معادن زغال سنگ، از جمله معادن زیر سطحی هستند که لازم است معدن کاران برای استحصال مواد معدنی خود را از طریق تونلهایی به زیر زمین برساند و با حفر رگههای زغال سنگ آنها را از طریق واگنهای معدنی به سطح زمین برسانند.
کار در این معادن شرایط خاص خود را دارد و میتوان گفت که کار در معدن زغال سنگ برای کارگران سخت و طاقت فرسا است، چون مواردی مانند تاریکی اعماق زمین، فعالیت سخت بدنی، کمبود هوای تازه، وجود گرد و خاک ناشی از حفاری در محیط تونل و البته گاز متان که به صورت طبیعی در رگه های زغالسنگ وجود دارد و در زمان حفاری در محیط منتشر میشود، هر یک به خودی خود میتوانند شرایط سختی را برای کارگران فراهم کنند.
یکی از خطرات عمدهای که معمولا فعالان معادن زغالسنگ را تهدید میکند موضوع انفجار ناشی از انباشت گاز متان در محیط معدن است که برای جلوگیری از آن تمام تجهیزات برقی این معادن اعم از لامپ ها، سیم های برق، واگنها و لکوموتیوهای حمل مواد، وسایل حفاری و حتی توربوفن هایی که برای تهویه هوا استفاده میشوند باید شرایط خاصی داشته باشند و جهت سنجش میزان گاز موجود در محیط نیز دستگاههای گازسنج مخصوصی در این معادن نصب میشود.
معدن زغال سنگ زمستان یورت آزادشهر هم با ظرفیت استخراج ۱۰۰ هزار تن کک شو در سال از این شرایط مستثنی نبود. اما ارزیابیهاییهایی که به عنوان نظر کارشناسی بر روی اوراق ثبت شده این معدن وجود داشت، نشان میدهد که این معدن از لحاظ ایمنی حداقل در روی کاغذ مشکلی نداشته، ولی صحت آن و تطبیق آن با واقعیت را باید سنجید و دید که چرا با تمام این احوال روز گذشته بزرگ ترین و غم انگیز ترین حادثه معدنی ایران در سالهای گذشته رقم خورد.
روایت اولیه از این حادثه نشان میدهد که هنگام کار در معدن یکی از لوکوموتیوهای حمل مواد معدن خاموش میشود و با تلاشهای اولیه کار گران موفق به راهاندازی آن نمیشوند، تا این که تصمیم میگیرند برای روشن کردن آن از باتری لوکوموتیو دیگری استفاده کنند و با شیوه باتری به باتری کردن، کار را به روالی عادی آن برگردانند.
این تصمیم در حالی گرفته شد که بررسیها نشان میدهد در آن لحظات بر خلاف انتظار کارشناسان و برآوردهای اولیه میزان انباشت گاز در فضای تونل معدن از حد استاندارد گذشته بدون این که دستگاه های گازسنج که گفته شده بود در تونلهای معدن نصب شده است هشداری بدهند و فقط منتظر یک جرقه برای خلق حادثهای غیر قابل جبران بود که در نهایت هم آنچه نباید میشد رخ داد و با جرقه ای که حین فرایند باتری به باتری کردن رخ داد انفجاری مهیب موجب ریزش معدن و آسیب های دلخراش جانی و مالی شد.
با این که اخبار در ساعات اول حادثه طوری روایت شد که شاید به نظر میرسید که مقصر اصلی این انفجار کارگرانی بودند که بنا بر روایات اولیه قصد روشن کردن لوکوموتیو را داشتند، اما نگاه عمیق تر به این داستان ابعاد تازه تری را آشکار و سوالاتی را مطرح می کند.
اولین سوال این است که چطور با این که این معدن به عنوان یک معدن کم گاز کارشناسی شده بود به چنین سطحی از انباشت گاز رسید؛ دوم این که چطور با این که ادعا میشود وزارت صنعت، معدن و تجارت و سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران (ایمیدرو) از آخرین خرید خود هشت دستگاه گازسنج را به معدن زمستان یورت آزاد شهر تحویل داده بودند، اما هیچ یک نسبت به وجود گاز متان در محیط تونل هشدار ندادند؛ اما سوال سوم که بیشتر متوجه مدیریت معدن میشود این است که چرا کارگران معدن تحت آموزش رفتار صحیح در فضای تونلهای معدن قرار نگرفته بودند تا ناخواسته جان خود و همکارانشان را به خطر نیندازند و اگر هم آموزش دیده بودند چرا دستورالعمل سلامت و ایمنی (HSE) به طور سختگیرانه در معدن یورت نظارت و پیگیری نمیشد.
