به گزارش می متالز، این راه اندازی با ارزش، در شرایطی با موفقیت انجام شد که کارشناسان آمریکایی پس از سقوط دولت بازرگان از ماندن در کشور مأیوس شدند و ایران را ترک نمودند.
آنها در زمان ترک ایران بر روی دیوار شهرک مس سرچشمه نوشتند " تا ما برنگردیم این مجتمع راه نخواهد افتاد " البته نوشتن این جملات روی دیوار بدون دلیل نبوده و آن وجود سیستم های وابستگی به آمریکا در مس سرچشمه بود که با تغییر دادن این سیستم های وابستگی به سیستم های منطبق با اقتصاد مقاومتی امکان راه اندازی بدون حضور آمریکاییها میسر شد.
آمریکایی ها همواره در هر کشوری که وارد می شوند و در صنایع مختلفی که در این کشورها بمانند ایران در زمان رژیم ننگین پهلوی ایجاد نمودند، سیستم هایی را در این صنایع پیاده می نمایند که نتیجه آن پیدا شدن وابستگی شدید به آمریکاست. این سیستم های وابستگی که به عنوان نمونه در مس سرچشمه توسط آمریکایی ها پیاده شده بود عبارتند از:
1. سیستم تعویض قطعات و تجهیزات و ماشین آلات و عدم وجود سیستم تعمیرات: سیستم آمریکایی ها در صنعت بیشتر بر تعویض قطعات و ماشین آلات متکی است تا بر تعمیر و نگهداری آنها، زیرا این خصلت سیستم سرمایه داری است. در صنعت خودرو سازی آمریکا، این نکته خود را به وضوح نشان می دهد، برای مثال خودرویی که هنوز با انجام تعمیرات قابل استفاده است را به راحتی به گورستان اتومبیل می سپارند و آن را به سرعت با خودروی نو تعویض می کنند. تا از این طریق جیب سرمایه داران آمریکایی بیشتر پر شود. به دلیل سلطه نظام طاغوت در ایران قبل از پیروزی انقلاب اکثر صنایع و ماشین آلات غربی و آمریکایی بود لذا در این صنایع تا حد ممکن به تعویض تجهیزات و ماشین آلات پرداخته می شد تا به تعمیر آن ها. امریکایی ها این سیستم های خود را در تمام زمینه ها در کشورهایی که صنایع خود را، در آنجا پیاده می کنند، اعمال نموده و از این طریق وابستگی اقتصادی شدیدی به وجود می آورند. این وابستگی اقتصادی در مراحل بعدی به وابستگی سیاسی، فرهنگی گسترش پیدا می کند و به این وسیله حضور دراز مدت خود در کشورهای مختلف را تداوم می بخشند. در مقابل برای خنثی سازی این وابستگی، سیستم گراف تعمیرات که شامل برنامه زمان بندی بازدیدهای هفتگی ماشین آلات و تجهیزات، بازدیدهای ماهانه، تعمیرات شش ماهه و سالیانه و همچنین تعمیرات اساسی ماشین آلات و تجهیزات بود، در مجتمع مس سرچشمه پیاده شد. در این رابطه، تیمی کارشناسی از واحد تعمیرات ذوب آهن به مس سرچشمه فرستاده شد، تا سیستم گراف تعمیرات را در این مجتمع پیاده نمایند که این عمل با موفقیت انجام شد و از این طریق در شرایط تحریم برای جلوگیری از توقف تولید با پیاده نمودن سیستم تعمیرات با حداکثر بهره گیری از قطعات و ماشین آلات و تجهیزات در حال کار (در زمانی که هیچ گونه قطعات و لوازم یدکی و ماشین آلات را به ایران نمی فروختند) تولید به خوبی تداوم پیدا کرد.
2. سیستم انبار موجود در صنایع وابسته آمریکایی بمانند مجتمع مس سرچشمه: آمریکایی ها سیستمی را که در انبار مجتمع های صنعتی بمانند مس سرچشمه ایجاد می نمایند؛ بدین نحو که اگر قطعه ای در مجتمع از کار افتاد و برای گرفتن این قطعه به انبار مراجعه می شد، هیچ گونه مشخصه فنی آن قطعه به درخواست کننده ارائه نمی شد تا در صورت موجود نبودن قطعه در انبار بتوان نسبت به ساخت آن اقدام نمود بلکه فقط نام شرکت آمریکایی یا غربی سازنده آن قطعه ارائه می شد تا اتوماتیک سفارش خرید آن قطعه از شرکت آمریکایی یا غربی صادر شود. لیکن به دلیل تحریم و عدم فروش آن قطعات و ماشین آلات و تجهیزات به ایران منجر به توقف تولید می شد.
