به دنبال ورود خودرو به بورس کالا، به زودی بزرگترین تأمین مالی بخش خصوصی برای ایران خودرو به ارزش ۷۰۰ میلیارد تومان نیز توسط شرکت تأمین سرمایه لوتوس پارسیان صورت میگیرد تا بدین ترتیب خودروسازان بزرگ کشور که همیشه با مشکل تأمین مالی دست و پنجه نرم کردهاند و نظام بانکی هم در سالهای اخیر به واسطه مشکلاتی که خود با آنها دست به گریبان است نتوانسته به طور کامل پاسخگوی آنها باشد، با ورود به بازار سرمایه بتوانند با کمترین هزینهها درمقایسه با بازار پول، سرمایه خود را تأمین کنند.
آنچنانکه علی تیموری شندی، مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در گفتگویی اختصاصی به صراحت میگوید که یکی از مهمترین برنامههای این شرکت، تأمین سرمایه برای بنگاههای اقتصادی با کمترین هزینه است تا بدین ترتیب نهادهای مالی به بازوی قدرتمند دولت در راستای بازگشت رونق اقتصادی به کشور تبدیل شوند. ادامه گفتگو را با او بخوانید.
صنعت خودرو از مهمترین صنایع کشور محسوب میشود و از صنایعی است که پس از برجام و به دنبال شکسته شدن دیوار تحریمها، توانست قدمهای بزرگی را در همین مدت کوتاه بردارد، و تاکنون نیز قراردادهای خوبی را با شرکت بزرگ خارجی منعقد کرده و یا در حال مذاکره است، که این موضوع نشان میدهد صنعت خودرو بیشترین نفع را از تحولات موجود میبرد.
اما درمقابل تمام این تحولات مثبت، خودروسازان برای نفس تازه کردن و خروج از آثار تحریمها که سالها گرفتار آن بودند، نیازمند دریافت منابع مالی جدید هستند و از آنجا که تأمین سرمایه لوتوس پارسیان قرابت زیادی با خودروسازان دارد، درنتیجه تصمیم دارد تأمین مالی خودروسازان را تنوع ببخشد که اولین گام در این باره پذیرش خودروهای آنها در بورس کالاست و پس از آن نیز تأمین مالی از طریق انتشار اوراق سلف و مرابحه است.
بله دقیقا؛ این رویکرد خودروسازان به تأمین منابع مالی لازم از بازار سرمایه در یک سال گذشته بسیار پر رنگ شده چرا که کانال بازار سرمایه میتواند منابع مورد نیاز آنها را درمقایسه با بازار پول با هزینهای کم تأمین کند. از سوی دیگر در شرایط کنونی سیستم بانکی با توجه به مشکلات وچالشهای کنونی، کمی در تأمین منابع مالی با حجم بالا و به صورت بلندمدت و پایدار با چالش مواجه شده است به همین دلیل بازار سرمایه میتواند بهترین منبع تأمین نقدینگی برای این صنعت باشد.
برهمین اساس امیدواریم به زودی بزرگترین تأمین مالی بخش خصوصی برای ایران خودرو به مبلغ ۷۰۰ میلیارد تومان با انتشار اوراق مرابحه اتفاق بیفتد.
امروز بورسهای کالایی با ابزارهایی که در اختیار دارند توانستهاند نقش مهم و اساسی را در اقتصاد به عهده بگیرند، کارشناسان و تصمیمگیرندگان لوتوس پارسیان نیز با درک این موضوع، همکاری دوجانبه و تنگاتنگی را با بورس کالا آغاز کردهاند تا در سایه این رابطه، تأمین مالی شرکتها و بنگاههای اقتصادی با کمترین هزینه صورت گیرد.
ببینید حجم تسهیلات صنعت خودروسازی بالغ بر ۳ تا ۴ هزار میلیارد تومان است؛ اگر بازار سرمایه بتواند هزینه تأمین مالی این صنعت را ۳ تا ۴ درصد کاهش دهد، با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت سالانه شاهد کاهش بیش از۱۰۰ میلیارد تومان هزینههای تأمین مالی در این صنعت خواهیم بود.
البته افزایش تمایل هرچه بیشتر شرکت برای تأمین مالی در بازار سرمایه دو سر سود دارد. از سویی هزینهها را برای آنها کاهش میدهد واز سوی دیگر، بازار سرمایه را رونق میبخشد.
