به گزارش می متالز، در پی همین دغدغهها شرکتهای استخراجکننده همانند «دِبیرز» برای محافظت از این صنعت وارد عمل شدهاند. شرکت انگلیسی دِبیرز در سطح بینالملل به اکتشاف، استخراج و تجارت اشتغال دارد.
کاترین ادیسونمانی به خرید و فروش الماس در شرکت «بریلیاَنتاِرس» اشتغال دارد. این شرکت فروشنده الماسهای طبیعی و الماس ساخته شده در آزمایشگاه است. او میگوید: تشخیص تفاوت ۲نوع الماس با چشم غیرمسلح ممکن نیست و نیاز به تجهیزات پیچیده دارد. الماسهای آزمایشگاهی از نظر گوهرشناسی با الماسهای طبیعی همسان هستند، هر ۲ساختار کربنی دارند و از نظر ویژگیهای شیمیایی، میزان درخشندگی و ویژگی فیزیکی مانند یکدیگرند. فقط منشأ شکلگیری و بهای آنهاست که با یکدیگر تفاوت دارد. بریلیاَنتاِرس، الماسهای آزمایشگاهی را با قیمتی در طیف ۳۷۵ تا ۱۱۰هزار دلار بسته به اندازه، برش و کیفیت آن میفروشد و نرخ الماسهای معدنی که در چارچوب قانونی فروخته میشود از ۵۰۰ تا ۲میلیون دلار است. همین بهای پایین است که نسلهای نو را که به دنبال خرید ارزان هستند به الماسهای مصنوعی، جذب و کلاهبرداران را امیدوار میکند با نیرنگ بتوانند الماسهای مصنوعی را به عنوان الماس طبیعی بفروشند.
الماسهای طبیعی در حرارت و فشار زیاد در میانه زمین و در میلیاردها سال پیش از آنکه کشف و استخراج شوند، شکل گرفتهاند، در حالی که الماسهای کاشته شده در آزمایشگاه در چندین روز یا چند هفته ایجاد میشوند. این نوع الماسها کمی بیش از ۶۰سال پیش و در دهه ۱۹۵۰میلادی (۱۳۲۹ خورشیدی) به وجود آمدند و در میانه دهه ۱۹۹۰میلادی (۱۳۶۹ خورشیدی) و با تولید کریستالهای بزرگتر که برای ساخت جواهر مناسب بودند، ظهور و بروز پیدا کردند. فشار زیاد، دمای زیاد و رسوب شیمیایی بخار، رایجترین فنون ساخت این الماسها هستند. در همین حال توسعه این فنون و فرآیندها به پایین آمدن هزینه تولید الماسهای مصنوعی انجامیده است.
در میان انواع الماسهای مصنوعی، برخی از آنها ممکن است به دلیل ویژگیهای ظاهری مانند ناسرگی، واکنشهای فروسانس و ویژگیهای رشد به آسانی بهوسیله یک میکروسکوپ شناسایی شوند اما برای شناسایی بسیاری از آنها نیاز به تجهیزات پیشرفته علمی است.
روسِل شور، تحلیلگر ارشد در نهاد گوهرشناسی امریکا در این باره میگوید: برخی تولیدکنندگان الماس مصنوعی از راهکارهایی برای ایجاد ابهام در شاخصههای تمایز ۲نوع الماس استفاده میکنند که باعث میشود تشخیص الماس طبیعی از مصنوعی، نیاز به آزمایشهای پیچیده داشته باشد.
به هر حال حضور الماسهای کاشته شده، در بخش صنعتی بسیار پررنگ است و این گونه ۹۹درصد سهم بازار را در صنایع مصرفکننده به خود اختصاص داده است. همه اینها سبب شده که استخراجکنندگان الماس احساس کنند الماسهای مصنوعی ماهیت بیعیب و نقص فعالیتهای آنها را تهدید میکنند.
لینِت اِیجِیگولد، مدیر روابط رسانهای گروه کارخانههای دِبیرز در این باره میگوید: نقطه تمرکز صنعت ما درحالحاضر مصنوعات ناشناخته ایجادشده در فشار و حرارت بالاست. همه فعالان این صنعت میدانند که اطمینان مصرفکننده در فروش الماس تا چه اندازه اهمیت دارد؛ بنابراین جایی برای تحمل کردن نیست و نگرانیها درباره این قضیه در حال افزایش است، خرید و فروش محصولات تقلبی نیز به شکل سهوی یا عمدی میتواند منجر به آسیبهای جبرانناپذیر برای نام و اعتبار شرکتها شود.
گولد در ادامه توضیح میدهد: خرید از منابع ثانویه و نه از شرکتهای تراشدهنده الماس میتواند فرصت خوبی باشد برای اینکه الماس مصنوعی به جای الماس طبیعی به مشتریان از همه جا بیخبر فروخته شود.
