به گزارش می متالز، بهنام عزیززاده در خصوص وضعیت فعالین این حوزه در سال ۹۷ گفت: با وجود اینکه تولیدات ما صادراتمحور است، انتظار همگان این بود که وضعیت خوبی داشته باشیم اما سال گذشته سال بسیار سختی برای ما بود. تعدد بخشنامههای بانک مرکزی، تولیدکنندگان و صادرکنندگان را سردرگم کرد. متاسفانه در هنگام صدور این بخشنامهها هیچ نگاه کارشناسی وجود نداشت و آنقدر این بلاتکلیفی ادامه داشت که صادرکنندگان تصمیم گرفتند هیچ کاری انجام ندهند و برای مدتی از بازار دور شوند و عملا کار را در اختیار دلالها قرار دادند.
وی ادامه داد: از طرف دیگر این غیبت باعث شد که ما بازار خود را به خصوص در کشورهای همسایه از دست بدهیم. بانک مرکزی زمانی به پیمانسپاری ارزی تاکید داشت که ۹۰ درصد صادرات ما به عراق و افغانستان به صورت ریالی بود ولی از ما دلار و یورو میخواستند.
دبیر اجرایی تولیدکنندگان انجمن کاشی و سرامیک گفت: ما به لحاظ کمّی در سال ۹۷ افزایش صادرات داشتیم اما به لحاظ کیفی در هر متر مربع، کاهش شدید قیمت را تجربه کردیم. این در حالی است که مواد اولیه ما همچون جوهر چاپ و گلولههای سرامیکی به شدت افزایش پیدا کرده بود. به طور کلی در این سال به جای که ما به فکر تولید باشیم بیشتر به فکر تامین مواد اولیه، مشکلات کارگری و نحوه پیمانسپاری ارزی بودیم.
وی افزود: محدودیت در نقل و انتقالات بانکی باعث شده بود که نتوانیم مانند قبل به راحتی صادرات کنیم. اما با وجود همه این مشکلات به جای افزایش قیمت ، کاهش قیمت داشتیم به طوری که در سال ۹۶ هر متر را چهار دلار صادر میکردیم اما امسال دو دلار صادرات انجام دادیم!
دبیر اجرایی تولیدکنندگان انجمن کاشی و سرامیک تاکید کرد: آنچه برای سیمان در حال اتفاق افتادن است، برای این صنعت هم دارد تکرار میشود. ما بارها اعلام کردیم که اکنون ظرفیت ما ۷۰۰ میلیون متر مربع است. در حالی که برای ۵۰ درصد این رقم فقط بازار داریم. حتی به وزارت صنعت نامه زدیم که تعدد تولیدکنندگان و محدودیت در صادرات به دلایل شرایط سیاسی باعث شده که واحدها تعطیل شوند اما بازهم دیدیم که هفته گذشته دو واحد جدید در یزد افتتاح شده و بزودی دو واحد بزرگ نیز در سیستان و بلوچستان افتتاح خواهد شد.
وی اظهار داشت: ما از زمان ریاست آقای بهمنی در بانک مرکزی تا به امروز نامه زدیم به افرادی که میخواهند کارخانه تولید کاشی و سرامیک بزنند وام ندهند زیرا بازاری برای فروش محصولات نیست و حتی به صورت علمی و با عدد و رقم ثابت کردیم که امکان بازگشت سرمایه در این واحدها صفر است و اکنون تولید ما سه برابر مصرف داخلی است اما باز هم میبینیم که مجوز داده میشود و تازه وامهای کلانی هم به آنها اهدا میشود. در حالی که هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد.
آیا غیر از این است که بانک برای دادن وام باید به دنبال توجیه اقتصادی باشد؟ این نشان میدهد که در هنگام گرفتن وام، معیارهای دیگری نیز به غیر از این موارد مطرح میشود و مهم است.