تاریخ: ۰۵ فروردين ۱۳۹۸ ، ساعت ۰۲:۲۸
بازدید: ۶۹۸
کد خبر: ۳۳۲۷۳
سرویس خبر : زمین شناسی
عضو کمیسیون معدن خانه اقتصاد ایران در یادداشتی گفت؛

سایه تنگناهای فرهنگی و اجتماعی بر اکتشافات معدنی و معدنکاری

می متالز - بهمن رشیدی، عضو کمیسیون معدن خانه اقتصاد ایران در یادداشتی تنگناهای فرهنگی و اجتماعی بر اکتشافات معدنی و معدنکاری را مورد بررسی قرار داده است.
سایه تنگناهای فرهنگی و اجتماعی بر اکتشافات معدنی و معدنکاری

به گزارش می متالز، در یادداشت بهمن رشیدی، عضو کمیسیون معدن خانه اقتصاد ایران آمده است:

ایران کشوری با پیشینه 7000 سال معدنکاری است. چنین تاریخچه‌ای می‌بایست درک درستی از موضوع و سازوکاری هوشمند به همراه داشته باشد چرا که علوم استخراج و فرآوری مواد معدنی، فلز و فلزگدازی، همچنین طلاشویی و بهره‌گیری از کانی‌های صنعتی و گوهرهای قیمتی و نیمه گرانبها هزاران سال است که در کشور شناخته شده است و بدیهی است که از دیدگاه تجاری، فرهنگی - اجتماعی پدیده‌ای نوظهور و یا وارداتی نیست. اما در دهه‌های اخیر آنگاه که با منافع، تولید ثروت و کارکردهای اقتصادی گره می‌خورد، گویی یکباره به عنصری ناآشنا تبدیل می‌شود.

شوربختانه هنگامی که توسعه فرهنگی – اجتماعی در کشور همراستا با توسعه اقتصادی نبوده و کمتر بدان توجه شده است، جای تعجب نخواهد بود که مردمانی که نیاکانشان با صبر و پشتکار مواد معدنی را سالیان سال استخراج می‌کردند و یا با ذوب چندین فلز هزاران سال پیش نخستین آلیاژها را یافته و به ابزاری برنزی دست یافتند، به دلیل فقدان شناخت و دور بودن ذهن جامعه و به طبع آن مدیران از بخش معدن موضوع را کم اهمیت جلوه می‌دهند و یا از سوی دیگر بواسطه جو سودجویی و منفعت طلبی فردی حاکم بر جامعه، پروژه‌های بخش معادن را که پر هزینه بوده؛ از ریسک بالایی برخوردار است و محتاج سرمایه‌گذاری بلند‌مدت است را همانند بساز و بفروشی مسکن درنظر می‌گیرند و یا دنبال راه میانبر می‌روند تا از واگذاری یک مجوز اکتشافی ثروتی بیاندوزند.

از دیدگاه فرهنگی باورهای نادرستی در بخش معدن وجود دارد که گاه به سطوح مدیریتی که از خود همین مردم هستند نیز تسری یابد. نخست اغراق و خودبزرگ‌بینی در این‌که سرتاسر سرزمینمان پر از در و گوهر و انبوهه‌ای از مواد معدنی است. نکته دیگر اینکه به‌غلط تصور می‌شود که اگر این منابع دست‌نخورده باقی بماند، نسل‌های آینده از آن بهره‌مند خواهند شد. دریغ از آنکه با رشد سریع فن‌آوری و جهش در تولید مواد نوترکیب، بسیاری از مواد معدنی ارزش خود را ازدست ‌داده‌اند.

رویکرد ناکارآمد به توسعه پایدار و فقدان هماهنگی بین دست‌اندرکاران بخش معدن و جوامع محلی، عدم شفاف سازی و نبود امکان دسترسی آزاد به اطلاعات و تبلور باور پنهانکاری و برچسب به معنی و توهم بار "محرمانه " بر داده‌های اکتشافی و معدنی، حبابی پوچ و پراز اغراق را بر این بخش سایه می‌افکند که از سویی باور ثروت عظیم و پنهان را ایجاد می‌کند و از دگر سو آن را به دور از دسترس همگان می‌پندارد. بدین ترتیب خواسته و ناخواسته از دیدگاه عموم سرمایه‌گذاری معدنی و معدن دار نیز یک عنصرسودجو و غارتگر برمی شمرند که یک شبه ره صد ساله را طی کرده است همچنین تلقی تاراج منابع معدنی و ثروت‌های ملی توسط معدود سرمایه‌گذاران خارجی در باور برخی وجود دارد. 

فرهنگ‌سازی و توجه به شناخت معدن در فرهنگ عمومی و رفع تصور نادرست در جامعه که معدن را گنج و دفینه تصور می‌کنند و اکتشاف را گنج یابی، ضروری است. جامعه آنقدر که از نفت می‌دانند و یا نگران مسائل وابسته به آن هستند‌، از سنگ‌آهن و مس و... اطلاعی ندارند. از میان حدود 1000 فیلم سینمایی که طی 15 سال گذشته در کشور ساخته شده و به نمایش در آمده، در تعداد انگشت شماری از آن‌ها بازیگران کاراکتر یک زمین‌شناس یا مهندس معدن را دارند و یا نمایی دور از یک معدن به نمایش درآمده است.