واقعیت این است که بازار ما خیلی جوان است و نهادهای مالی ایران نیز عملاً در حال طراحی مدلهایی کاملاً بومی هستند. دانش این مدلها به دلیل مقتضیات بازار سرمایه ایران نمیتواند وارداتی باشد. امروز در بازارهای مالی دنیا، شرکتهای بینالمللی تأمین سرمایه بدون هیچگونه چالش تمام این کارها را اجرا و پیاده میکنند و درمقایسه با ایران، تمام بحثهای آزمون و خطایی که ما در شکلگیری اکوسیستمها با آنها مواجه هستیم، دراین کشورها وجود ندارد.
در ایران برای راهاندازی ابزارهای جدید نیازمند تلاشهای مضاعفی در مقایسه با دیگر بازارهای دنیا هستیم، شما اگر بخواهید یک صندوق جدید ایجاد کنید و در بازار پذیرهنویسی کنید باید از ابعاد مختلف، موانع و چالشهایی را پشت سر بگذارید که شامل قوانین بالادستی، نرم افزاری و ذینفعان مرتبط با آن میشود.
به عنوان مثال درباره صندوقهای ویسی، ما هنوز فاقد قانون حفظ حقوق مالکیت معنوی هستیم و این موضوع موانع زیادی را ایجاد کرده است؛ یا درباره دیگر ابزارها، تعارضاتی با بازیگران کسب و کار سنتی ایجاد میشود و روند کار را بسیار کند میکند.
درباره استانداردهای گزارشگری نیز مشکلات زیادی وجود دارد، ابزاری شکل میگیرد و درپایان مواجه میشوید با اینکه در بحث حسابداری، هنوز استاندارد گزارشگری آن وجود ندارد.
نتیجه این میشود که امروز وضعیت به گونهای شده که راهاندازی یک ابزار جدید، طی کردن یک پروسه طولانی و پر از فراز و نشیب و صرف انرژی قابل توجهی را میطلبد و کل سیستم را درگیر خود میکند.
راهاندازی ابزارهای جدید نیازمند رایزنی گسترده با سازمان بورس، شرکت بورس و ارکان دیگر است، حتی گاهی دستورالعمل و آییننامههای مرتبط با آن وجود ندارد و باید درهیئت مدیره سازمان پس از تدوین به تصویب برسد. شرایط راهاندازی ابزارهای جدید به گونهای است که امروز فعالان بازار در راهاندازی ابزارهای جدید با تأمل بیشتری وارد میشوند.
بله؛ قوانین و مقررات، وجود ذینفعان سنتی، هماهنگی با مقام ناظر همه و همه دست به دست میدهند تا بر تعداد موانع افزوده شود، مانند صندوق طلا که در آستانه راهاندازی است متأسفانه عدم درک درست از این ابزار راه را برای راهاندازی این ابزار سخت کرد.
ابزارهای جدید هرکدام طیف گستردهای از سرویسهای جدید مالی را به وجود میآورند، که این سرویسهای مالی کمک میکنند تا بخش واقعی اقتصاد رونقی دوباره بگیرد. به عنوان مثال، درباره صندوق طلا، راهاندازی این ابزار کمک بزرگی میکند تا راهها برای تأمین مالی تولیدکنندگان طلا تسهیل و کوتاه شود یا درباره صندوقهای کالایی نیز به همین ترتیب.
به نظر من در وضعیت کنونی سیاستگذاریها بسیار مهم است. در تمام سالهایی که در بازار حضور داشتهام بارها تجربه کردهام که نهادهای مالی سرنوشت خود را به دست نیروهای بازار سپردهاند، اینگونه که وقتی بازار خوب است از عملکرد خود و افتخارات سخن گفتهاند و حضور پر رنگتری داشتهاند اما در روزگاری که بازار منفی است همه اتفاقات به گردن بازار میافتد. اما در اینجا یک سؤال اساسی وجود دارد که ما نهادهای مالی در این بازار چه کردهایم؟ در پاسخ باید گفت، نهادهای مالی در بازار ایران جوان هستند و نوپا، بلوغ لازم را هنوز ندارند وهنوز از تفکر حرفهای لازم برخوردار نیستند و ازسوی دیگر نوع رابطه مقام ناظر با نهادهای مالی که از بالا به پایین است باعث شده نهادها هنوز نتوانند به نقشهای پر رنگ خود نزدیک شوند درحالیکه آنها میتوانند با ابزارسازیها به تعمیق بازار کمک کنند و حتی با دیدگاه بلندمدتشان روند بازار را تغییر دهند. من معتقدم حضور درهمین دوران و تلاش بر ای راه افتادن چرخهای اقتصادی وظیفهای است که نهادهای مالی میتوانند برای خود تعریف کنند.