به گزارش می متالز، دراین میان شرکت طرحهای توسعه متعددی از جمله طرحهای زیستمحیطی، پایداری تولید، ایجاد زیرساخت و... را نیز در سالهای گذشته اجرایی کرده است اما همچنان محصولات تولیدی فولاد خوزستان در میان حلقه زنجیره تولید فولاد قرار دارد و از انتهای زنجیره (محصولات نهایی) فاصله دارد. از اینرو به گفتوگو با معاون برنامهریزی و توسعه شرکت فولاد خوزستان نشستیم. مهران خرمنیا میگوید: در سالهای گذشته نیز اقداماتی بهمنظور تکمیل زنجیره تولید در فولاد خوزستان اجرایی شد که بنا به دلایل مختلف نتیجه بخش نشد. اما خوشبختانه در 2 سال اخیر تلاشها در جهت تکمیل زنجیره تولید نتیجه بخش بوده و فولاد خوزستان به حلقه ابتدایی یعنی معدن متصل شده است. در زمینه تولید محصول نهایی نیز، باید بگویم، شرکت فولاد اکسین، طرح توسعه شرکت فولاد خوزستان بود و تملک مجدد این شرکت در دستور کار مجموعه قرار دارد. بدین ترتیب زنجیره تولید محصول در فولاد خوزستان تکمیل شده و ارزش افزوده بسیار بالاتری برای استان خوزستان ایجاد خواهد شد. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
ظرفیت اولیه درنظر گرفته شده برای شرکت فولاد خوزستان تولید سالانه 1.5 میلیون تن شمش فولاد شامل بلوم، بیلت و اسلب بود که احداث این پروژه به پیش از انقلاب برمیگردد و بنا بود که تولید آزمایشی در سالهای 1358 شروع شود که با شروع جنگ، این امر به تعویق افتاد و شروع فعالیت این کارخانه به سال 1368 رسید. در آن زمان برای شروع فعالیت از شرکت کوبه استیل ژاپن به اینجا آمدند و کارشناسان شرکت ما، زیرنظر کارشناسان این شرکت دوره یادگیری را طی کردند و توانستیم تولید را به ظرفیت اسمی برسانیم.
شرکت فولاد خوزستان همواره در سالهای قبل برنامه توسعهای داشته و آن را دنبال کرده است. فاز اول، دوم و سوم برنامه توسعه شرکت تا سال 1396 سپری شد و در پایان فاز سوم توسعه ظرفیت تولید شرکت به 3.7 میلیون تن شمش رسید.
از سال 1395 مطالعات طرح جامع برای تبیین فاز 4 توسعه شرکت فولاد خوزستان آغاز شد و با کمک مشاورین ذیصلاح داخلی و خارجی و کارشناسان خبره مجموعه، مطالعات طرح جامع افزایش ظرفیت و بهبود شرایط زیست محیطی انجام شد، این مطالعات به سند جامع ختم شد و فاز چهارم توسعه شرکت از آن استخراج شد.
فاز چهارم توسعه شرکت دارای 4 طرح اصلی است که عبارتند از: پایداری تولید؛ بهینهسازی؛ توسعه ظرفیت عمومی و پشتیبانی ( شامل پروژههای زیست محیطی، لجستیک، ساختمانی و اجرای سایر مسئولیتهای اجتماعی)
همانگونه که مستحضرید در سند چشمانداز توسعه کشور درکنار توجه به بازار داخل، به صادرات نیز توجه ویژهای شده است و همین امر سبب شده تا رویکرد فولاد خوزستان، تامین بازار داخل و درکنار آن حفظ بازارهای صادراتی باشد. بنابراین طرحهای توسعه شرکت فولاد خوزستان براساس مطالعات برنامههای توسعه این شرکت تعریف میشود که در این مطالعات به سند چشم انداز فولاد کشور نیز توجه ویژه شده است بنابراین هر پروژه توسعهای که در این شرکت پیش گرفته شود این امر را نیز لحاظ میکند و موارد تاثیرگذار بر فروش داخلی و صادراتی همچون تکنولوژی، امکان حملونقل و... را مدنظر قرار میدهد. تبدیل فولاد خوزستان به بزرگترین صادرکننده فولاد کشور امری اتفاقی نبوده و نشأت گرفته از وجود نگاه صادراتی است که از ابتدا در این مجموعه وجود داشته و تمامی برنامههای توسعه مجموعه نیز با همین نگاه شکل گرفتهاند.