درباره هر یک از این سوالها فرضیهای مطرح میشود، چنان که روز گذشته نادعلی اسماعیلی دهج -رئیس سازمان نظام مهندسی معدن ایران- درباره علت انباشت این حجم گاز در معدنی که کم گاز اعلام شده بود عنوان کرد: گرچه معادن زغالسنگ عمدتا تولید گاز میکنند و میتوانند حادثهخیز باشند، اما در برآوردهای اولیه انجام شده و توسط سازمان نظام مهندسی معدن ایران صورت گرفت، در ردهبندی ضریب ریسک معدن زغال زمستان یورت آزادشهر از نمره بالایی برخوردار است و این معدن را جزو معادن گازدار به حساب نمیآوردیم، ولی به نظر میرسد در حفاریهایی که انجام شده، معدنکاران به لایهای از زغال سنگ رسیدند که حاوی گاز بوده و باعث انباشت آن در محیط معدن شده است.
درباره چرایی نا کار آمد بودن گازسنج ها نیز در کنار احتمال نقص فنی یا عدم آشنایی متصدی مربوطه دستگاه، روایت دیگری هم مطرح شده است که به نظر میرسد این مورد نیاز به بررسی بیشتری دارد، اسماعیلی در این باره در صحبت های خود به شنیدهای از کارگران اشاره و اظهار کرد: بر اساس چیزی که از کارگران معدن شنیدیم یکی از آنها گفته بود که از چند روز قبل دستگاه هشدار دهنده وجود گاز در محیط، علائم هشدار را بروز میداد، اما مدیریت آن را ایراد فنی دستگاه خوانده بودند و اقدامات ایمنی خاصی انجام ندادند.
این موارد به همراه موضوع ابهام در رعایت HSE در کنار دیگر نارساییهایی که در این معدن بعد از بررسیهای تکمیلی به چشم خورد مواردی بود که باعث شد وزیر صنعت معدن و تجارت هیات مدیره این معدن را به دفتر خود احضار کند که باید دید خروجی این جلسه چه خواهد بود.
در این میان چیزی که باید مورد توجه قرار بگیرد، موضوع مالکیت معدن زغالسنگ زمستان یورت آزادشهر است. این معدن سالهای قبل در جریان خصوصی سازی به طور کامل از تحت تصدی گیری دولت خارج شده بود و عمده سهام آن، یعنی حدود ۲۰ درصد به شرکت مهر اقتصاد ایرانیان – وابسته به بنیاد تعاون بسیج – واگذار و دیگر سهام نیز حدود ١٠درصد متعلق به تکادو –مربوط به شرکت سپاهان- ، نگین طبس و بیش از ٥٠ درصد دیگر سهام نیز متعلق به کارمندان بازنشسته زغالسنگ و مردم عادی است.
حضور کارشناسان بعد از حادثه باعث شد تا زوایای دیگری از ایرادات موجود در معدن زمستان یورت مطرح شود، ایراداتی که شاید به خودی خود ربط چندانی به این حادثه نداشته باشند، اما به هر حال از استاندارد های یک معدن فاصله داشت. ایراداتی همچون مشکل تونل های یک طرفه و نبود مسیر های اضافی در زیر زمین، مشکل در فروش و پرداخت های این مجتمع، موضوع طلب معدن آزاد شهر از ذوب آهن که باعث مشکلات مالی در آن شده بود و نبود برخی امکانات و تکنولوژیها در تونلهای معدن.
از طرف دیگر بدهی عمده شرکت ذوب آهن به معدن زغالسنگ آزاد شهر که سوخت کوره های خود را از آن تامین میکرد بهانهای برای تعویق پرداخت بیمه و حقوق کارگران شده بود و معلوم هم نیست که دو وامی که دولت به مدیریت این معدن در ازای این بدهی پرداخت کرد کجا رفت که هنوز بسیاری از این کارگران مجروح و آسیب دیده حتی دفترچه بیمه ندارند.
این رویهای است که متاسفانه باعث شده تا بعد از وقوع یک حادثه تازه کارشناسان به سراغشان میروند، یعنی زمانی که کار از کار گذشته خسارت مالی و جانی به چند ۱۰ خانوار وارد شده و دیگر حتی بازداشت مدیر معدن زمستان یورت آزاد شهر هم دردی از کسی دوا نمیکند.