به گزارش می متالز، دلیل آن هم کمبود روزافزون منابع معدنی و آسیبهای زیستمحیطی برآمده از استخراج این منابع است و همانند همیشه فقیرترین ساکنان زمین بیش از همه، از این کمبود و آسیبها تاثیر میپذیرند. بنا بر برنامه توسعه سازمان ملل، در نتیجه ادامه بلایای زیستمحیطی، به جای اینکه شمار جمعیتی که در جنوب آسیا در فقر شدید زندگی میکنند در سال ۲۰۵۰میلادی به زیر ۱۰۰میلیون نفر کاهش یابد، به ۱.۲میلیارد نفر در کشورهای جنوب صحرای افریقا افزایش مییابد، در حالی که شمار این افراد درحالحاضر پایینتر از ۴۰۰میلیون نفر است.
در یک چشمانداز کلی میتوان پیشبینی کرد با ادامه فجایع زیستمحیطی برآمده از معدنکاری تا سال ۲۰۵۰میلادی، شمار افراد ساکن در زمین که در فقر شدید زندگی میکنند به ۳.۱میلیارد افزایش یابد. نتیجه ساده است؛ تا زمانی که اقتصادهای نوظهور در حال توسعه از میزان مصرف منابع طبیعی خود کم نکنند، همه ما دیر یا زود با یک فاجعه روبهرو خواهیم شد. برای روشن شدن موضوع میتوانم فولاد را مثال بزنم. پیشبینی میشود در سالهای پیش رو تقاضا برای فولاد ۸۰درصد افزایش یابد و از ۱.۳میلیارد تن در سال ۲۰۱۰میلادی به ۳.۲میلیارد تن در سال ۲۰۳۰میلادی(۱۴۰۹خورشیدی) برسد. این جریان از کمبود مواد اولیه موردنیاز برای بسیاری از فلزات در آینده خبر داده و در این زمینه هشدار میدهد. علاوه بر فولاد، عناصر نادر خاکی نیز دیگر عامل نگرانی در این باره است.
۱۷عنصر شیمیایی در صنایع خودروسازی، الکترونیک و انرژیهای نو و تجدیدپذیر، مهم و حیاتی به شمار میآید. تقاضا برای این فلزات در حال افزایش است و از سوی دیگر درحالحاضر چین ۹۷درصد تولید جهانی این عناصر را در اختیار دارد. هر چند امریکا، ژاپن و آلمان، سرمایهگذاری سنگینی صرف تولید این عناصر کردهاند اما یک دهه طول میکشد تا محصول این پروژههای جدید به بازار بیاید. در نتیجه، کمبود عرضه آنها قابل پیشبینی است. در همین حال میزان بازیافت فلزات نادر خاکی بسیار کم است. برای مثال در آلمان تنها یکدرصد این فلزات استخراج میشود. دغدغههایی هم درباره «فلزات وابسته به عنصر تیتانیوم» وجود دارد و فلزات دیگری مانند تانتالیوم، قطع، تنگستن و طلا به طور گسترده در صنعت الکترونیک استفاده میشوند که اکنون بیشتر محل توجه و نگرانی هستند. تصویری که ارائه میشود، حکایت از این دارد که صنعت فلزات به زودی قربانی دستاوردهای خود خواهد بود.