به گزارش می متالز، حسین امیری به روند تامین مالی صنایع به کمک انتشار اوراق سلف موازی استاندارد در بورس کالای ایران اشاره کرد و افزود: روند تامین مالی تولیدکنندگان از مسیر بورس کالا با هزینه ای به مراتب پایین تر از بازار پول و سیستم بانکی انجام می شود که این امر به کاهش هزینه های تولید به کمک ابزارهای نوین مالی منجر می شود.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: چند سالی از آغاز تامین مالی شرکت ها با انتشار اوراق سلف موازی استاندارد می گذرد و رفته رفته بر استقبال صنایع از این شیوه تامین مالی افزوده می شود به طوریکه می توان این مدل را به سمت شرکت های تولیدی و کوچک هم سوق داد.
میری ادامه داد: پیش بینی می شود که تامین مالی شرکت ها در بورس کالا طی سال رونق تولید با حجم قابل توجهی روبه رو شود که البته این موضوع به اقدامات تامین سرمایه ها نیز بستگی دارد.
وی با اشاره به امکان ایجاد رونق تولید و تحقق شعار سال با استفاده از تامین مالی کوتاه مدت و بلندمدت تولیدکنندگان از بستر بورس کالا گفت: یک پایه اصلی رونق تولید بحث تامین مالی است؛ بطوریکه چه بخواهیم پروژه ای را در کشور اجرا کرده و یا هزینه سرمایه ای انجام دهیم و چه بخواهیم حجم تولید را در واحدهای تولیدی افزایش دهیم، نیاز به سرمایه در گردش خواهیم داشت. در واقع، هر فعالیت اقتصادی نیاز به تامین مالی دارد و قاعدتا اگر بتوانیم تامین مالی آسان هم به لحاظ تشریفات اداری و هم به لحاظ نرخ بهره مناسب را در اختیار تولیدکنندگان بگذاریم، یکی از پیش شرط های اساسی در رونق تولید را فراهم کرده ایم که بورس کالا بستری مناسب در این زمینه است.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه کاهش هزینه های تامین مالی را یکی از مزیت های مهم استفاده از ابزارهای مالی بورس کالا نسبت به تامین مالی از بازار پول برشمرد و گفت: کاهش هزینه ها از این طریق به دو شکل اتفاق می افتد؛ بطوریکه به صورت سنتی، تامین مالی بسیاری از شرکت های فعال در کشور از بازار پول بوده و به دلیل اینکه افق دید در بازار پول کوتاه مدت است، باید وقت زیادی برای تمدید وام ها صرف شود و در اکثر مواقع شرکت ها آمادگی تسویه تسهیلات دریافتی در موعد مقرر بانک را ندارند.
میری افزود: این در حالی است که اتفاقی که برای تامین مالی در بازار سرمایه به ویژه از طریق اوراق سلف موازی استاندارد می افتد این است که ما یک افق سرمایه گذاری یکساله و طولانی تر داریم و این امر کمک می کند تا شرکت ها بتوانند برنامه ریزی کرده و از نقدینگی خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنند. در نتیجه هزینه تولید کاهش یافته و همزمان با آن با افزایش حجم تولید، سهم هزینه های ثابت در بهای تمام شده کاهش یافته و در کل قیمت تمام شده پایین تری را می توانیم در حوزه تولید داشته باشیم. به عبارتی، طی دو مرحله هزینه تولید کاهش می یابد و همین امر به رونق تولید منجر می شود.