به گزارش می متالز، سیستم ریلی برقی از سه بخش پست برق، لکوموتیو و مدار تغذیه تشکیل میشود. در بین این ۳ بخش، بازار جهانی سیستمهای کشنده الکتریکی از دو شاخه دیگر مورد توجهتر است. پنج شرکت برجسته در این حوزه، در سال ۲۰۱۶ تنها حدود ۵/ ۹درصد از سهم کل بازار را در اختیار دارند؛ اما به نظر میرسد که بازار به شدت رقابتی است، به همین دلیل شرکتهای دیگر در تلاش برای فراهم کردن پیشنهادهایی متمایز در بخشهایی همچون قیمتگذاری قطعات، تکنولوژیهای مورد استفاده در سیستمهای کشنده الکتریکی و... هستند. از سویی دیگر بازیگران کلیدی به پذیرش و تحویل محصولاتی سفارشی و ارائه خدمات تعمیر و نگهداری برای افزایش عمر محصولات برای حفظ و رشد بازار خود روی آوردهاند.
برخی شرکتها نیز روی استراتژی ادغام و مشارکت تمرکز کردهاند تا دسترسی راحتتری به منابع استراتژیک فراهم کنند. آلستوم، زیمنس، دلفی، کونار، توشیبا، ویبولیتین، گروه VEM، سیگنالینگ، میتسوبیشی، هیتاچی و بسیاری مجموعههای دیگر، از جمله شرکتهای قدرتمند در این بخش محسوب میشوند. بهعنوان مثال الستوم در قراردادی با راهآهن هند متعهد شده است که ۱۶۰۰ ترانسفورماتور کششی و ۸۰۰ لکوموتیو الکتریکی به این شرکت تحویل دهد. راهآهن اسکاتلند هم همین چند هفته قبل محموله سفارش خود از شرکت هیتاچی را تحویل گرفته و مدیران اسکاتریل تلاش میکنند سیستم ریلی خود را به سرعت ارتقا دهند. هومزا یوسف، وزیر حمل و نقل و جزایر اسکاتلند در این باره میگوید: «معرفی سرویسهای برق یک نقطه عطف در برنامه بهبود در ادینبورگ - گلاسکو است و یک نمونه دیگر که نشان میدهد به سرمایهگذاری ۵ میلیارد دلاری تا سال ۲۰۱۹ برای ساختن بهترین راهآهن اسکاتلند متعهد هستیم.»
پیشبینی میشود که بازار سیستمهای کشش الکتریکی با آهنگ رشد سالانه ۵/ ۲درصد طی سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۵ به پیش حرکت کند. در سال ۲۰۱۶ ارزش بازاری این بخش معادل ۹۴/ ۳۴۲ میلیارد دلار بود و پیشبینی میشود در اواخر سال ۲۰۲۵ به حدود ۵۴/ ۴۲۶ میلیارد دلار افزایش یابد. از لحاظ جغرافیایی منطقه آسیا و اقیانوس آرام، ۳۵درصد از کل این بازار را در سال ۲۰۱۶ در اختیار داشته که در این بین چین و هند بیشترین نقش را نسبت به سایرین ایفا کردهاند و پس از آنها، ژاپن و استرالیا قرار دارند. افزایش سریع جمعیت جهان و تمایل رو به رشد برای خدمات حمل و نقلی سریعتر، افزایش شهرنشینی و مدرنیزاسیون واگنهای مسافری از عوامل عمده رشد شتابان تقاضا برای رفت و آمد مبتنی بر راهآهن برقی سریعالسیر هستند. همچنین امروزه به دلیل فرآیند توسعه در بسیاری کشورها، راهآهن روستایی به عاملی کلیدی در رشد این جوامع بدل شده است و در همین چارچوب، تراموا، مترو و سایر شبکههای پرسرعت در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، درحال برنامهریزی و پیادهسازی است. بر این اساس پیشبینی میشود در چند سال آینده سهم قابل ملاحظهای از بازار قطارهای برقی و سیستمهای کشش الکتریکی را شبکه بین شهری و روستایی به خود اختصاص دهد. همچنین نوآوریهای مداوم و سرمایهگذاریهای گسترده در این حوزه، شتاب ایجاد تقاضا و رشد را تقویت کرده است.
