باقی میماند، هم بانک مرکزی بر مبنای آنچه در بودجه پیشبینیشده به بانکها و فعالان اقتصادی میدهد و معادل ریالی را به حساب دولت میریزد و دولت این ریال را خرج میکند.
دولت که نمیرود ارز بفروشد. بانک مرکزی این ارز را به بانکهای عامل میدهد که طبق قانون مستقل هستند و دولت نمیتواند بگوید به چه کسی بدهند و به چه کسی ندهند. دولت هم اگر نیاز به ارز داشته باشد، مثلا رئیسجمهور بخواهد به سفر خارجی برود، مثل بقیه مردم از این بانکها ارز میخرد. مجموع ریالی که دولت در هشت سال به دست آورده ۶۴۶ هزار میلیارد تومان است اما ریالی که دولت آقای حسن روحانی از همان محل ارز در این شش سال گرفته نزدیک به هزار و ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است.
دولت ریال را خرج میکند. ریالی که خرج کردیم طبق قانون بوده، تفریغ بودجه هم معلوم است دیگر. در همین دوره ما ظرفیت کل صنعت کشور دو برابر شد. این از محل همان ارزها است دیگر. صندوق توسعه ملی هم درست شد که ذخیره ارزی کشور دقیقا مشخص باشد.
احمدی نژاد: اولا پیشنهاد تأسیس صندوق توسعه ملی را من دادم که در مشروح مذاکرات مجمع تشخیص مصلحت نظام ثبت و ضبط است. خودم گفتم یک درصدی از درآمد نفتی را بگذاریم کنار و صندوقی برای توسعه ملی درست کنیم. در ابتدا گفتند 50 درصد درآمد نفتی را به این صندوق بریزیم! گفتم من خودم ایجاد این صندوق را پیشنهاد دادم، دیگر اینقدر بیمعرفت نباشید، همان 20 درصد هم خیلی زیاد است و هیچ دولتی تا آن زمان 20درصد درآمد نفتی را کنار نگذاشته بود. بعد که قانون برای تصویب به مجلس برده شد همینطور پلکانی، این سهم را بیشتر هم کردند. ما هم گفتیم بسیار خب، بنای شما این است که دست دولت را ببندید، اشکال ندارد، بالاخره این مبلغ برای ملت میماند.
بعد هم چنان قواعد سفت و سختی گذاشتند که نتوانیم آن را هزینه کنیم. گفتند استفاده از منابع صندوق حتما باید ارزی باشد! گفتیم چرا باید ارزی باشد؟ شما دارید کشاورزی را با اعمال این شرط از منابع صندوق محروم میکنید، بخش ساختمان را محروم میکنید. اینها از توسعه عقب میافتند. بعد هم اینقدر سختگیری کردند که دست ما را بیشتر ببندند. روزی که دولت را تحویل دادیم ۵۵ میلیارد دلار سرمایه این صندوق بود که نزدیک ۴۰ میلیارد دلار نقدی بود. یعنی در آن چهار سالی که دولت ما سر کار بود و صندوق وجود داشت بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار از منابع آن وام داده شد.
احمدی نژاد: نزدیک سه چهار میلیارد دلار هم در آن بود. بالاخره مجلس پیوسته مصوبه میفرستاد و از حساب ذخیره ارزی هزینه میکرد.
احمدی نژاد: بله، بخشی از آن به دلیل مصوبات مجلس بود، دولت که نمیتوانست کاری بکند. اگر میخواست کاری بکند باید میرفت و مصوبه مجلس را میگرفت. بخش عمده آن هم برای همین وامهای ارزی رفت، بخش دیگری هم در بودجه سالانه یا اصلاحیههای بودجه برای هزینههای مشخص از سوی مجلس تعیین میشد. دو نکته دیگر هم درباره درآمد ارزی دارم.
نکته دومی که درباره درآمد ارزی میخواهم بگویم این است که فرض کنید یک دولت همه ارز کشور را در اختیار داشته، 30 درصد آن را سهم عمران و آبادانی کرده، 50 درصد آن را هم به مردم داده است. بدتر از این که نمیشود؟ ما که ندادیم کسی بخورد. به صنعت و زیرساخت و آزادراه تبدیلش کردیم. آزادراههای کشور در هشت سال دولت من دوبرابر شد. فولاد دو و نیمبرابر شد، مس، آلومینیوم، شیشه، همه اینها پیشرفت کردند. چینیآلات و لوازم بهداشتی سه برابر شده است.
اصلا فرض کنیم که این کارها نشده، ۵۰ درصد را کار کردهایم ۵۰ درصدش را هم دادهایم به مردم تا بخورند. این بهتر است یا اینکه سیاست خارجی جوری باشد که درآمد نفتی نصف شود؟ این نصفه در جیب چه کسی رفته است؟ اینها سروصدا میکنند که این پیدا نشود. یک دولت آمده با سیاست خارجی فعال با شناخت دقیق محیط بینالملل قیمت نفت را به قیمت واقعیتر آن نزدیک کرده و بالا برده است، گرچه من معتقدم همان صد دلار هم قیمت واقعی نفت نیست.
