به گزارش میمتالز، حضور چهرههایی، چون «محمدحسن عرفانیان» نخستین مدیرعامل فولاد مبارکه، «محمود اسلامیان»، «محمدمسعود سمیعینژاد»، «بهرام سبحانی»، «حمیدرضا عظیمیان»، «محمدیاسر طیبنیا» و «سعید زرندی»، نشان از پیوندی میان نسلهای مختلف مدیران این مجموعه دارد، پیوندی که میتواند الگویی برای سایر صنایع مادر کشور باشد.
فولاد مبارکه نه تنها بزرگترین شرکت فولادی کشور بلکه یکی از نمادهای توسعه صنعتی ایران پس از انقلاب است که در سالهای اخیر نقش پررنگی در توسعه اقتصاد غیرنفتی داشته است. این مجموعه با ظرفیت تولید بیش از ۱۰ میلیون تن محصول فولادی در سال، سهمی قابل توجه در تولید ناخالص داخلی، اشتغال و صادرات غیرنفتی دارد. از دهه ۷۰ تا امروز، فولاد مبارکه به عنوان محور توسعه زنجیره فولاد کشور عمل کرده و با ایجاد شرکتهای زیرمجموعه و توسعه صنایع پاییندستی، نقشی محوری در شکل دهی به زنجیره ارزش ایفا کرده است.
در چنین بستری، هر تصمیم مدیریتی در این مجموعه میتواند بر دهها شرکت دیگر، هزاران شغل و حتی مسیر کلان صنعت فولاد ایران اثرگذار باشد. از همین رو، تداوم ارتباط میان مدیران ادوار فولاد مبارکه، فراتر از یک دیدار نمادین، اقدامی استراتژیک در مسیر تداوم توسعه و جلوگیری از تکرار خطاهای مدیریتی است.
اما یکی از چالشهای جدی صنایع بزرگ کشور، گسست میان نسلهای مدیریتی و از دست رفتن تجربیات انباشته شده است. بسیاری از پروژههای صنعتی ایران هزینههای تکراری را به دلیل بیتوجهی به مستندسازی و انتقال دانش تحمل کردهاند.
گردهمایی اخیر مدیران عامل فولاد مبارکه را میتوان گامی در جهت مدیریت دانش سازمانی دانست، جایی که تجربیات نسلهای پیشین به زبان تصمیمگیرندگان امروز منتقل میشود. از نحوه اداره پروژههای بزرگ و عبور از بحرانهای انرژی گرفته تا مدیریت منابع انسانی و تعامل با دولت، هر کدام از مدیران پیشین فولاد مبارکه تجربهای منحصربهفرد دارند که میتواند در برنامهریزیهای کنونی و آینده شرکت نقش کلیدی ایفا کند.
این همافزایی میان نسلها، در واقع شکلگیری نوعی سرمایه دانشی جمعی است، سرمایهای که به ویژه در بنگاههای مادر صنعتی، ارزشی هم سنگ سرمایه مالی دارد.
«سعید زرندی» مدیرعامل جوان گروه فولاد مبارکه، از آغاز مسوولیت خود رویکردی مبتنی بر نوسازی راهبردی، توسعه فناوری و بازتعریف نقش گروه در اقتصاد ملی را دنبال کرده است. او با تأکید بر اهمیت مشورت و خردجمعی، تشکیل چنین نشستهایی را نه یک اقدام تشریفاتی بلکه بخشی از فرآیند تصمیمسازی آینده فولاد مبارکه میداند.
زرندی در سخنان خود بر بهرهگیری از "تجارب گران سنگ مدیران پیشین" تأکید کرد، جملهای که معنای آن در شرایط فعلی صنعت فولاد کشور بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. بحران انرژی، محدودیتهای صادراتی، الزامات محیطزیستی و تحریمهای بینالمللی، چالشهایی هستند که عبور از آنها نیازمند ترکیب تجربه و نوآوری است.
در چنین فضایی، مدیران پیشین فولاد مبارکه که هر یک در دورهای خاص از تحولات این صنعت حضور داشتهاند، میتوانند راهکارهایی عملی و بومی برای مدیریت بحرانها ارائه دهند، از تجربه عبور از بحران برق و گاز در سالهای اخیر تا برنامهریزی برای خودکفایی در مواد اولیه و ارتقای فناوری تولید.
