تاریخ: ۱۳ آذر ۱۴۰۳ ، ساعت ۲۲:۴۳
بازدید: ۵۳
کد خبر: ۳۶۰۷۶۰
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
نتایج یک آزمایش طبیعی از احداث کارخانه‌ها در آمریکا بررسی شد؛

صنعت؛ نردبان طبقه متوسط

صنعت؛ نردبان طبقه متوسط
‌می‌متالز - در بیشتر قرن بیستم، مشاغل تولیدی یقه‌آبی فرصت مهمی برای کارگران کم‌سواد و کم‌مهارت در جهت صعود از نردبان اقتصادی با ارائه دستمزد‌های بالا و مشاغل پایدار فراهم کرد و به‌خوبی مستند شده است که ناپدید شدن کار تولیدی با دستمزد بالا از مناطق مختلف در طول چهار دهه گذشته تاثیرات بدی بر کارگران و بازار‌های کار محلی داشته است و علاقه شدیدی در میان سیاستگذاران و دانشگاهیان به مداخلات سیاستی مبتنی بر مکان وجود دارد که شرکت‌ها را برای استقرار کارخانه‌های تولیدی جدید در مناطقی با فرصت‌های محدود برای پیشرفت اقتصادی تشویق می‌کند.

به گزارش می‌متالز، این گزارش به یک دوره اساسی در تاریخ ایالات‌ متحده می‌پردازد تا آزمایش کند که آیا گسترش ناگهانی فرصت‌های کاری با دستمزد بالا در یک مکان به نتایج بهتری برای افراد خاصی که در همان مکان زندگی می‌کنند تبدیل شده است یا خیر. مطالعه بر توسعه واحد‌های تولیدی خاص و سیاست محور متمرکز است که یکی از بزرگ‌ترین مداخلات اقتصادی دولت در تاریخ ایالات‌ متحده بود؛ یعنی بسیج صنعتی برای جنگ جهانی دوم.

هدف، مطالعه اثرات بلندمدت ساخت کارخانه‌های تولیدی توسط دولت برای تولید صنعتی بر روی مناطق و افراد خاص در آن مناطق است. نکته مهم این است که با استفاده از مجموعه‌ای غنی از منابع داده‌های مدیریتی و پیمایشی، می‌توان محل زندگی کودکان قبل از جنگ را شناسایی و درآمد و سایر نتایج آنها را در بزرگسالی مشاهده کرد. سپس این داده‌ها با اطلاعات غنی از سرشماری کامل ۱۹۴۰ در مورد وضعیت اجتماعی-اقتصادی قبل از جنگ والدین آنها ترکیب می‌شود تا بررسی کنیم که چه نوع افرادی و چرا از آنها بهره‌مند شده‌اند.

مطالعه حاضر بر ساخت مجموعه‌ای از کارخانه‌های جدید تولیدی با تامین مالی دولت متمرکز است که به صورت استراتژیک در سراسر ایالات‌ متحده قرار داشتند. در حالی که اکثر تولیدات برای جنگ در سایت‌های کارخانه‌ای از پیش موجود که تبدیل و توسعه‌یافته بودند انجام می‌شد، اغلب لازم بود کارخانه‌هایی کاملا جدید و در مقیاس بزرگ به‌منظور دستیابی به اهداف تولید برای کالا‌های کلیدی مانند هواپیما، فولاد، آلومینیوم و لاستیک ساخته شوند. به دلیل ملاحظات استراتژیک، مانند نگرانی‌ها در مورد امنیت زنجیره تامین و گلوگاه‌های تولید، ارتش اصرار داشت که بسیاری از این کارخانه‌های جدید در مکان‌های پراکنده خارج از قطب‌های تولیدی اصلی ساخته شوند.