در خطوط ریلی الکتریکی دیگر خبری از قطارهایی با موتورهای دیزلی سنگین نیست. به علاوه قطارها نیازی به حمل سوخت خود نیز ندارند و انرژی مورد نیاز از طریق کابلهای سربار تامین میشود؛ بنابراین با قطارهایی روبهرو هستیم که بسیار سبکتر از همنوعان دیزلی خود هستند. به نوشته سایت railtechnology.com، قطارهای الکتریکی به لحاظ زیست محیطی نیز بیشتر از سایر قطارها دوستدار طبیعت هستند و بر اساس تحقیقات صورت گرفته، بین ۲۰ تا ۳۰درصد مونوکسید کربن کمتری نسبت به نمونههای دیزلی خود منتشر میکنند. همچنین در این سیستم ریلی میتوان ایستگاهها را به یک شبکه گستردهتر متصل کرد.
بر اساس محاسبات یک گزارش منتشر شده در نشریه تلگراف، قطارهای الکتریکی برای نگهداری ۲۰ پوند کمتر از قطارهای دیزلی در هر مایل هزینه صرف میکنند. ضمنا هزینه سوخت در هر کیلومتر ۲۶ پوند برای قطارهای الکتریکی برآورد میشود که این عدد در قطارهای دیزلی ۴۷ پوند بوده و صرفهجویی حدودا ۴۵درصدی از این محل را نشان میدهد. از سویی همانطور که در بالا به اسامی برخی از شرکتها اشاره شد، عدم انحصار در تولید و ساخت لکوموتیو یکی دیگر از مزایای این سیستم شناخته میشود و رقابت موجود در آن موجب ادامه پیشرفت آن خواهد شد.
در بخش مصرف نیز برای مسافران مزایای خاص دیگری وجود دارد. سفر با قطارهای برقی سریعتر، ساکتتر، دارای صندلیهای بیشتر و راحتتر و با قابلیت اطمینان بیشتر در برخی از شلوغترین مسیرهای ریلی است. کارشناسان حوزه حمل و نقل از پدیدهای به نام «اثر جرقه» نام میبرند که موجب میشود افراد بیشتری از سیستم ریلی استفاده کنند. در اثر جرقه بیان میشود که ممکن است به این دلیل که قطار برقی مدرنتر یا به دلیل خدمات سریعتر و نرمتر هستند، میل مصرفکننده به استفاده از آن افزایش مییابد. به نظر میرسد که قطارهای الکتریکی توانستهاند خود را بهعنوان وسیلهای ارزانتر، سازگارتر با محیطزیست و بیسرو صداتر در ذهن کاربران تثبیت کنند.
مهمترین مشکل قطارهای برقی این است که هزینه تجهیزات و سرمایهگذاری صورت گرفته در پارهای از موارد نظیر خطوط راه دور که مسافر زیادی ندارد، میتواند ضررده باشند. همچنین اگر سیمکشی سربار خراب شود، میتواند باعث تاخیر زیاد در نقل و انتقال شود. از سویی ارتقای خطوط میتواند بسیار هزینهبر باشد و چهبسا اگر موانعی نظیر تونلها یا پلها نیاز به تغییر داشته باشند این هزینه بسیار بیشتر میشود. ضمن اینکه هزینه تجهیزات الکترونیکی نیز در این تکنولوژی میتواند به نوعی بالا باشد. حال اگر این موانع در سایه پیشرفت تکنولوژی بهبود یابد، در مجموع استفاده از این سیستم میتواند منطقی و بسیار مقرون به صرفه شود.
اما حل برخی مشکلات نیز ممکن است ربطی به پیشرفت علم نداشته باشد. شاید یکی از عجیبترین چالشهای این سیستم را بتوان تلفات بالای انسانی آن در اندونزی دانست! بسیاری از مردم ساکن اطراف این خطوط در مناطق بومی اندونزی معتقدند جریان ضعیفی در ریلهای این قطارها وجود دارد که عبور آن از بدن باعث درمان و دفع بیماریها میشود؛ بسیاری زنان و مردان سالمند مالزیایی با دراز کشیدن روی ریلها بهگونهای که مچ روی یک خط و گردن روی خط دیگر باشد، دست به «ریل درمانی» میزنند! مشکلی که امروزه تبدیل به معضلی تعجببرانگیز برای مدیران مالزیایی شده و بهرغم مجازات یک دوره زندان سه ماهه و جریمه معادل ۱۲۰۰ پوندی برای عاملان، یا توضیحات درخصوص اینکه برق مورد نیاز قطارها از طریق برق فشار قوی سیمهای هوایی به قطار منتقل میشود، گوش کسی بدهکار نیست. مشکلی که روز اول، مهندسان مالزیایی در تصورات خود هم به آن فکر نمیکردند؛ این مساله را عیب قطار برقی بدانیم یا مغز بشر؟!