تاریخ: ۱۳ آبان ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۱:۴۳
بازدید: ۱۰۶
کد خبر: ۳۵۷۴۲۳
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

بورس ایران؛ تلاشی برای شناخت

بورس ایران؛ تلاشی برای شناخت
‌می‌متالز - بازار‌های مالی دنیایی پیچیده، درحال تحول و مورد‌توجه در بیش از یک قرن اخیر بوده‌اند. علاوه براین، تلاش‌های آکادمیک وسیعی نیز برای شناختن این بازار‌ها و درک رفتار سرمایه‌گذاران و نیز نوسان قیمت‌ها در این بازار‌ها انجام شده‌ است. دراین میان توجه به بازار سهام بیش از سایر بازار‌ها بوده‌است و جاذبه و تاثیر‌گذاری این بازار در جهان، به‌رغم ارزش معمولا کمتر آن نسبت به بازار املاک و مستغلات، غیر‌قابل‌انکار است.

به گزارش می‌متالز، نظریه‌های مختلفی در زمینه درک نوسان‌های گاه شدید قیمتی در بازار سهام، به‌خصوص در بازار‌های سهام مانند بازار سهام آمریکا ارائه شده که مثال بارز آن نظریه بازارکارآ است. این نظریه‌ها محل نقد و چالش بسیار نیز بوده‌اند، اما همچنان برای فهم رفتار‌های بازار کم یا زیاد مورد‌ استفاده قرار می‌گیرند یا روایت‌های تازه‌ای از آنها عرضه می‌شود (مانند این بازخوانی جدیدتر از نظریه بازار کارآ که کارآیی بازار را در سطح خرد درست می‌داند، اما آن را برای کلیت بازار نادرست می‌داند.) با ورود دانش‌هایی، چون جامعه‌شناسی و روان‌شناسی به عرضه فهم رفتار‌های اقتصادی سرمایه‌گذاران، تحول تازه‌ای در مسیر شناخت بازار‌های مالی پدیدآمد و دانش مالی رفتاری، انحصار علم اقتصاد در مطالعه بازار‌های مالی را با چالش مواجه کرد.

بورس ایران در تاریخ چند دهه‌ای خود فراز ونشیب‌های فراوانی را به خود دیده است. اینکه آیا اطلاق نام بورس بر بازار مزبور قابل‌دفاع است یا خیر (به‌واسطه سلطه مدیریتی و مالکیتی دولت‌ها بر شرکت‌های بزرگ و تاثیرگذار و نیز به سبب قوانین محدودکننده‌ای که بر معاملات سهام وجوددارد و نیز نظام غیر‌شفاف دسترسی منصفانه به اطلاعات مالی و همچنین کارویژه‌های دولتی در زمینه تولید و توزیع رانت‌های مخرب و سایر موارد) می‌تواند محل بررسی و مطالعه برای پژوهشگران بازار‌های مالی در ایران باشد. علاوه‌براین وضعیت کلافه‌کننده و غیر‌قابل‌درک بازار سهام دیرزمانی است که سیاستگذار را درکنار سرمایه‌گذار بورسی دچار استیصال و درماندگی کرده‌است.

فارغ از شرایط ناشی از تحمیل ریسک سیستماتیک برآمده از ناامنی‌های منطقه‌ای، آنچه باید برای شناخت آن اقدام کرد، سایر ریسک‌های سیستماتیک موجود دراین بازار به شکل تاریخی است. از این‌منظر باید تاسیس یک مرکز پژوهشی برای بررسی بازار‌های مالی ایران و سیاستگذاری در این زمینه را مدنظر قرارداد. درفقدان یک مرکز شناخت‌افزا، سیاستگذار یا وعده‌ها و دستور‌های غیر‌موثر و واهی برای اصلاح وضعیت بورس می‌دهد یا آن را از دایره توجه خود به‌تدریج خارج می‌سازد.

به‌نظر می‌رسد وضعیت فعلی بازار سرمایه ایران صرفا ناشی از سیاستگذاری‌های مرتبط با نرخ بهره یا بی‌اعتمادی گسترده سرمایه‌گذاران نیست. این عوامل در مسیر تاریخی خود به شبکه‌ای از مشکلات پیوند خورده‌اند که تغییر رفتار سیاستگذار (به فرض نه‌چندان محتمل برای وقوع آن) نیز بسامان‌شدن این بازار را محقق نخواهد کرد. به‌عبارت دیگر هم‌اکنون با نوعی وابستگی فزاینده به مسیر طی‌شده مواجهیم که به ذهنیت‌ها و رفتار‌هایی منجر شده‌است که در چارچوب آن، سرمایه‌گذاری به‌طور کلی و سرمایه‌گذاری در بازار سهام را تابع منطق خاص و ناشناخته‌ای کرده‌است. در این میان نقش رسانه‌ها در دامن‌زدن به فرضیات سرمایه‌گذاران نیز باید مدنظر قرار گیرد و سیاستگذار مالی باید بتواند سیاست رسانه‌ای متناسبی را نیز تدارک ببیند.

به نظر می‌رسد اتکای فزاینده به نقش‌آفرینی دولت در بازار سرمایه تکمیل‌کننده پازل دولتی‌بودن اقتصاد درایران است. ازاین منظرباید برای اصلاح بازار مزبور در پی کاهش نقش دولت (درقالب خصوصی‌سازی واقعی، عدم‌درخواست از نهاد‌های دولتی برای حمایت‌های نمایشی و مقطعی از بازار سرمایه و به‌شکل مشخص‌تر تقاضای تزریق نقدینگی توسط آنها وغیره) باشد. مرجع سیاستگذاری‌های بورسی در کشور می‌تواند یک نهاد متکی به مرکز پژوهشی باشد که بازوی شناختی سیاستگذار بورسی است و قادر به رصد‌کردن متغیر‌های بنیادی و کلان اقتصاد ایران و نیز متغیر‌های غیر‌اقتصادی و سیستماتیک موثر بر بازار است.

در فقدان چنین مرکزی، اضافه‌کردن مسوولان دولتی همچون رئیس سازمان برنامه‌وبودجه به شورای‌عالی بورس مسکن‌های موقتی برای درد‌های مزمن بازار سرمایه است و ازجنس خبردرمانی‌های مبتنی بر آرزو و خیال است تا واقعیت‌های شکل‌دهنده به وضعیت بورس. این نوشتار دعوتی از اهالی بازار سرمایه برای بازنگری در وضعیت وجایگاه فعلی این بازار است و معطوف به ارائه این پیشنهاد اساسی است که برای شناخت این بازار باید گام‌های موثرتری برداشته شود و البته دراین مسیر، اقتصاددانان باید در کنار جامعه‌شناسان و روان شناسان و متخصصان علم ارتباطات نقش فعال خود را ایفا کنند.

جواد افشارکهن/ عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا

منبع: دنیای اقتصاد

عناوین برگزیده