آشنایی با مقوله معدن و ایجاد تصویر ذهنی از معدن در مدارس و توجه به رشته‌های مربوط به معدن در مدارس فنی – حرفه‌ای و نیز ایجاد انگیزه در محیط‌های دانشگاهی یکی از نیازهای فرهنگی این بخش است و بدیهی است که توسعه معدن نیازمند شناخت و پرورش استعدادها برای داشتن افراد متخصص در این حوزه است. در این میان انجمن‌های صنفی معدنی نقش مهمی در اشاعه فرهنگ معدنکاری می‌بایست داشته باشند. توجه به فرهنگ توسعه پایدار در استفاده از منابع طبیعی و ثروت‌های ملی می‌بایست از سال‌های آغازین آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد.

توجیه جوامع محلی در جهت جلب اعتماد مردم بومی مناطق معدنی و همراستا با آداب و رسوم آن منطقه سبب ایجاد حس مشترک بهره‌گیری از منابع معدنی خواهد شد. به هر حال تصور عموم افراد محلی و بومی این است که گروهی به زمین‌های آبا و اجدادی آن‌ها آمده و ثروت متعلق به آن‌ها را از زیر خاک به تاراج می‌برند، آگاه‌سازی مردم منطقه از اثرات مثبت فعالیت‌های معدنی‌، رونق اقتصادی و رشد و توسعه پیش روی آن مناطق ضمن ایجاد اطمینان به لحاظ حفظ میراث نیاکانشان؛ تنها با یک برنامه فرهنگی حساب شده و به وسیله بزرگان و معتمدین همان منطقه امکان‌پذیر خواهد بود.

مدیریت نامطلع و ناآگاه غیر معدنی سبب افزایش بحران شناخت بین مدیریت، کارشناسان و مردم می‌شود و تضاد در اهداف استراتژی توسعه کشور ایجاد می‌کند. مدیریت موثر افراد متخصص در دستاوردهای اکتشافی- معدنی و انسجام ساختار گروهی و نظم فرآیندی اساس موفقیت است. چه درصدی از مدیران ارشد سیاسی - اجرایی کشور و یا نمایندگان مجلس در حیطه زمین‌شناسی و معدن تحصیلات آکادمیک و سوابق اجرایی موثر دارند که بتوانیم اهمیت بخش معدن را هم به همان میزان در نظر بگیریم. مدیریت راهبردی در اکتشافات مواد معدنی، پذیرش چالش‌های اکتشافی – زمین‌شناختی و درک اینکه ذات فعالیت و سرمایه‌گذاری اکتشافی/معدنی مخاطره آمیز است و کشف ذخیره معدنی متوسط یا بزرگ در کوتاه مدت امکان‌پذیر نیست، الفبای فعالیت و حضور در این عرصه است ولی اخبار، گزارش‌ها و مصاحبه‌های مدیران حکایت دیگری دارد.

نگاه حاکمیتی و دستوری نمی‌تواند سبب شکوفایی معدن شود، همین‌ عوامل سبب می‌شود که در اوایل دهه 80 برای توسعه اکتشافات در کشور پرداخت هزینه ناچیز میله‌گذاری محدوده‌های اکتشافی را حذف می‌کنند- انگار که اکتشافات نیازمند هزینه چند ده هزار تومانی میله‌گذاری است – و یا در اوایل دهه 90 به یکباره ارقام قابل ملاحظه‌ای به عنوان حق الارض در نظر می‌گیرند و یا به یکباره از تصمیم درباره ممنوعیت صادرات مواد خام معدنی خبر می‌دهند درحالی‌که هیچگاه در مورد صادرات روزانه میلیون‌ها بشکه نفت خام صحبتی نمی‌شود. همین این نابسامانی‌هاست که از یک سو به اشتباه شعار معدن در برابر نفت سر می‌دهند و از سوی دیگر برای توسعه کارهای معدنی ممانعت قانونی ایجاد می‌کنند. در واقع هنگامی که احساس واقعی امنیت مالکیت و ثبات قوانین وجود نداشته باشد، اکتشافگر سعی می‌کند تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن و کمترین هزینه فعالیت‌های اکتشافی را به نوعی به سامان رساند تا از ممانعت‌های محلی و عوامل بازدارنده دولتی ازجمله سازمان منابع طبیعی و محیط زیست به دور باشد. از سویی در مورد جایگاه معدنی ایران اغراق می‌شود، درحالی‌که کشورمان از نظر تولید مواد معدنی جایگاهی در میان تولیدکنندگان عمده مواد معدنی در سطح جهان ندارد، در نتیجه ایران به عنوان یک بازیگر مهم و تاثیرگذار جهانی در عرصه داد و ستد مواد معدنی استراتژیک محسوب نمی‌شود که بتواند اثرگذاری در کنترل قیمت بازارهای بین‌المللی داشته باشد.

عناوین برگزیده