به گزارش میمتالز، پذیرهنویسی اوراق با نرخ ثابت همواره با ریسک افزایش نرخ در آینده و چالش افزایش هزینه منابع مالی مواجه است.
همزمان پرداخت وام با نرخ ثابت توسط بانکها، آنها را با ریسک افزایش نرخ سپرده در آینده مواجه میکند.
تفاوت هزینه سرمایه در حوزه تامین مالی با دیگر صنایع، ثباتنداشتن آن در طول اجرای پروژه است. در صنایع مختلف، پس از تامین مالی پروژه با نرخ ثابت (وام یا اوراق بدهی) هزینه تامین مالی پروژه تغییر نمیکند، اما صنعت مالی متفاوت است. در صنعت تامین مالی پس از پرداخت وام، همواره چالش جلوگیری از خروج وجوه نقد و نگهداشت سپرده وجود دارد.
ریسک نرخ بهره از تغییرات هزینه تامین مالی و درآمد بهره در آینده ایجاد میشود. این امر موجب عدماطمینان از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) در آینده و عدماطمینان از سودآوری پروژههای مربوط به کسبوکارها میشود. علاوه بر آن در صنعت مالی همواره عدماطمینان از جریانات نقدی حاصل از درآمدها و پوشش هزینههای بهره نیز وجود دارد. در حوزه تامین مالی پس از اجرای پروژه نیز ریسک تغییر WACC پروژه بر اثر تغییر نرخ بهره از مهمترین چالشهاست و این موضوع، صنعت تامین مالی را در مقابل نوسانات نرخ بهره آسیب پذیرتر میکند؛ بنابراین در این حوزه به مدیریت ریسک نیاز داریم.
هدف از پوشش ریسک نرخ بهره، ایجاد ثبات و اطمینان در بازارهای مالی و اطمینان از تامین مالی با نرخهای پیشبینیپذیر است.
در تامین مالی با نرخ ثابت، قرضدهنده با ریسک نرخ بهره مواجه میشود و در تامین مالی با نرخ متغیر این ریسک به قرضگیرنده منتقل میشود. در ایران با توجه به ثابت بودن نرخ تامین مالی، ریسک نرخ بهره عموما به قرضدهنده منتقل میشود. در نتیجه قرضدهنده، صرف ریسک زمان (Term premium) را درخواست میکند که موجب افزایش نرخ تامین مالی میشود و افزایش هزینه تامین سرمایه در گردش، بهخصوص برای کسبوکارهای کوچک و دانش بنیان را به همراه خواهد داشت.
شاید بتوان سوآپ نرخ بهره را مهمترین ابزار پوشش ریسک نرخ بهره در دنیا دانست که در ایران موجود نیست.
در این قرارداد یک طرف متعهد به پرداخت نرخ ثابتی از مبلغ مبنا (notional principal) و طرف دیگر متعهد به پرداخت نرخ متغیری همچون یکدرصد مازاد بر نرخ لایبور از مبلغ مبنا میشود.
آتی نرخ بهره (FRA) معمولا برای پوشش ریسک نرخ بهره کوتاهمدت در تامین مالی با نرخ شناور، توسط قرضگیرنده استفاده میشود. در این ابزار یک مبلغ مبنا (notional principal) و یک نرخ ثابت تعریف میشود.
در صورتی که زمان اعمال نرخ شناور بیش از نرخ ثابت باشد، مبلغی معادل تنزیل مابه التفاوت نرخ ثابت و شناور، ضرب در مبلغ مبنا از سوی موقعیت فروش به موقعیت خرید پرداخت میشود.
در صورتی که زمان اعمال نرخ شناور کمتر از نرخ ثابت باشد، مبلغ مذکور از سوی موقعیت خرید به موقعیت فروش پرداخت میشود.
شایان ذکر است که ابزارهای آتی و اختیار بر اوراق با درآمد ثابت، شاخص اوراق با درآمد یا شاخصهای نرخ بهره نیز به دلیل تبعیت دارایی پایه از نوسانات نرخ بهره میتوانند ابزاری موثر برای پوشش ریسک نرخ بهره باشند.
منبع: دنیای اقتصاد