احمدی نژاد: بله، حتما همینطور است. در 40 سال بعد از انقلاب جهش شدید قیمت نفت تنها در دولت ما اتفاق افتاده است. قبل از دولت ما قیمت پایین بوده و بعد از دولت ما هم پایین آمده است. همین امروز دولت را دست من بدهند، در شش ماه قیمت نفت برمیگردد به همان قیمت بالای صد دلار.
احمدی نژاد: این دیگر فوت کوزهگری است. این هنر مدیریت بینالملل است. ما این همه تلاش کردیم، این طرف دنیا آن طرف دنیا، اعضای اوپک، در چندین جلسه با تکتک اعضا صحبت کردم، قیمت نفت را بالا بردیم، پول را هم آوردیم و به مردم دادیم که بخورند. نوش جان، مال خودشان بود. حالا که این چند سال این کار را نکردهاید، ۵۰ دلار مابهالتفاوت قیمت نفت به جیب چه کسی رفته؟
یعنی از جیب مردم درآورده و به جیب چه کسی ریختهاید؟ بهجای آنکه جواب بدهند، طلبکاری هم میکنند؟ میگویند دولت قبل ارز را نفله کرده، کجا نفله کردیم؟ دلار به دلار آن معلوم است. تازه این ارز هم بانک مرکزی در اختیار بانکها گذاشته که رئیسجمهور در مدیریت آن کارهای نیست، اما من از آنهم دفاع میکنم. اکثر آن صرف توسعه شده است.
میدانید چقدر نیروگاه در کشور ساخته شد؟ نیروگاه ارز نمیخواهد؟ کل ظرفیت تولید برق کشور ۳۸ هزار مگاوات بوده، وقتی ما دولت را تحویل دادیم ۷۲ هزار مگاوات تحویل دادیم، بهعلاوه ۲۵ هزار مگاوات با متوسط ۶۰ درصد پیشرفت. اینها را که نمیتوان تکذیب کرد. ستاره خلیجفارس را مگر با نزدیک به ۸۵ درصد پیشرفت تحویل دولت بعد ندادیم؟ پنجسالونیم گذشته و ۱۵ درصد پیشرفت داشته است.
احمدی نژاد: جرم آقای خاوری چیست؟
احمدی نژاد: قانون اساسی میگوید جرم باید در دادگاه صالحه اثبات شود وگرنه نمیتوانید کسی را متهم کنید. آیا دادگاه صالحی برای وی برگزار شده؟ چطور از کشور خارج شد؟
احمدی نژاد: اینها که میگویم، مستند است و اسناد آن پیش من است. پروندهای در خوزستان داشت. حکم جلب هم صادر شده بود. از تهران به خوزستان گفتند پرونده را به تهران بفرستید. پرونده را به تهران آوردند، بعد مجوز دادند و از کشور خارج شد!
احمدی نژاد: منظورتان مهآفرید است؟
احمدی نژاد: شما بگویید.برای من سؤال است. خاوری چطور از کشور خارج شد؟ مقامات در این سطح برای خروج از کشور باید اجازه بگیرند، چرا ممنوع الخروج نکردند؟ بیایید دادگاه را علنی منتشر کنید تا مشخص شود چه کسانی در ایران پشتیبان بودند. فقط خاوری بوده؟ رشوه گرفته؟ چقدر گرفته، از چه کسی گرفته؟ یک کار سیاسی در قالب یک کار قضائی.
سؤال دوم. اموال این فرد که اعدام شده در این هفت، هشت سال دست کی بوده؟ به این سؤالات جواب بدهند خیلی چیزها روشن میشود. این فرد که اعدام شده، اگر بدهی داشته، بردارید، آنچه باقی میماند، مال چه کسی است؟ مال ورثه است. پول در حساب چه کسانی بوده؟ به چه کسی دادهاند؟ بیایند این را شفاف بگویند. اصلا بگویند چی جرمی داشته. ما که نمیدانیم. بگویید تا حداقل بقیه یاد بگیرند این کار را نکنند. مداوما میگویند خاوری خاوری خاوری. خاوری یک مدیر بود. من شخصا خاوری را آدم بدی نمیدانستم اما موافق مدیرعاملی او نبودم ولی در این مورد رئیسجمهور تصمیمگیر نیست.
احمدی نژاد: به همین دلیل که میدانستم وی را قربانی خواهند کرد یا به دلیل مسائل دیگری اتهاماتی به وی میزنند.
