به گزارش می متالز، تاکنون و در پوشش این یارانهها، خریداران خودروهای الکتریکی از اعتبار مالیاتی دولت فدرال به ارزش ۲هزار و ۵۰۰ تا ۷هزار و ۵۰۰دلار برخوردار میشدند. هرچند بهنظر نمیرسد ترامپ بتواند این طرح را بدون درنظر گرفتن قانون کنگره حذف کند اما این تصمیم در جایگاه خود مهم بوده و بخشی از الگوی مستمر جمهوریخواهان مبتنی بر حمله به فناوریهای مرتبط با انرژیهای جایگزین و حمایت از صنایع مرتبط با انرژیهای سنتی بهشمار میآید. با توسعه خودروهای الکتریکی، انواع خودروهایی که از باتریها تغذیه میکنند جایگزین خودروهایی میشوند که از نفت انرژی میگیرند، در حالی که صنعت نفت و پتروشیمی مدتهاست ستون مهمی برای پشتیبانی از جمهوریخواهان به شمار میآید. این اتفاق همچنین راهکاری است که ترامپ بهوسیله آن همراه نبودن خود را با اقدامات مرتبط با مبارزه با تغییرات آب و هوایی نشان میدهد. علاوه بر همه اینها، ترامپ تلاش و تمرکز بسیاری را صرف این کرده که یارانههای انرژی زغال سنگ را افزایش دهد. با این وجود به دلایل بسیاری میتوان ادعا کرد، توقف یارانه خودروهای برقی ایده خوبی نیست. تئوری «اقتصاد استاندارد» میگوید که یارانهها قیمتهای بازار را از حالت طبیعی خارج میکند. لیبرالها مدتهاست از این نظریه در راستای مخالفت با یارانههایی که به انرژیهای سبز تعلق میگرفت، استفاده کردهاند. این تئوری همچنین میگوید که خروج قیمتهای بازار از حالت طبیعی گاهی میتواند اقتصاد را کارآمدتر کند. یکی از این موارد، آلودگی است. وقتی یک نیروگاه که با سوخت فسیلی برق تولید میکند و دیاکسید کربن به هوا میفرستد، آسیبی که تغییرات برآمده از آن ایجاد میکند، در بهای برقی که این نیروگاه میفروشد، تاثیری ندارد. در صورتی که گرمایش جهانی به کنترل درنیاید، آسیب به امریکا در دهههای پیشرو بسیار خواهد بود. این جریان میتواند اقتصاد امریکا را در پایان قرن جاری میلادی ۱۰برابر میزان کنونی کوچکتر کند؛ کاهشی که برآمده از آتشسوزیهای شدید، افزایش سطح آب دریاها و دیگر پدیدههای مرتبط با تغییرات آب و هوایی خواهد بود. سیاستی که اقتصاددانان برای مقابله با تغییرات آب و هوایی پیشنهاد دادهاند، مالیات بر کربن است و مبتنی بر آن، واحدهایی که کربن بیشتری به جو میفرستند، باید مالیات بیشتری بپردازند. اگرچه مالیات بر کربن سیاست خوبی بهشمار میآید اما یک ضعف سیاسی بزرگ در آن وجود دارد. مالیات بر کربن در امریکا و در سطح ملی وضع میشود، در حالی که گرمایش زمین برآمده از رفتار همه جهان است. کشوری نمیخواهد فشار مالیات بر کربن را تحمل کند و از سویی دیگر هر کشوری مشتاق است زغالسنگ و نفت را ارزان مصرف کند. اینچنین است که قوانین مرتبط با تغییرات آب و هوایی همچنان در گیرودار سیاستهای ترامپ و مخالفان آن بهسر میبرد.