اولیا لینده، عضو شرکت مشاوره جهانی نیز در این باره میگوید: شباهت الماسهای کاشته شده به سنگهای طبیعی، تشخیص آنها را از هم سخت میکند و این مسئله در صورتی که الماسهای مصنوعی به جای الماس طبیعی فروخته شوند، مشکلساز میشود؛ به ویژه در دستهای از الماسهای مصنوعی که «مِلِی» نام دارد. مِلِی، الماسی با وزن یک چهارم قیراط است و از آنجا که هر قیراط حدود ۲۰۰گرم است، ملی حدود ۵۰گرم وزن دارد. این دسته از الماسها به دلیل اندازههای کوچکشان برخلاف بیشتر الماسها که بیش از یکسوم قیراط وزن دارند، برای درجهبندی به آزمایشگاه فرستاده نمیشوند؛ بنابراین الماسهای کاشتهشده در آزمایشگاه میتوانند به راحتی با الماسهای ملی مختلط شوند. تنها راهحل باقیمانده، آزمایش است و جنگ با فناوری به وسیله فناوری؛ در همین زمینه، آزمایشگاه و پژوهشگاه موسسه گوهرشناسی امریکا محافظانی در برابر آن گروهی که نمیخواهند طبیعت خود را آشکار کنند، به شمار میآیند. این موسسه در سال ۲۰۱۶میلادی (۱۳۹۵خورشیدی) سرویس تجزیه و تحلیل مِلِی را برپا کرد تا الماس حاضر در این طبقه را بیازماید. شرکت معدنی دِبیرز نیز در سپتامبر۲۰۱۶ (شهریور-مهر ۱۳۹۵) ابزار جدیدی به نام «فوزیو» ایجاد کرد. فوزیو یک ابزار آزمایشی جامع است که میتواند قطعات الماس طبیعی صیقل داده شده را تجزیه و تحلیل و تعیین کند که آیا آنها دربردارنده مصنوعات حاصل از فن فشار و حرارت زیاد هستند یا نه؟ هر الماسی که مصنوعی بودن آن تشخیص داده شود، برای آزمایش بیشتر به مرکز بینالمللی پژوهش و درجهبندی الماس دِبیرز فرستاده میشود و در آنجا فوزیو مصنوعات حاصل از رسوب شیمیایی بخار، شبهالماسها یا هر گونه سنگ پرداخت شده را از الماس طبیعی غربال میکند.
در جریان این تحلیلها، سنگهای بیرنگ یا نزدیک به بیرنگ ۰.۰۰۳ قیراطی و سنگهایی به اندازه یک سوم یک نقطه یا ۰.۹میلیمتری به اندازه یک قیراط روی یک صفحه و در حالی که در معرض اشعه ماوراء بنفش هستند، بررسی میشوند. علاوه بر ابزار یادشده، نمونههای دیگری از ابزارها هستند که در شناسایی الماس مصنوعی به کمک استخراجکنندهها آمدهاند. از جمله آنها ابزار الماس آلروسا، ام-اِسکِرین متعلق به شرکت بلژیکی اِچآردی و ابزار اِیاِمدی متعلق به دِبیرز است.
گولد، مدیر روابط رسانهای در گروه کارخانههای دِبیرز که پیشتر معرفی شد، میگوید: ما به عنوان پیشتازان صنعت الماس در برابر مشتریان، کارمندان، شریکان و مصرفکنندگان خود مسئول هستیم و باید از ارزش منابع طبیعی محدودمان در برابر فعالیتهای متقلبانه محافظت کنیم اما از سویی دیگر بیشتر ابزارآلات تشخیصدهنده در دسترس، گران هستند. فوزیو ۴۵۰۰دلار نرخ دارد و برای تاجران کوچک الماس و جواهر، خرید آن به صرفه نیست؛ همان تاجرانی که الماس را نه به طور مستقیم از واحد جلادهنده آن بلکه از یک فرد واسطه میخرند و این نقطه ضعفی است که میتواند مسیر را برای ورود متقلبانه الماسهای مصنوعی به بازار هموار کند.
با همه این تفاسیر در خرید و فروش الماس، همچنان دست بالا را انواع ارگانیک دارند و محبوبیت الماسهای مصنوعی نیز در حال رشد است. نسلهای نوپا به دنبال جایگزین ارزانتری برای الماس هستند و الماسهای آزمایشگاهی که وارد بازار میشوند، هم زیبا هستند و هم بهصرفه و در نتیجه توجه این نسل را به خود جلب میکنند. با این حال کارشناسان موافقند که حتی در چنین شرایطی، الماسهای طبیعی جذابیت خود را از دست نخواهند داد.
روسل شور در این باره میگوید: فکر نمیکنم برای صنعت الماس معدنی جای نگرانی باشد زیرا خرید الماس ارگانیک یا مصنوعی به اولویت مصرفکننده بستگی دارد اما به نظر من تقاضا برای الماس طبیعی در کوتاهمدت افت چشمگیری نخواهد داشت.
لینده نیز موافق است و در این زمینه این گونه اظهار نظر میکند: اگرچه با رشد فناوری، هزینه تولید الماس آزمایشگاهی رو به کاهش است اما تولید محصول در حجمهای بالاتر، نیاز به سرمایه چشمگیر دارد؛ در عین حال صنعت الماس مانند دیگر کالاهای لوکس با چالش بسیاری روبهرو است که مهمترین آنها حفظ طولانیمدت رشد تقاضا برای جواهر الماس، به ویژه در میان نسل جدید مصرفکننده است. در هر صورت تا وقتی رویای الماس زنده است، این سنگ قیمتی راه خود را به قلب و کیف پول مصرفکنندگان پیدا میکند و در این بین هر کالای دیگری مغلوب است.