چنین اقدامی نگرانیهای زیستمحیطی ویژه خود را دارد، اما شرکت کانادایی «گِریندیپریسورسِز» بر روش جدید استخراج مواد معدنی از بستر دریا کار میکند که هیچ گونه باطلهای از خود بر جای نمیگذارد. به گزارش می متالز به نقل از ماینینگ-فناوری گریندیپریسورسز شرکتی اکتشافی است که بر امکان بهرهبرداری از کلوخههای پلیمتالیک از بستر دریا تمرکز دارد. برخلاف استخراج پوسته بستر دریا یا سولفیدهای گسترده در آن، این کلوخهها در بستر دریا نیمه غرق هستند و در فرآیند استخراج نیاز به حفاری با شدت بالا ندارند. دکتر سامانتا اسمیت مدیر محیطزیست و امور اجتماعی دیپگرین میگوید: کلوخههای پلیمتالیک نوعی مواد معدنی هستند که در بستر دریا یافت میشوند و مانند مزارع سیبزمینی به نظر میرسند. بیشتر این کلوخهها غنی از فلز هستند و نکته کلیدی این است که در این کلوخهها چند گونه فلز وجود دارد که شامل نیکل، منگنز، کبالت، مس و... میشود. گریندیپ امیدوار است با جمعآوری این کلوخهها فلزات باارزش را با راهکاری که کمترین هجمه زیستمحیطی دارد، جمعآوری کند، اما علاوهبر اینکه استخراج مواد معدنی از بستر دریا به طور روزافزون تبدیل به یک سوژه قابل توجه در بین شرکتهای معدنی میشود، چه چیزی این شرکت را از سایرین متمایز میکند؟
گریندیپ را ۶ سال پیش دیوید هیدون با پشتیبانی مالی جرارد بارون تاسیس کرد. بارون اکنون مدیرعامل مجموعه است و هر دو پیش از این در شرکت «ناتیلوسمینرالز» مشغول بودند؛ شرکتی که در زمینه استخراج مواد معدنی از بستر دریا فعالیت دارد و تصمیم دارد نخستین شرکتی باشد که در چند سال آینده و در سطح جهان عملیات تجاری را در ساحل پاپوآ گینهنو آغاز میکند.
اما برخلاف ناتیلوس، دیپگرین به دنبال روشی است که فلزات و مواد معدنی بستر دریا بدون ایجاد هیچ باطلهای جمعآوری شوند. اسمیت میگوید: «باطله صفر» هدفی فوقالعاده برای یک شرکت معدنی است و میافزاید: تحقق این هدف ممکن است؛ آن هم به دلیل طبیعت کلوخههای پلیمتالیک که روی بستر دریا قرار میگیرند. بنابراین میتوان آنها را با ماشینآلاتی که از راه دور کار میکنند، جمعآوری کرد و با کشتی به کارخانه فرآوری ویژهای انتقال داد که حق ثبت اختراع و امتیاز را در زمینه فناوری هیدرومتالورژیک از سوی دیپگرین دارد و با این فناوری میتواند فلزات را از کلوخههای سنگین استخراج کند. در کنار این فلزات گرانبها طیفی از محصولات جانبی نیز ایجاد میشود که همه آنها قابلیت تجاری دارند. کنسانتره سولفید روی، سیلیکا با عیار بالا، هیدروکسید آهن و خوراک نیتروژن کلسیم در این کلوخهها یافت میشوند و کاربردهای گوناگونی مانند ساخت سیمان و کود دارند. اکنون دیپگرین دو مجوز اکتشافی برای آغاز کار در منطقه «کِلاریونکِلیپِرتون» در اقیانوس آرام برای جمعآوری کلوخههایی دارد که دربردارنده نیکل، منگنز، کبالت و مس با عیار ۷ درصد است. ایده اکتشاف این منطقه به دهه ۱۹۷۰ میلادی و پیش از آنکه انجمن بینالمللی بستر دریا (International Seabed Association) ایجاد شود، برمیگردد به این معنا که معدنجویان در آن زمان نمیتوانستند مجوز تجاری برای بهرهبرداری از کلوخهها دریافت کنند و این منطقه از آن زمان رها شده بود.
