به گزارش می متالز، غلامرضا کیامهر، با انتقاد از حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی گفت: اگر این موضوع واقعیت یابد یکی از تصمیمات اشتباه دولت خواهد بود و مغایر با چشماندازی است که آقای همتی در بدو تصدی بر بانک مرکزی مبنی بر ثبات بخشیدن به بازار اعلام کرد.
وی ادامه داد: تبدیل نرخ ۴۲۰۰ تومانی به نرخ نیمایی موجب بیثباتی و تزلزل خواهد بود. با این تصمیم دیگر هیچ تولیدکننده، صنعتگر یا کارآفرینی قادر نخواهد بود نسبت به آینده تصمیم بگیرد، البته الان هم بسیاری از فروشگاهها تحت شعاع این صحبتها است. چون این تزلزل در مقررات باعث شده تا بسیاری از عرضهکنندگان از ترس آینده رو به پنهان کردن اقلام بیاورند که با هیچ نیروی قهریهای نمیتوان با آن مبارزه کرد.
کیامهر اظهار داشت: باید توجه داشت که اولویت نخست در سبد کالایی خانوارها مواد غذایی است و الان قیمت مواد غذایی سر به آسمان گذاشته است. مگر میشود با حقوق دو یا سه میلیونی از عهده این زندگی برآمد. مشکل مسئولان ما این است که خودشان به خرید نمیروند و گماشتگان آنها نیز برای اینکه خاطر آقایان مکدر نشود از بیان واقعیت قیمتها خودداری میکنند و در واقع چهل کلاغ را یک کلاغ میکنند. به باور بنده نفس به هم خوردن قول و قرار بانک مرکزی و دولت با مردم خطرناکتر از هر موضوعی است، این اعتمادزدایی بین مردم و مسئولان آسیب زننده خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: متاسفانه یکی از مشکلات مسئولین ما این است که نمیدانند ما در عصر شبکههای مجازی زندگی میکنیم و موضوعات هر چه قدر بیشتر پنهان شوند با شاخ و برگ بیشتر منتشر خواهند شد. هنوز تصور میکنند یک رادیو و تلویزیون وجود دارد که سیاستگذاری آن نیز دست خوشان باشد. باید توجه داشت مردم هیچ زبانی را به اندازه شفافیت نمیپذیرند بنابراین اگر هم مشکلی وجود داشته باشد باید صریح با مردم در میان گذاشت و اگر مشکل دشمن است ظاهراً این دشمن بهتر از خود ما از مشکلات ما آگاه است. اگر ما مشکل کمبود ارز داریم صادقانه به مردم بگوییم تا خود را برای کاهش مصرف آماده کنند.
وی تورم را پیامد غیرقابل انکار حذف نرخ ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی دانست و افزود: الان سبد هزینه خانوارها متزلزل شده است و وقتی که این کالاهای اساسی با نرخ نیمهآزاد نیمایی وارد شود تورم افسارگسیخته را در پی خواهد داشت. در حالیکه یکی از افتخارات دولت اول آقای روحانی کاهش تورم و یک رقمی شدن آن بود حالا چه اتفاقی افتاده که نرخ تورم در حال پیشی گرفتن از تورم دولت آقای احمدی نژاد است جالب آنکه هیچ مسئولی نسبت به این موضوع واکنشی از خود نشان نمیدهد. پرسش اصلی این است که دولت برای جبران کاهش قدرت خرید مردم ناشی از حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی چه سیاستی را دنبال خواهد کرد؟
این استاد دانشگاه در مورد حواشی مربوط به اخبار نرخ بنزین در روزهای اخیر گفت: متاسفانه شایعات بیحد و حصری که در این مورد وجود دارد موجب افزایش نگرانیها شده است. برخیها خبر از مصرف روزانه ۹۰۰ میلیون لیتر بنزین میدهند در حالیکه مشخص نیست این آمار و ارقام از کجا آمده است و سعی میکنند با بیان این ارقام نتیجهگیری کنند که چون مصرف بنزین بالا است پس باید نرخ آن را افزایش داد، چرا ما در مورد مصرف بنزین به معلولها توجه نداریم؟ مردم ما که برای تفریح از بنزین استفاده نمیکنند در واقع از خرج زندگی درماندهاند چه برسد به اینکه بنزین را برای تفریح و مسافرت استفاده کنند.
