به گزارش می متالز، زمینهای کشاورزی بسیاری آسیب دیده و یا نابود شدند و در اثر آبشستگی آسیبهای گستردهای به شریانهای حیاتی و زیرساختها وارد آمد که در این میان رخداد زمینلغزشهای بیشمار، نقش مهمی داشته است.
تعیین دلایل و چگونگی این رخدادها به طور موشکافانه، نیازمند بررسیهای گسترده و فراهم آوردن دادههای دقیق و همه جانبه است اما بر پایه آنچه که تاکنون گزارش شده در اغلب این آسیبها نقش عوامل انسانی آشکارا دیده شده و انکارناپذیر است.
به عبارت دیگر چنانچه این عوامل و دخالتهای انسان در کار نبود بسیاری از این رخدادها و آسیبها را شاهد نبودیم و بسیاری این موارد از سالها پیش توسط کارشناسان هشدار داده شده که چندان مورد توجه واقع نشده است.
آنچه که در دشت آققلا و استان گلستان رخ داد بیش از آنکه سیل( Flood) باشد آبگرفتگی( Inundation) و کندی زهکشی آب به سوی دریا و ماندگاری آب در این محدودههاست. در این میان بارش بسیار زیاد و شیب کم زمین را میتوان از عوامل طبیعی این رویداد در نظر گرفت در حالی که عواملی نظیر مدیریت ناکارآمد سدها، خاکریز راهآهن (که مانند سد عمل کرده است)، مشکلات مربوط به پلها و جادهها و از بین رفتن پوشش گیاهی، عوامل انسانی به شمار میآیند بدان معنی که با فرض نبود این عوامل یا دستکاریها و با پیشبینی مخاطرات موجود و طراحی و اجرای بهتر پروژهها و نظارت و مدیریت مناسب این آب گرفتگی رخ نمیداد و یا شدت کمتری داشت.
سیل شیراز نمونه بارزی از دستکاری حساب نشده و خطرناک در طبیعت بود که به طور مشخص به پرکردن آبراهه موجود در پای دروازه قرآن شیراز باز میگردد. در نتیجه حجم زیاد رواناب آمده از بالادست به جای گذر از مسیر طبیعی خود، از تنها مسیر موجود به بیرون سرریز کرده و جان تعدادی از هممیهنان را گرفت و آسیبهای زیادی نیز به بار آورد. در این رویداد با حذف دستکاریهای انجام شده هرگز چنین رویداد هولناکی رخ نمیداد.
در استان لرستان نیز در شهرهای کنار رودخانههای بزرگ، مانند شهر پلدختر، اغلب ساختمانهای تخریب شده توسط سیل در حریم سیلابی رودخانهها جای داشتهاند که به سبب دوره بازگشت نسبتا طولانی سیلابها، این حریمها کم کم به فراموشی سپرده شده و یا به هر روی نادیده گرفته شدهاند.
در این مورد نیز در صورت رعایت حریم رودخانه چنین تخریب و آسیب گستردهای به بار نمیآمد. این نکته یادآور لزوم تعیین دقیق و محافظهکارانه حریم رودخانهها و نظارت پیوسته بر منع ساختوساز در این حریمها از یک سو و شناسایی نقاط پرخطر و در صورت نیاز ایمنسازی چنین نقاطی از سوی دیگر است که وظیفه دستاندرکاران و متولیان توسعه شهری است که در قانون مشخص شدهاند.
در ساخت سازههای مهندسی شرط اساسی حفظ تعادل سازه با پیرامون است. دستکاری حساب نشده در طبیعت و ایجاد تغییر در آن در صورت نادیده گرفتن مجموعهای از شرایط زمینشناسی، هیدروژئولوژی، آب و هوایی و زیستمحیطی، آسیبهای جبرانناپذیری را وارد میسازد.
برخی دستکاریها در مسیر رودخانه میتواند آسیبهای غیرقابل پیشبینی به سازههایی مانند پلها یا سیلبندها وارد آورد، برای مثال پوشاندن کف و دیوارههای رودخانه با بتن، عملا توان کندن نهشتههای کف رودخانه که عامل مهمی در تعادل بستر است را از آن سلب کرده و قدرت تخریبی جریان آب را افزایش میدهد. به ویژه اجرای چنین پوششی در زیر پلها اغلب به ایجاد آبشار در پای سازه پل و فرسایش پیشرونده کف رودخانه به سوی پایهها و سرانجام تخریب پل میانجامد.
از سوی دیگر این اقدام به ویژه در بخشهایی از رودخانه که محل تغذیه آبخوانها است مانند سدی در برابر نفوذ آب عمل میکند که عامل مهمی در افت سطح آبخوانها و آبدهی مطلوب به حساب میآید.