همچنین فولاد خوزستان در طرحهای توسعهای خود همواره اصول توسعه پایدار را مدنظر قرار داده است زیرا در دنیای کنونی دیگر توسعه ناپایدار و نامتوازن تداوم نخواهد داشت. توسعه پایدار را به مثلثی تشبیه میکنند که 3 رأس دارد، رأس بالایی مثلث توسعه پایدار به ارزیابی فنی و اقتصادی میپردازد، رأس بعدی جنبههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی کرده و رأس سوم به مسائل زیست محیطی توجه دارد. تمامی این رئوس در شرکت به خوبی دنبال میشود.
شرکت فولاد خوزستان در گذشته نیز به زنجیره بالادست و پاییندست خود توجه داشت و اقداماتی را در هر دو سمت زنجیره صورت داد که بهدلایل مختلف به نتیجه نرسید. پیش از آنکه شرکت فولاد خوزستان خصوصی شود نیز این شرکت مشارکتهایی در ساخت واحدهایی همچون فولاد میانه را داشت ، و همچنین شرکت فولاد اکسین نیز پروژه تکمیل زنجیره تولید فولاد خوزستان بود که پس از اجرا به دلایلی از شرکت جدا و همین امر سبب شد که شرکت فولاد اکسین آسیب ببیند و فولاد خوزستان نیز از برنامههای تکمیل زنجیره تولید خود بازبماند. همچنین شرکت برنامههایی برای ورود به قسمت معدن داشت و در مناقصه معدن سنگآهن مرکزی نیز شرکت کرد و اقساط اولیه را نیز پرداخت اما در ادامه، بهدلایلی معامله باطل شد.
از سال 1396 و با روی کار آمدن مدیریت جدید در شرکت فولاد خوزستان، عزم جدیتری جهت تکمیل زنجیره تولید در شرکت ایجاد شد. تمامی اعضای هیات مدیره و مدیرعامل تلاش بسیاری صورت دادند؛ گروه فنی شرکت نیز بهخوبی این هدف را پشتیبانی کرد و پس از انجام مطالعات دقیق در نهایت، شرکت اولین قدم عملی برای ورود به زنجیره بالادست (معدنی) را برداشت و 67 درصد از سهام شرکت توسعه ملی سنگان را خریداری کرد. شرکت توسعه ملی سنگان، دارای یک واحد با ظرفیت تولید 2.5 میلیون تن کنسانتره و یک واحد 2.5 میلیون تنی گندله است، این شرکت برنامه توسعه برای تولید سالانه 5 میلیون تن کنسانتره و گندله را در دستور کار دارد. همچنین شرکت فولاد خوزستان در بحث پاییندست زنجیره (محصولات نهایی)، برنامه تملک فولاد اکسین را در دستور کار دارد.
در مقطعی از زمان شرکتهای فولادی استان همانند گروه ملی فولاد، کاویان و فولاد خوزستان تبدیل به یک شرکت شدند، از آنجاییکه این شرکتها میتوانستند ادامه زنجیره تولید یکدیگر باشند این اقدام، درست بود اما چون در آن زمان ساختار و تفکر هلدینگ وجود نداشت این اقدام به نتیجه نرسید و با شکست مواجه شد و درحال حاضر نیز نتیجه این عدم موفقیت در ادغام را در استان شاهد هستیم.
در همه دنیا واحدهای تولیدی برای افزایش رقابتپذیری بهدنبال افزایش ظرفیت به مقیاس اقتصادی هستند در این شرایط اگر ما به سمت ادغام حرکت نکنیم وضعیت صنایع استان بهبود پیدا نمیکند. اما اگر بتوانیم این واحدها را با تفکر هلدینگ کنارهم قرار دهیم، زنجیره تولید در استان تکمیل شده و صنایع از وضعیت فعلی خارج میشوند.
از آنجاییکه فولاد اکسین پروژه شرکت فولاد خوزستان بهمنظور تکمیل زنجیره در قسمت پاییندست بود، این شرکت بهترین گزینه برای بازگشت فولاد اکسین است. درحال حاضر نیز تمامی زیرساختهای شرکت فولاد اکسین متعلق به فولاد خوزستان است. بهعنوان نمونه اکسیژن مورد نیاز فولاد اکسین در کارخانه شماره 3 شرکت فولاد خوزستان تولید میشود. آب مورد نیاز این کارخانه نیز از تاسیسات تصفیهخانه فولاد خوزستان تامین میشود. همچنین اگر بنا باشد که فولاد اکسین به شبکه ریلی سراسری کشور اتصال یابد، بایستی از شبکه ریلی فولاد خوزستان استفاده کند و بدون استفاده از خط ریلی فولاد خوزستان، اتصال به شبکه ریلی دشوار و بسیار پرهزینه خواهد بود.