احمدی نژاد: مواردی مطرح شده بود که میدانستم روزی این موارد را علیه خاوری مطرح میکنند. فرض کنید یک نفر آمده و یک گزارش منفی درباره فردی داده. میدانید این فرد مخالفانی دارد که یک روز این گزارش را علم خواهند کرد و اذیت میکنند. بنابراین میگویید تا این گزارش هست، این فرد نباشد، برود این گزارش را درست کند، بعدا برگردد.
ولی نظر وزیر اقتصاد این بود که قویترین فرد از نظر بانکداری در ایران همین خاوری است و واقعا هم همینطور بود. یعنی به بانکداری تجاری کاملا مسلط و نفر اول ایران بود. اما سؤال این است که چرا اصرار شد پرونده وی از خوزستان به تهران بیاید و چرا ممنوعالخروج نکردند.
بابک زنجانی هم همینطور است. در سال 89 در برنامه پنجم اختیار رئیسجمهور برای عزل و نصب رئیس بانک مرکزی و اعضای شورای پول و اعتبار، سلب شد. اعتراض کردم. رهبری این موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داد. مجمع این را تا سه سال پیش نگه داشت و در دولت آقای روحانی تصویب کرد. بنابراین آن زمان رئیسجمهور اختیاری در زمینه عزل و نصب رئیس بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار نداشت.
کار دومی که مجلس تحت عنوان طرح صیانت از مخازن نفتی انجام داد، این بود که شورایی درست کرد که همه اختیارات رئیسجمهور درباره نفت را به آن شورا سپرد که باز هم از هر سه قوه در آن عضویت داشتند. دو، سه نفر از دولت مثل وزیر نفت و اقتصاد هم عضو آن بودند. حالا کشور تحریم شده و در فروش نفت اتفاقاتی افتاده، این چه ربطی به رئیسجمهور دارد؟ تازه اگر این هم نبود، هیچ وقت رئیسجمهور مطلع نمیشد که نفت را به چه کسی فروختهاند، چون وزارت نفت قانون و تیم و ساختار مشخصی برای این کار دارد. همین آقای روحانی هم نمیداند نفت را به چه کسی میفروشند مگر اینکه کنجکاوی کند و برود سؤال کند. به لحاظ اداری چرخه فروش نفت از مسیر رئیسجمهور نمیگذرد.
احمدی نژاد: چرا نمیتواند؟ حتما من باید او را بشناسم؟
احمدی نژاد: نه به هیچ وجه. اصلا او را ندیدم.
احمدی نژاد: معرفی برای چی؟
احمدی نژاد: همه نفت که دست وی نبوده است.
احمدی نژاد: نه. ببینید به صد تا شرکت نفت فروختند، یکی هم ایشان.
احمدی نژاد: اصلا جرم وی چه بود؟ شما میدانید چه جرمی بوده؟ اینکه میگویند اخلال باید روشن شود، چه کار مشخصی اخلال است.
احمدی نژاد: چه مواردی مثلا؟
احمدی نژاد: اینها به قوه قضائیه ارسال شد دیگر. آقای مرتضوی هم که مشتری قوه قضائیه بود. وی چرا محکوم شد؟
احمدی نژاد: گفتند شش ماهی که آنجا سرپرست بودی، حق نداشتی حقوق بگیری و تصرف غیرقانونی در اموال دولتی کردهای. بابت این محکوم شد، نه بقیه مواردی که مطرح میکنید.
احمدی نژاد: من و شما که نباید چیزی را ثابت کنیم. دادگاه اگر سندی وجود داشت، محکوم میکرد.
احمدی نژاد: اگر موجود است، چرا نتوانستند محکوم کنند؟ اگر چیزی دارید به دستگاه قضائی بدهید. ببینید مسائل سیاسی در معنای سطح پایین آن وقتی با مسائل قضائی مخلوط میشود نتیجه آن خیلی بد است. دوستان اصلاحطلب ما با آقای مرتضوی دعوا دارند. حق هم دارند. قبلا مرتضوی حسابی به تنشان کیسه کشیده؛ ولی این دوستان جرئت ندارند به قوه قضائیه و کسانی که مرتضوی را منصوب کردند، اعتراض کنند، میآیند به من اعتراض میکنند که چرا بعد از دو سال که از دادستانی رفته به دولت آمده است! تأمین اجتماعی هیئت امنا دارد. رئیسجمهور هم عضوش نیست.
هیئت امنا این فرد را منصوب کرده، فرض کنیم رئیسجمهور هم با این انتخاب موافق بوده. دعوای سیاسی در حوزه قضائی را چرا به اینجا میکشانند؟ بارها گفتهام، هرکس، اصلا فرزند من، اگر خلافی کرده، علنی و شفاف رسیدگی شود. من که مسئول خلافکاری کسی نیستم اما دوستان اصلاحطلب همین حالا هم نمیتوانند به رئیس قوه قضائیه چیزی بگویند هی به من میتوپند. چون میدانند که حمله به من تبعاتی ندارد.