به گزارش می متالز، با اجرای سیاستهای منطقی از سوی بانک مرکزی، همزمان بازار ارز نیز به این سیاستها واکنش مثبت نشان داد و همگام با بازی منطقی بازارساز مسیر تخلیه حباب را در پیش گرفت.
با رسیدن نرخ ارز بازار آزاد به نیما میتوان گفت حباب ارزی تا حدود زیادی تخلیه شده است و این امید وجود دارد که بانک مرکزی نقش بازارسازی خود را همانطور که در مسیر نزولی به خوبی ایفا کرد در مسیر نزولی نیز رفتار منطقی را از خود نشان دهد. در نتیجه اگر نیاز بود مانع از افت هیجانی شده و با خرید ارز از ریزشهای هیجانی ممانعت کند زیرا افتهای هیجانی در ادامه میتواند با شدت بیشتری در مسیر صعودی خود را نشان و با چنین اقدامی از سوی بانک مرکزی، کنترل بیشتری بر نوسانهای آتی وجود خواهد داشت.
کارشناسان نسبت به توهم دوباره سیاستگذار و تلاش برای افت هر چه بیشتر دلار بدون توجه به شرایط اقتصادی کشور ابراز نگرانی میکنند. سالیان درازی است که نگاه اشتباه سیاسیون به ارز باعث اجرای سیاستهای سرکوبی ارز شده که علاوه بر ضربه شدید به تولید و تقویت واردات، التهاب محسوس بازار ارز را نیز به دنبال داشته است.
بازارساز باید به این موضوع توجه داشته باشد گرچه در کوتاهمدت امکان جولان نهاد ناظر ارزی وجود دارد اما اگر واقعیتها کنار گذاشته شود به هر میزان که سیاست سرکوب قویتری در پیش گرفته شود از سوی دیگر آسیبپذیری ارز نسبت به هر گونه شوک به خصوص سیاسی افزایش مییابد. در شرایط کنونی نیز این انتظار وجود دارد که بانک مرکزی فارغ از اثرپذیری از نظرات غیراقتصادی سیاسیون تنها بر اساس منطق اقتصاد در خصوص رویه آتی ارز تصمیمگیری کند و مانع از ضربه دوباره به اقتصاد کشور در آینده شود.
در شرایط کنونی احتمال سیگنال نیما به بازار آزاد وجود دارد و در چنین شرایطی احتمالا بقیه صادرکنندگان که از راههای غیرقانونی مانند کارتهای بازرگانی اجارهای برای فرار از ارزانفروشی ارز حاصل از صادرات خود استفاده میکردند نیز به عرضه ارز در بازار قانونی نیما مشتاق شوند. در چنین شرایطی است که بازار ارز عطش تشکیل یک بازار متشکل برای به حداقل رساندن فعالیت دلالی و سفتهبازی را دارد. اگر رئیس بانک مرکزی به گفتههای خود در خصوص عدم دخالت در نرخ ارز عمل کرده و به مکانیزم آزاد بازار باور داشته باشد شاید بتوان حداقل از سیطره فضای دلالی کاسته شود. در ادامه آنچه تعیینکننده نرخهای آتی است سیاستهای اقتصادی، پولی و ارزی و همچنین وضعیت سیاسی حاکم بر داخل و خارج از کشور است. در نتیجه بازارساز ارزی نیز باید نگاه منطقی را به این عوامل داشته باشند. باید این باور وجود داشته باشد که صعود آرام دلار برای اقتصاد کشور ما که با رشدهای پرشتاب نقدینگی و تورمهای دو رقمی همراه است الزامی بوده و تنها اگر تغییری در وضعیت متغیرهای کلان ایجاد شد میتوان انتظار انتظار تعدیل رشد نرخ دلار یا افت آن را داشت.
شاید بد نباشد به فعالان اقتصادی گوشزد کرد که هر نوسانی در بازار دلایل خاص خود را دارد و شعاع اثر روایتها و داستانسراییها شاید چند ماه باشد اما نمیتواند در بلندمدت صادق باشد. در شرایط کنونی نیز ثبات دلار در سطوح کنونی، مدت زمان ثبات آن یا از سوی دیگر احتمال افت بیشتر یا صعود بیشتر دلار تحت سیاستهای منطقی یا دستوری اقتصاد هر یک شرایطی را دارا است که با رصد سیگنالها میتوان از روند آتی آگاه شد.
در این خصوص در اواسط اردیبهشت و در حالیکه دلار در سطوح نزدیک به 15 هزار تومان قرار داشت به بررسی نوسان بازار ارز و همچنین سناریوهای پیش رو پرداخته شده بود. در این گزارش با دو لنز سیاسی و اقتصادی حباب ارزی بررسی شده بود. در شرایط کنونی نیز همچنان احتمال تلاطم دوباره بازار ارز وجود دارد و در این بین دولت نقش اساسی را در تعیین چشمانداز بازار ارز دارد.