درحال حاضر فولاد خوزستان توانایی تامین حجم عمدهای از مواد اولیه مصرفی در فولاد اکسین را دارد و این کار را اجرایی هم کرده است. اما فولاد خوزستان برای آنکه بتواند تمام نیاز این شرکت را تامین کند، پروژه زیرسقف ماشینریختهگری Wide را دنبال میکند که درحال حاضر این پروژه در مرحله برگزاری مناقصه است.
از ابتدای طراحی شرکت فولاد اکسین، این شرکت به عنوان تکمیل زنجیره ارزش پایین دست شرکت فولادخوزستان طراحی شده بود، و در حال حاضر نیز پروژههای توسعهای را متناسب با وجود فولاد اکسین تعریف و تنظیم کردهایم. هر پروژه فولادی در دنیا براساس مطالعات بازار باید تعریف شود و مطالعه بازاری که برای احداث ماشین ریختهگری اسلب عریض در شرکت فولاخوزستان انجام شده در راستای تامین نیازهای شرکت فولاد اکسین و تامین نیاز بازار خصوصا شرکتهای لوله سازی در خصوص لولههای خاص نفت و گاز بوده است.
تکمیل زنجیره تولید، هدفی درست است، اما متاسفانه در اجرای این هدف اشتباهات استراتژیک در کشور بهوجود آمد. درواقع بهنظر میرسد که اشتباهی در برداشت از این اصطلاح در کشور پدید آمد و تکمیل زنجیره تولید بدون درنظر گرفتن اصول توسعه پایدار انجام شد. بسیاری از معادن کشور با بهرهگیری از واژه تکمیل زنجیره تولید دست به احداث واحدهای احیا و فولادسازی زدند درحالیکه این معادن در نقاط کم آب کشور واقع شدهاند و در تامین آب مورد نیاز واحدهای فرآوری خود نیز با مشکل روبرو هستند. با احداث واحد فولادسازی و نورد در این مناطق مشکل چند برابر خواهد شد. بنابراین در طراحی هر واحد تولیدی باید اصول اولیه فنی شامل مکانیابی، دسترسی به مواد اولیه، بازار فروش، نیروی کار متخصص و... درنظر گرفته شود و خطا در این اصول میتواند یک واحد تولیدی را تا تعطیلی پیش ببرد. اولین رأس توسعه پایدار، توجیه فنی و اقتصادی است که مکانیابی صحیح در آن بسیار حائز اهمیت است اما این موارد درنظر گرفته نشده است. ورود معادن کشور به فولادسازی آنهم بهصورت غیراصولی، فولادسازان بزرگ کشور را نیز با مشکل در تامین مواد اولیه مواجه کرده است.
هر واحد تولیدی پس از شروع بهکار باید تداوم کسبوکار را در دستور کار داشته باشد، در دنیا نمونههای بسیاری وجود دارند که مدت زمانی بازار را بهخوبی در اختیار داشتهاند اما پس از مدتی از عرصه رقابت خارج شدند.
واحدهای تولیدی همواره باید این امر را درنظر داشته باشند که هر تکنولوژی چرخه عمری دارد و حتی اگر بهترین تکنولوژی دنیا را نیز داشته باشید روزی عمر این تکنولوژی بهسر خواهد آمد و اگر همپا با تغییرات، خود را بهروز نکنید از چرخه کار بازخواهید ماند. در فولاد خوزستان همواره تفکر تداوم کسبوکار وجود داشت و همین امر نیز سبب شده که عمر تجهیزات و تکنولوژیها در مجموعه همواره مدنظر باشد و سناریوی جایگزینی تکنولوژی در مجموعه دنبال شود.
بنابراین اگر به فکر تداوم کسبوکار هستیم، بههیچ وجه نباید نگاه توسعهای را کنار بگذاریم. خوشبختانه ایران دارای مزیتهای زیادی ازجمله دارا بودن منابع انرژی، معادن و... است و همین امر زمینه را برای توسعه صنعت فولاد که صنعت مادر محسوب میشود فراهم کرده است. بنابراین در هیچ شرایطی نباید از ظرفیت کشور چشمپوشی کرد و بایستی توسعه را با قدرت پیش برد.