به گزارش می متالز، کارنامه 40ساله صنعت فولاد نقاط پر نوسانی از فولادیها را به نمایش گذاشته که اغلب، کورههای فولادیها سرخ بوده و سردی چندانی بر کنارهای دیگهای مذاب تجربه نشده است.
مهمترین نقاط قوت فولادیها طی 40سال گذشته، وجود منابع مناسب و نیروی کار ارزان بوده ضمن آنکه نمیتوان بومیسازی شدن این صنعت را فراموش کرد و از سوی دیگر، وجود بازارهای مناسبی از داخل ایران تا کشورهای منطقه، شمال آفریقا و منطقه منا ظرفیت 400میلیونی را برای این صنعت پدید آورده بود.
قطعا شرایطی همچون وجود آب های آزاد دیگر نقاط قوط این صنعت بوده که توانایی صادراتی کشور را دو چندان کرده است.
با نگاهی به بخش فنی، تکنولوژی و توسعهای بنگاههای فولادساز طی 40سال گذشته با پیشرفتهای روزافزونی روبهرو به طوری که در گذشته تنها 300 هزارتن ظرفیت تولید ورق کشور بوده اما امروز این رقم بالغ بر 15 میلیون تن ورق فولادی شده است.
از سوی دیگر ظرفیت تولید فولاد در کشور حدود 30 میلیون تنی بوده که 22.5 میلیون تن از آن بالفعل بوده و جزو نقاط قوت این صنعت بوده است.
اما در مقابل این صنعت دارای نقاط ضعفی نیز بوده و همچنان از لحاظ بازاریابی در بازارهای بین المللی مشکلاتی وجود داشته و به شکل کلاسیک، حرفهای و مداوم با بازارهای جهانی ارتباط چندانی نداشته و بیشتر تمرکز بر بازارهای سنتی شده که البته تنها مشکل فولادسازان نبوده و ساختار اقتصادی کشور اینگونه بوده است.
در گاهی اوقات برخی شرایطی که پیش پای فولادیها گذاشته شده همانند آنکه صادرات منوط به عرضه در بازارهای داخلی شده و این انتقاد پیش می آید که بازارهای صادراتی به راحتی به دست نمی آیند که بخواهیم با سهل انگاری بازارها را از دست داد؛ لجستیک و حملونقل شاید انتقاد دیگری به سیستم اقتصادی کل کشور میتواند باشد که اغلب حوزه های اقتصادی را با چالش مواجه ساخته زیرا نبود حمل و نقل ریلی از کارخانههایی نظیر فولادیها به بنادر، مشکلاتی را برای صنعت ایجاد می کند.
با بررسی این نوع صادرات درمییابیم که صدور محصولات فولادی کمتر از 15 درصد از محصولات با ریل حمل میشود و این درحالی است که در کشورهای توسعه یافته نسبت 70درصد با ریل و 30 درصد با جاده است؛ اما در کشور ما 85 درصد جادهای و 15درصد از طریق حملونقل ریلی صورت میگیرد؛ باید اضافه شود که بنادر کشور آمادگی و ظرفیتهای خیلی بالایی برای واردات و صادرات نداشته و دو بندر فعال برای صادرات فولاد که بندر امام (ره) و بندر شهید رجایی بوده تنها بندر شهید رجایی در بندرعباس برای این صنعت فعال که این مورد می تواند به تنهایی یک محدودیت باشد.
با این احتساب باید دریافت که صنعت فولاد پس از نفت و پتروشیمی در پلهای قرار گرفته که امروز اولویت نخست بسیاری از کشورها بوده بنابراین فولاد میتواند در راستای سیاستهای دوری از نفت، فولاد جایگاه ویژهای پیدا کند زیرا بسیاری از کشورها دنبال توسعه یا حفظ سهم خود از تولید فولاد هستند تا جایگاه آنها در این بازار حفظ شود؛ دلیل این تلاش حفظ اشتغال و تولید بوده زیرا این صنعت ارزآوری مناسبی را عاید اقتصاد کشور میکند ضمن آنکه صنایع پاییندست و بالادستی فراوانی در داخل کشور میتواند از این صنعت بهره مند شوند چراکه صنعت فولاد، چرخه بسیار گسترده ای دارد.
نگاه اقتصاد کلان ایران به این صنعت نیز همانند یک صنعت با قابلیت تولید مناسب برای تامین مواد اولیه داخلی و صادرات است.
با این حال، برنامهریزی تنها راهکار برطرف ساختن مشکلات بوده چراکه همین برنامه ریزی باعث افزایش ظرفیت فولادسازها شد حال باید برای صادرات و مشکلات نیز برنامه داشت و با توسعه ساختارها نگاهها به این سمت جلب شود که افزایش تولید در ابتدا مشکلی نداشته باشد و برای این افزایش، مشتری وجود داشته باشد نه اینکه تنها افزایش تولید بدون مشتری داخلی و خارجی باشد که انبارهای رسوب کند.
با برنامه ریزی باید در مسیری گام برداشت که مواد اولیه، منابع تولید، نیازهای تولید برای این صنعت تهیه شود ضمن آنکه بحثهای لجستیک، شیوه حملونقل، توسعه ریلی، زمینی و دریایی و همچنین ابزارهای بازارهای جهانی برای عرضه فولاد ایرانی در کشورهای هدف فراهم شود بنابراین باید تمام ساختار تدارکات، تولید و بازارهای پایین دستی با موارد مرتبط با این موضوع ایجاد شود و صرفا نباید از یک بُعد به صنعت فولاد توجه شود.
قانونگذار و سیاستگذار باید تمام جوانب صنعت فولاد نظیر تدارکات، تولید و بازارهای منطقه ای و بازارهای داخلی را در نظر داشته باشد به اضافه اینکه بتوان در صنایع پاییندستی مرتبط با فولاد نیز بتوان برای بازارهای جهانی صادر کرد تا حداقل با ارزش افزوده بالاتری ورق فولاد را بتوان صادر کرد.
بنابراین صادرات را باید در اولویت قرار دارد، در بخشی از صادرات فولاد نیز دولت کمک حال فولادسازان بوده اما این مقدار کافی نبوده، برای اینکه توسعه صادرات به دیگر کشورهای رقم زده شود باید جوایز صادراتی یا شرایط تسهیلگری ایجاد شود؛ نمی توان با تورم 20درصدی، بهره بانکی بالای 20درصد و نبود جوایز صادراتی انتظار داشت که با کشورهایی نظیر چین که با تولید سرسامآور فولاد و بهره کم بانکی و تورم پایین را تجربه میکنند و اغلب ابزارهای تولیدی را فراهم ساختند؛ رقابت کرد اما خوشبختانه با درایتی که کم و بیش وزارت صنعت داشته و حمایتهایی که این صنعت شده، در سال گذشته بیش از 8 میلیون تن صادرات فولاد در کارنامه این صنعت به ثبت رسیده که این یک رکورد در تاریخ فولاد کشور بود.
امیدواریم که این صنعت در ادامه راه نیز حمایت شود تا توسعه فولاد کشور راه همواری را پیدا کند و صادرات فولاد ایرانی راه خود را برای کشورهای هدف بازر کند.