برای رهایی از این وابستگی با تجربه ای که در صنایع غیر وابسته به آمریکا و غربی ها بمانند صنعت ذوب آهن اصفهان وجود داشت، با اعزام تیم کارشناسی از مدیریت سفارشات و انبار ذوب آهن به این صنایع بمانند مجتمع مس سرچشمه به سرعت سیستم آمریکایی سفارشات و انبار مجتمع مس سرچشمه به سیستمی که در سیستم جدید به قطعه مشخصه فنی آن داده می شود، تغییر داده شد تا در صورت نبود قطعه در انبار بتوان نسبت به ساخت آن در داخل اقدام نمود.
3. در صنایع وابسته آمریکایی هیچ کارگاه ساخت قطعات مورد نیاز وجود ندارد تا وابستگی شدید به آمریکا کاملا برقرار باشد.
برای رهایی از این وابستگی در کنار این صنایع وابسته به مانند مس سرچشمه کارگاه های ساخت قطعات لاستیکی – فلزی و همچنین کارگاه های ریخته گری قطعات چدنی ایجاد شد. لذا هر قطعه که در خط تولید دچار مشکل می شد با توجه به داشتن مشخصه فنی آن که در سیستم سفارشات و انبار به وجود آمد نسبت به ساخت آن اقدام کرد و به این ترتیب در روند تولید هیچ مشکلی پدید نیامد.
4. نسبت به شناسایی سازنده های توانمند قطعات یدکی و تجهیزات و ماشین آلات در کشور اقدام شد تا چنانچه در کارگاه های ساخت داخل مجتمع، توان ساخت برخی از قطعات موجود نبود، آن قطعات به سازندگان داخل کشور سفارش داده می شد تا نسبت به ساخت آن اقدام نمایند.
5. کارگاه های عظیم ساخت قطعات اعم از لاستیکی - فلزی – مکانیکی – الکتریکی و همچنین کارگاه های ریخته گری چدنی ذوب آهن اصفهان به دستور وزیر معادن و فلزات وقت در خدمت صنایع مختلف کشور از جمله مجتمع مس سرچشمه قرار گرفت.
بدین ترتیب پس از پیروزی انقلاب اسلامی، صنایع کشور به کمک یکدیگر شتافتند و به صورت مستمر به تولید با کیفیت مطلوب ادامه دادند.
6. آمریکایی ها و غربی ها صنایعی را که در کشور در زمان رژیم ننگین پهلوی ایجاد می کردند؛ آنها را به صورت جزیره ای درآورده، به طوری که صنایع مختلف در کشور نسبت به یکدیگر بیگانه و از توانمندی ها و امکانات یکدیگر بی اطلاع بودند و لذا نیازهای خود را از کمپانی های آمریکایی و اروپایی تهیه می نمودند. در حالی که امکاناتی که از آمریکا و اروپا تهیه کردند، از صنایع داخلی دیگر قابل تهیه بود. لیکن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، صنایع از این حالت جزیره ای خارج شده و از امکانات و توانمندی های یکدیگر بهره بردند.
پس از ایجاد توافق هسته ای با کشورهای 1+ 5 مدیران صنایع بزرگ کشور های غربی به طرف ایران سرازیر شدند. وزیران نفت و صنعت و معدن و تجارت به آنها پیشنهاد نمودند شعبه ای از شرکت های خود در ایران به ثبت برسانند و از این طریق با سرمایه گذاری در پروژه های بزرگ وارد عملیات اجرایی شوند.
منافع شرکت های غربی با تفکر اقتصاد مقاومتی به هیچ وجه همخوانی ندارد و لذا آنها در اولین فرصت با کمک عوامل داخلی نسبت به حذف آن تلاش خواهند کرد و نسبت به از کار انداختن سیستم های عدم وابستگی نامبرده مکارانه اقدام می نمایند تا دوباره سیستم های استعماری وابستگی صنعتی را در کشور احیا نمایند. باید هشیار بود تا کشورمان به بهشت غربی ها برای واردات محصولاتشان مبدل نشود و در صورت تحریم نیز صنایع کشور محکوم به تعطیلی خواهند شد.
سرلوحه قرار دادن دستورات مقام معظم رهبری در کردار و نه فقط در گفتار بخصوص در زمینه اقتصاد مقاومتی خنثی کننده هر توطئه ای خواهد بود.