در حالی که شرکت‌های خصوصی اغلب سرمایه‌گذاری‌های خود را در کارخانه‌های جدید و توسعه کارخانه‌های موجود انجام می‌دهند، بسیاری از آنها از سرمایه‌گذاری در کارخانه‌های بزرگ در مکان‌های پراکنده خودداری می‌کنند؛ در نتیجه این امر دولت را به پرداخت هزینه ساخت آنها ملزم می‌کند. تصمیمات مکان یابی کارخانه برای این نیروگاه‌های تامین مالی عمومی توسط ارتش تعیین شد و عمدتا ناشی از نگرانی‌های امنیتی و مصلحت‌های کوتاه مدت بود. در میان مناطقی با جمعیت کافی، عواملی خاص بر انتخاب مکان در عمل غالب بودند. اکثر این کارخانه‌ها پس از جنگ به کار خود ادامه دادند. به‌طور معمول، آنها یا با کسری کوچک از هزینه ساخت اولیه خود به شرکت‌های خصوصی فروخته می‌شدند یا به‌عنوان تاسیسات تولید دفاعی متعلق به دولت و پیمانکاران در طول دوران جنگ سرد مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

این مطالعه، شهر‌هایی را که این کارخانه‌ها در آنجا ساخته شده‌اند، با سایر شهر‌های دارای جمعیت مشابه خارج از مراکز تولیدی اصلی مقایسه می‌کند. روی‌هم‌رفته، سوابق تاریخی و داده‌ها این دیدگاه را تایید می‌کنند که ساخت این کارخانه‌ها به رهبری دولت، نزدیک‌ترین چیزی است که به آزمایشی طبیعی از احداث کارخانه‌های بزرگ شباهت دارد. ارتباط سیستماتیکی بین ساخت‌وساز کارخانه‌ها در زمان جنگ با بودجه عمومی و ویژگی‌های اقتصادی یا جمعیتی در سطح شهرستان در سال ۱۹۴۰ وجود ندارد؛ خواه صرفا به جمعیت مشروط شود یا علاوه بر آن به سایر عوامل جغرافیایی اساسی مانند دسترسی به بازار.

مناطق «تحت آزمایش» که این کارخانه‌ها در آنها ساخته شده‌اند و مناطق خلاف واقع با اندازه‌های جمعیتی قابل مقایسه، نه‌تنها روند‌های موازی در نتایج اقتصادی قبل از سال ۱۹۴۰ را تجربه کردند، بلکه در دهه‌های منتهی به جنگ جهانی دوم نیز تفاوتی در سطوح درآمد‌ها نداشتند.

پس از انجام این آزمایش طبیعی این مطالعه دو مجموعه اصلی از نتایج را ارائه می‌کند.

اول اینکه ساخت کارخانه در زمان جنگ تاثیرات بزرگ و مداومی بر بازار‌های کار در شهر‌های آسیب دیده و محروم داشته است. تولید، اشتغال و متوسط دستمزد در بخش تولید صنعتی در شهر‌های تحت آزمایش (شهر‌هایی که کارخانه‌های صنعتی در آنها ساخته شد) به طور چشمگیری نسبت به شهر‌های مشابه مورد مقایسه افزایش یافت و برای بیشتر بقیه قرن بیستم بالا ماند. در دهه‌های اول پس از جنگ، به نظر می‌رسد که افزایش اشتغال در بخش تولید صنعتی و بیشتر استخدام عمدتا توسط خود کارخانه بزرگ جدید انجام شده است. در حالی که اشتغال تولیدی بلافاصله پس از جنگ نیز گسترش یافت و با مهاجرت افراد دیگر به منطقه همراه بود. در نتیجه، سهم اشتغال تولیدی در شهر‌های تحت آزمایش در دهه‌های اولیه پس از جنگ افزایش یافت. در ۴۰سال پس از جنگ، شهر‌های تحت آزمایش شاهد افزایش ۵ تا ۱۰درصدی درآمد خانواده‌ها بودند که منعکس کننده میانگین دستمزد و سهم شغلی بالاتر در موسسات تولیدی و مشاغل نیمه‌ماهر یقه‌آبی بود.