در سراسر جهان، منابع معدنی با عیار بالا در حال کمیاب شدن هستند و در روند رو به رشدی کانیهای کمعیار از معادن خارج میشود. استخراج مستمر این ذخایر کمعیار باعث ایجاد مقادیر گستردهای از باطلهها میشود که برای ایجاد مقدار کمی فلز به وجود میآیند. اسمیت میگوید: چه میشد اگر میتوانستیم مواد معدنی را از منبعی بهدست آوریم که مجبور نباشیم برای آن کوهها را حفر کنیم تا به کانی دست یابیم؟ چه میشد اگر برای اجرای یک پروژه معدنی و پیشبرد آن نیاز به نقل مکان به دوردستها نبود؟ چه میشد اگر نیاز به سدهای باطله از بین میرفت؟ چه میشد اگر به کانیهایی دست مییافتیم که عیار بالایی دارند و مقدار فلزات در آنها بیشتر است؟ رفتن به بستر دریا برای فلزات به معنای دستیابی به بسیاری از این خواستههاست؛ اگر به معنای دستیابی به همه آنها نباشد. اسمیت میافزاید: همچنین مرسوم شدن هر چه بیشتر انرژیهای تجدیدپذیر و رقابتی شدن نرخ آنها و مواد معدنی که در ساخت آنها موردنیاز است، احتیاج به مواد معدنی ویژهای را سبب میشود. تقاضا برای ابزار و تجهیزات مربوط به فناوریهای سبز مانند باتریها، پرههای توربینهای بادی و سلولهای خورشیدی در حال رشد است و فلزات و مواد معدنیای که از عمق دریا استخراج میشوند، برای تولید انرژیهای نو نسبت به روشهای مرسوم تولید انرژی، ضروری و لازمتر هستند، برای نمونه در توربین بادی ۵ مگابایتی مجزا، برحسب نوع ژنراتوری که برای آن استفاده میکنید، نیاز به ۱۵ تن منگنز، ۵ تن مس و ۵ تن نیکل دارید که اتفاقا همه آنها در کلوخههای پلیمتالیک پیدا میشود.
با وجود چنین ظرفیت اقتصادی، نگرانی زیادی در زمینه آسیبهای اکولوژیکی که استخراج مواد معدنی از دریا میتواند سبب شود، وجود دارد. به وقت استخراج، بستر دریا لخت و سنگهای موجود در آن به روی زمین آورده میشود؛ فرآیندی که تلفات سنگینی به حیات دریایی وارد میکند و ماهیها و گیاهان موجود در آن کشته میشوند. عامل دیگر، تاثیر ستونهای گرد و خاک بر محیطزیست محلی است. وقتی توفانی از شن و ماسه جابهجا شده به قسمت مرکزی آب فرستاده میشود، این دغدغه پیش میآید که این گونه فعالیتها تا چه اندازه زیانبخش هستند و پاسخ معدنکاران این است که تاثیرات، موضعی هستند و ستونهای گرد و خاک به سرعت فروکش میکنند. اسمیت با اطمینان میگوید: در بستر دریا تنها جایی حیوانات و زیستبوم آنها از بین میرود که استخراج اتفاق میافتد و نکتهای که در اینجا باید به آن تاکید شود این است که این گونه تاثیرات در هر گونه عملیات معدنی چه در خشکی و چه در دریا رخ میدهد و دیپگرین امیدوار است با پیگیری ایده کلوخهها به عنوان کمآسیبزاترین ذخایر مواد معدنی اختلال و آشوب ناشی از معدنکاری در زیرآب را به کمترین میزان برساند. معدنکاری با روش دیپگرین آسیبهای زیستمحیطی کمتری نسبت به معدنکاری در خشکی دارد، چون انجام پروژه معدنی منحصربه محل معدن نیست و کارخانه فرآوری ماده معدنی را در هر جایی میتوان بنا کرد و در نتیجه میتوان به راحتی از مناطق پرریسک برای اینکار فاصله گرفت؛ کمبود باطله نیز به این معناست که نیازی به استخرهای باطله که ریسک نشت مواد سمی از آنها وجود دارد، نیست.
دیپگرین با شرکت «مااِرسک» به توافق رسیده تا شماری از جایگاهها را برای ۵ عملیات دریایی در طول ۲ سال آینده فراهم کند. این سفرهای عملیاتی باعث میشوند که دیپگرین کار اکتشاف خود را کامل کند. مطالعات نهایی باید از سوی سازمان بینالمللی بستر اقیانوس انجام شود. توافق دیگری نیز با «گلنکور» حاصل شده که براساس آن این غول معدنی، نیمی از مس و نیکل تولید شده در یکی از سایتها را خواهد خرید. اسمیت میگوید: گام بعدی برای دیپگرین این است که مطالعات طولانیمدت زیستمحیطی را آغاز کند. او در اینباره توضیح میدهد: ابتدا لنگرهای اقیانوسشناسی را مستقر میکنیم، تعدادی کمپین ساحلی هم داریم که قرار است در طول سالهای پیش رو مطالعاتی را که برای ارزیابی اثرات زیستمحیطی موردنیاز است، تکمیل کنند. وقتی مطالعات کامل شد، استخراج آغاز میشود. دیپگرین امیدوار است نقش چشمگیری در امنیتبخشی به آینده عرضه فلزات در جهان با مناسبترین راهکارهای ممکن ایفا کند. به عنوان بخشی از این رویکرد، این شرکت با اطمینان میگوید دانشمندان و پژوهشگران در سراسر این پروژه و در فرآیندهای نقشهکشی، مطالعه و حفاظت از اقیانوس دخالت دارند. اسمیت در پایان میگوید: یکی از اهدافی که ما داریم این است که در شناخت جهانی فرآیندهای مربوط به عمق دریا، شرکت و اطمینان حاصل کنیم عرصه علوم از کاری که ما در اعماق دریا انجام میدهیم، بهره میبرد. رفتن به میانه اقیانوس آرام و مدیریت مطالعات در عمق ۴هزار متری آب کار آسانی نیست.