توسعه اقتصادی پایدار در گرو تلفیق تجربه با تخصص است. اگر مدیران پیشین فولاد مبارکه حامل تجربههای ارزشمند دوران توسعه، نوسازی و تثبیت تولید هستند، مدیران جدید حامل دانش روز مدیریت، اقتصاد و فناوریاند. پیوند این دو نسل، همان حلقه مفقودهای است که میتواند فولاد مبارکه را از یک شرکت صنعتی به یک نهاد راهبردی توسعه صنعتی کشور بدل کند.
در جهان امروز، شرکتهای بزرگ صنعتی همچون آرسلورمیتال، نیپون استیل و پوسکو، از نظامهای «منتورینگ مدیریتی» برای انتقال تجربه بهره میگیرند. فولاد مبارکه نیز میتواند با الگوبرداری از این نظامها، فرآیندی رسمی برای هماندیشی و مشاوره میان مدیران ادوار ایجاد کند، اقدامی که ضمن تقویت سرمایه انسانی، به تصمیمسازیهای هوشمندانهتر و چابکتر منجر میشود.
یکی از نکات مهم این گردهمایی، تصمیم برای تداوم منظم این نشستها بود. استمرار چنین جلساتی میتواند به شکلگیری نهادی مشورتی درون گروه فولاد مبارکه بینجامد، نهادی که به عنوان «شورای مشورتی مدیران ادوار» در کنار هیأت مدیره و تیم اجرایی، نقش راهبردی ایفا کند.
این شورا میتواند مرجعی برای بررسی طرحهای کلان، پروژههای توسعهای و سیاستهای آینده شرکت باشد و از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کند. در کنار آن، ثبت و مستندسازی تجربیات مدیریتی در قالب کتاب، فیلم مستند یا بانک دیجیتال دانش نیز اقدامی ضروری است که میتواند سرمایه فکری فولاد مبارکه را برای نسلهای آینده حفظ کند.
در اقتصاد ایران که همچنان با چالشهای ساختاری، محدودیت منابع و ناپایداری سیاستها مواجه است، فولاد مبارکه میتواند نقشی تعیینکننده در ایجاد ثبات و رشد ایفا کند. این شرکت نه تنها یکی از بزرگترین بنگاههای صنعتی کشور است، بلکه موتور محرک بسیاری از صنایع پاییندستی از خودرو و لوازم خانگی تا ساختمان و نفت و گاز محسوب میشود.
تجربه نشان داده هر زمان فولاد مبارکه با برنامهریزی منسجم، نوآوری فناورانه و مدیریت علمی پیش رفته، بخش بزرگی از صنایع کشور نیز رشد کردهاند. از سوی دیگر، هر زمان چالشهایی در سیاستگذاری و تصمیمگیری این مجموعه ایجاد شده، اثر آن در کل زنجیره صنعتی کشور قابل مشاهده بوده است؛ بنابراین آینده اقتصاد صنعتی ایران در بسیاری از شاخصها به کارایی و پایداری مدیریت در فولاد مبارکه گره خورده است.
درواقع میتوان گفت گردهمایی مدیران عامل ادوار فولاد مبارکه را باید فراتر از یک رویداد خبری، یک تحول فرهنگی و مدیریتی دانست. در شرایطی که بسیاری از بنگاههای کشور با معضل تغییرات مدیریتی سریع و ناپیوستگی سیاستها روبهرو هستند، فولاد مبارکه با این اقدام نشان داد که «یادگیری سازمانی» را به عنوان یک اصل پذیرفته است.
اگر این روند استمرار یابد، فولاد مبارکه نه تنها در جایگاه بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور باقی خواهد ماند، بلکه میتواند به نماد «حکمرانی صنعتی هوشمند» در ایران تبدیل شود الگویی که در آن تجربه نسلهای گذشته، تخصص نسلهای جدید و آیندهنگری مدیریتی در کنار هم قرار میگیرند تا مسیر توسعه اقتصادی کشور را هموارتر کنند.