دوم، ساخت کارخانه در زمان جنگ به طور قابل‌توجهی درآمد بلندمدت مردانی را که قبل از شروع جنگ در دوران کودکی در مناطق آزمایش زندگی می‌کردند، افزایش داد. به‌طور متوسط، مردان متولد شده در شهر‌های تحت آزمایش در ۱۸سال قبل از جنگ، ۱۲۰۰ دلار (۲۰۲۰ دلار) بیشتر از درآمد سالانه گزارش‌شده در اظهارنامه مالیاتی بین سال‌های ۱۹۶۹ و ۱۹۸۴، نسبت به کسانی که در شهر‌های مورد مقایسه به دنیا آمده بودند، داشتند. این سیاست بر کسانی که از خانواده‌هایی با درآمد‌های پایین‌تر بودند، بیشترین تاثیر را داشت. فرزندان خانواده‌هایی که در پایین‌ترین دهک‌های توزیع درآمد سال ۱۹۴۰ بودند، شاهد افزایش درآمد بلندمدت تقریبا ۱۸۰۰ دلار در سال در بزرگسالی بودند. شواهد همچنین نشان می‌دهد کودکانی که در شهر‌های تحت آزمایش به دنیا می‌آیند، عمدتا به دلیل افزایش در دسترس بودن مشاغل با دستمزد بالاتر در بزرگسالی، از کارخانه‌های محلی سود می‌برند.

ایجاد مشاغل تولید صنعتی با دستمزد بالا در یک‌منطقه می‌تواند به‌طور قابل توجهی تحرک اقتصادی رو به بالا را برای ساکنان محلی افزایش دهد. آنچه مهم است توسعه تولید صنعتی و گسترش مداوم اشتغال در مشاغلی است که فرصت‌های بهتری را برای پیشرفت اقتصادی به کارگران محلی از پیش زمینه‌های محروم ارائه می‌دهد که هرگز در دسترس آنها نبود.

به‌طور خلاصه این مطالعه نشان می‌دهد که ساخت کارخانه‌های تولیدی با بودجه دولت در طول جنگ جهانی دوم در مکان‌های پراکنده خارج از منطقه مراکز شهری اصلی، هم بر توسعه مناطق آسیب دیده و هم بر درآمد مادام العمر کودکانی که قبل از جنگ در آن مناطق متولد شده‌اند، اثر داشته است. روی‌هم‌رفته، نتایج نشان می‌دهد کودکان محلی در مناطق تحت آزمایش یا همان مناطقی که کارخانه‌ها در آن احداث شد، از گسترش مداوم مشاغل یقه‌آبی با دستمزد بالا که در بزرگسالی به آن دسترسی داشتند، بهره‌مند شدند. بیشترین تاثیرات برای فرزندان والدینی بود که کمترین درآمد قبل از جنگ را داشتند، مطابق با این دیدگاه که مشاغل تولیدی محلی به عنوان «نردبان طبقه متوسط» برای ساکنان محروم از نظر اقتصادی در اواسط قرن بیستم عمل می‌کرد.

ساخت کارخانه با بودجه دولت در طول جنگ جهانی دوم، مزایای مادام العمر بزرگی را برای کودکانی که در نزدیکی آن کارخانه‌ها بزرگ می‌شوند، ایجاد کرد. تخمین زده می‌شود که ساخت کارخانه در شهر محل تولد فرد به افزایش بی‌قید و شرط درآمد متوسط دستمزد مردان به میزان ۱۲۰۰ دلار ( دلار ثابت ۲۰۲۰) در هر سال طی دودهه منجر شده است. از منظر مناطقی که کارخانه‌ها در آنها ساخته شده‌اند، افزایش ۲۴هزار دلاری درآمد طی ۲۰سال برای هر یک از تقریبا ۱.۲میلیون مرد متولد سال‌های ۱۹۲۲تا۱۹۴۰ در شهر‌های تحت آزمایش نشان دهنده افزایش درآمد ترکیبی تقریبا ۲۹میلیارد دلاری در این دوره است. به طور کلی گسترش فرصت‌های کاری نیمه‌ماهر در مناطق کمتر صنعتی ایالات‌ متحده، فرصت‌های جدیدی را برای ارتقای شغلی و مهارتی ایجاد کرد که ممکن است باعث برخی افزایش‌های مشاهده‌شده در پیشرفت تحصیلی در میان کودکان خانواده‌های کم‌درآمد شود.

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که تولیدات آمریکایی شرکت‌ها در پی جنگ جهانی دوم، تا حدی به دلیل تخریب گسترده صنایع در کشور‌های عمده اروپایی و آسیایی، سلطه اقتصادی جهانی ایجاد کردند.

منبع: دنیای اقتصاد

عناوین برگزیده