به گزارش می متالز، برای اولین بار در مردادماه، دلار و سکه همزمان بازدهی منفی را ثبت کردند؛ یک هفته مانده به پایان مردادماه، دلار 1.8 درصد از ارزش خود را از دست داد و سکه بازدهی منفی 1.2 درصدی را به ثبت رساند. پیشتر در سراسر مردادماه، یکی از این دو حداقل در مجموع هفته افزایش قیمت را تجربه کرده بود. البته با وجود اینکه بازدهی هر دو دارایی با ارزش در هفته گذشته منفی شد، آخرین روز هفته را با افزایش قیمت پشت سر گذاشتند.
روز پنجشنبه، سکه تمام بهار آزادی ۳۰ هزار تومان افزایش قیمت را به ثبت رساند و به قیمت ۴ میلیون و ۱۸۰ هزار تومان رسید. در بازار موازی، شاخص ارزی در برابر پایین رفتن از کف ۷ماهه ۱۱ هزار و ۶۵۰ تومانی مقاومت کرد و توانست با ۳۰ تومان افزایش به بهای ۱۱ هزار و ۶۸۰ تومان برسد.
با وجود مقاومت دلار در برابر کاهش بیشتر، افزایش روز آخر نیز به اندازهای قوی نبود که نوسانگیران ارزی را به ادامه افزایش قیمت امیدوار کند. بیشتر فعالان ارزی، رشد روز پنجشنبه را بهعنوان یک اصلاح طبیعی قیمت در نظر گرفتند. هر چند که عدهای نیز آن را به معنای تاکتیک جدید بازارساز تفسیر میکردند.
از نظر گروه آخر، بازارساز دیگر به دنبال کاهش پردامنه قیمتها نیست، بلکه به دنبال آن است یا قیمت را با شیب ملایم در مسیر نزولی قرار دهد یا حداقل در همین سطوح کنونی حفظ کند. این عده باور دارند که بازارساز تصور میکند در صورت افت پردامنه قیمتها با حملات سفتهبازانه مواجه خواهد شد. استدلال آنها نیز جدا از ملاحظات تحلیلگران فنی، بر تقاضای معاملهگران بزرگتر استوار است.
بهعنوان مثال از نگاه آنها زمانی که بازیگران بزرگ در سامانه نیما با قیمتهای بالای ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان حاضر به خرید شدهاند، حتما در قیمتهای پایینتر از این سطح اشتیاق بیشتری برای خرید از خود نشان خواهند داد؛ این اتفاق در صورتی رخ نخواهد داد که انتظارات میانمدت آنها تغییرات محسوسی کرده باشد.
یکی از مهمترین عواملی که نگاه معاملهگران بزرگ را تا اندازهای نسبت به آینده میانمدت قیمت افزایشی نگه داشته است، انتظار کاهش درآمدهای نفتی ایران و در نتیجه کاهش قدرت بازارساز در سمت عرضه است. در مقابل کاهشیهای بازار باور دارند، به اندازهای بازار طی نیم سال اول ۹۷ با افزایش تقاضا روبهرو شد که در شرایط کنونی نیز حتی با اشباع تقاضا مواجه است و هر اندازه هم در آینده عرضه ارز کاهش پیدا کند، تقاضا به اندازهای نیست که قیمت را تحریک کند.
در واقع از نظر این گروه، ارز زیادی در سال گذشته خریده شده است و دیگر کسی نیاز به خرید بیشتر ندارد. این نگاه البته تا حدی با ابهاماتی مواجه است، چرا که اگر افراد نقدینگی خاصی در دست نداشتند، بازاری چون سهام با چنان نوسانات افزایشی از ابتدای سال ۹۸ مواجه نمیشد.
شاید منطقیتر باشد که بگوییم به دلیل شرایط آرام بازار ارز طی ماههای اخیر و کاهش شدید نوسانات به همراه ثبت بازدهیهای منفی پی در پی، بازیگران سعی کردند نقدینگی خود را به سمت بازارهایی هدایت کنند که تصور میکردند حداقل ضرری به دنبال نخواهد داشت.
با توجه به انتظارات افزایشی میانمدت شماری از معاملهگران که به واسطه تصور آنها از کاهش درآمدهای نفتی ایجاد شده است، کارشناسان به بازارساز پیشنهاد میدهند منابع ارزی خود را به گونهای مدیریت کند که در میانمدت در صورت حملات سفتهبازانه و تغییر کمی انتظارات، بازار دچار شوکهای دیگر نشود.