به گزارش میمتالز، بازدید از نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی فولاد مبارکه در شرق اصفهان توسط شخصیتی که نویسنده، مستندنگار، جستارنویس، روزنامهنگار، مدرس، خلبان، مدیر فرهنگی، کارآفرین و مدیر اجرایی را در کارنامه خود دارد، برای هر شنوندهای جالب توجه است.
نویسندهای که در سالهای گذشته با حداقلیترین امکانات برای برخی از روستاها پنل خورشیدی نصب کرده تا سوخت و انرژی مورد نیاز پخت نان آنها را تأمین کند و حتی در یکی از کتابهای خود به ارزش و اهمیت احداث پنلهای خورشیدی و بهرهمندی از طبیعت و انرژیهای تجدیدپذیر اشاره داشته است؛ بنابراین امیرخانی دغدغه تأثیرگذاری و ماندگاری یک اثر را دارد که این پروژه را بیشتر از همین بُعد نگاه میکند و برایش جذابیت دارد.
در واقع یک نیروگاه خورشیدی بهعنوان نماد قدرت فناوری و حرکت بهسوی آیندهای پایدار، میتواند برای نویسندهای، چون رضا امیرخانی، جذابیتهای بیشماری داشته باشد که در جریان نحوه اجرایی چنین پروژه بزرگی و عایدی و منفعت آن برای مردم قرار گیرد. امیرخانی که عمیقاً به موضوعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران علاقهمند است، در این بازدید به دنبال درک ابعاد عمیقتری از توسعه صنعتی، مسوولیت اجتماعی و تحولات محیطزیستی بوده است.
او با ماشین شخصی خود صبح روز چهارشنبه ۰۹ آبانماه ۱۴۰۳ به سمت نیروگاه حرکت میکند و درست وقتی که خورشید برادههایش را به پایین ریخته و صلاه ظهر شده با همراهی تیم شرکت صناپ به نیروگاه خورشیدی شرق اصفهان واقع در شهرستان کوهپایه میرسد. از همان ابتدا گپ و گفتها با عوامل اجرایی، تیم روابط عمومی و مدیرعامل شرکت صنایع نیرو و انرژی پاک فولاد (صناپ) آغاز میشود.
قبل از شروع بازدید چند دقیقهای فرصت پیدا میکند که در صفحه ورد لپتاپش اتفاقات را یادداشت کند و از آنجا که این موضوعات، ریشه در مفاهیم عمیق فرهنگی و اجتماعی دارند، میتوانند نگاه امیرخانی را به چالش کشیده و احتمالاً الهامبخش ایدههای تازهای در آثار ادبی یا حتی در دیدگاههای او نسبت به آینده جامعه ایران باشند. چرا که این نیروگاه نه تنها تصویری از پیشرفت فنی و صنعتی را به نمایش میگذارد، بلکه بهعنوان یک سرمایهگذاری برای آینده نسلهای بعد و حرکت بهسوی انرژی پاک، بازتابی از امید و تعهد نسبت به حفاظت از محیط زیست است.
رضا امیرخانی پس از بازدید از نیروگاه خورشیدی فولاد مبارکه درباره حضورش در این نیروگاه خورشیدی میگوید: مشتاق بودم که در این نیروگاه خورشیدی حاضر بشوم و واقعیت این است که انرژیهای نو و تجدیدپذیر جز مسائلی هستند که میتوانند با فطرت انسانی ارتباط برقرار کنند و بیش از هرچیزی به طبیعت نزدیک است و استفاده مستقیم از طبیعت بدون آسیب به آن از مهمترین فعالیتهای حیاتی جامعه امروز به شمار میرود.
وی ادامه میدهد: در واقع با توجه به نیاز جامعه به انرژی، اگر بتوانیم از خود طبیعت آن را تأمین کنیم، کار مهمی را انجام دادهایم. آب و روشنایی دو مقولهای است که در موقوفات گذشتگان وجود داشته که اقداماتی از این جنس موقوفات ریشه در فرهنگ و تمدن دارد.
این نویسنده معتقد است که ایفای مسوولیت اجتماعی فولادمبارکه با سرمایهگذاری در این پروژهها به توسعه پایدار کمک میکند و برقی که تولید میشود به شکل واقعی و با محصولات جانبی و در مسیر کمک به آینده مردم است. به عبارتی به نظر میرسد که چنین پروژهای میتواند تأثیر منفی بسیار کمی داشته باشد و در عین حال منفعت و آثار بسیار زیادی برای مردم این منطقه به همراه آورد که مردم را به این مجموعه علاقهمند و فرصت کار ایجاد کند و امروزه مهمترین نوع کمک کردن به مردم کشور، ایجاد فرصتهای شغلی است.
وی درخصوص روایت اهمیت چنین پروژههایی برای مردم میگوید: اصولاً روایتها هرچه به ذات مردم نزدیکتر شود برای مردم خواندنیتر است. اگر بتوانیم روایتهای انسانی در مسیر ساخت این نیروگاه را در سطوح مختلف مانند مدیران، کارگران، کارشناسان و سایر افرادی که غیر مستقیم به این مجموعه کمک کردند، جمعآوری و مستند نگاری کنیم، میتوانند روایات و مستندهای جذابی را برای مجموعه داشته باشد و اینگونه روایتهای انسانی ماندگاری و منفعت بیشتری دارد.
امیرخانی در پایان بیان کرد که تصور میکنم که در میان بودجههای زیادی که صرف مسوولیت اجتماعی کارخانههای بزرگ میشود حتماً باید یک برنامه برای رقابت و مقایسه آنها تدارک دیده شود؛ در این صورت در بین فعالیتهای مسوولیت اجتماعی کارخانهها و صنایع بزرگ، اینجا که ایستادیم و این نیروگاه خورشیدی میتواند جایزه برتر را دریافت کند.