وی ادامه داد: چرا هیچ سخنی نمیگویند که تکنولوژی خودروهای ساخت داخل مربوط به بیش از بیست سال پیش است که باعث شده تا ۳ برابر خودروهای روز دنیا مصرف داشته باشد، چرا نمیگویند که مردم ایران چند برابر دیگران پول خودرو میدهند؟ چرا هیچ دولتمردی نسبت به این موضوع با مردم همدردی نمیکند؟ به باور بنده باید در مملکت را باز کرد و از حمایت وحشتناک از صنعت خودروسازی انحصاری دست کشید. اگر اجازه داده شود که واردات خودروهای معمولی آزاد شود آنگاه مشاهده خواهید کرد که مصرف بنزین تا چه میزان کاهش یافته است در این شرایط خودروسازان داخلی هم مجبور هستند یا کیفیت را ارتقا دهند یا صحنه را ترک کنند در واقع این صنعت خودروسازی ما هم بلای جان مردم شده و هم دولت.
کیامهر تصریح کرد: باید توجه داشت هر واحد افزایش نرخ بنزین میتواند بصورت تصاعدی و زنجیرهای قیمت اقلام اساسی را افزایش دهد و باید به راهحلهای اساسی روی بیاوریم که یکی از آنها توسعه سیستم حمل و نقل عمومی است. در شرایطی که وضعیت حملونقل عمومی از لحاظ کمی و کیفی شرایط مناسبی ندارد ترغیب مردم به عدم استفاده از خودروهای شخصی نیز بینتیجه خواهد بود. در کشورهای پیشرفته این سیستم بصورت ۲۴ ساعته در اختیار عموم است و حتی ثروتمندان آن جامعه از استفاده میکنند چه برسد به طبقات فرودست.
این اقتصاددان با انتقاد از نظریات نئولیبرالی برخی از اقتصاددانان گفت: برخی از اقتصاددان نسخههای میلتون فریدمن برای اقتصاد آزاد آمریکا را برای اقتصاد ما که نزدیک به ۸۰ درصد آن در اختیار دولت و خصولتیها است، میپیچند. متاسفانه در دیدگاه و ادبیات این گروه موضوعاتی مانند خط فقر، فاصله طبقاتی و سفرههای خالی دیده نمیشود و تا اعتراضی هم میشود به داشتن افکار سوسیالیستی متهم میکنند. شاید نظرات آدام اسمیت یا میلتون فریدمن برای اقتصاد آمریکا مناسب باشد نه ما و تجربه نشان داده نسخههای نئوکلاسیکی و نئولیبرالی اصلأ برای اقتصاده ما فاجعهآمیز بوده است. مثلا همین اقتصاددان نئولیبرال در بحث نرخ بنزین موضوع فوب خلیج فارس را بیان میکنند اما نمیگویند که دستمزد و حقوق هر ساعت کارگر در این کشورها ۱۵ دلار است در حالیکه در ایران یک دلار هم نیست بنابراین اگر قرار به مقایسه است باید تمام شاخصها را در نظر گرفت.
وی یادآور شد: از زمان مرحوم هاشمی تا امروز این سیاستهای دلفریب را اجرا میکنند و افزایش قیمتها را به عنوان تعدیل یا اصلاح قیمت بیان میکنند، هر چند سال یکبار قیمت حاملهای انرژی را افزایش میدهند که پیامد آن تورم و افزایش زنجیرهای قیمت کالاها است، ما سه دهه این سیاست را اجرا کردیم و باید بدانیم آزموده را آزمودن خطاست. مثلا میگفتند با افزایش نرخ ارز صادرات کشور افزایش مییابد در حالیکه افزایش نرخ ارز برای کشوری که بیش از ۸۰ درصد مواد اولیه و ماشین آلات تولیدی را وارد میکند به معنای نابودی و میخکوب شدن صنایع است. مگر ما کرهجنوبی، ژاپن یا کانادا هستیم که صفر تا صد مواد اولیه صنعت خود را تولید میکنند.