به گزارش می متالز، یک روی سکه: آوازه ایران به عنوان یکی از ثروتمندترین کشور جهان در ذخایر منابع طبیعی به ویژه سنگ آهن نسل به نسل چرخیده است اما کشوری که با داشتن یک درصد جمعیت جهان، بیش از هفت درصد منابع معدنی دنیا را در اختیار دارد اینک با خام فروشی نخستین حلقه تولید فولادش، چوب حراج به منابع طبیعی اش می زند.
طی سالهای اخیر رهبرمعظم انقلاب منتقد خامفروشی منابع ملی بوده است و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هم مکرراً بر این مهم تأکید دارد.
روی دیگر سکه: صنعت فولاد یکی از بنیانهای مهم اقتصاد هر کشوری است بهگونهای که مصرف سرانه فولاد شاخصی به منظور ارزیابی صنعتی بودن یک کشور مطرح است.
و معادن سنگ آهن نه تنها خوراک محصولات فولادی بلکه به تنهایی منبع تغذیه صدها صنعت پایین دستی در کشور است.
یکی از نتایج چرخش این سکه،ظرفیت 45 درصدی خالی این روزهای صنایع مادر کشور، ذوب آهن، به علت نداشتن سنگ آهن است درحالیکه سهم بیش از 50 درصدی تولید فولاد ایران بر دوش فولادسازان فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان خودنمایی می کند.
صدای سکه هم شنیدنی است: در حالی سالانه 15 میلیون تن سنگ آهن خام صادر میشود که دقیقا چرخ کارخانههای داخلی برای چرخیدن به همین میزان نیاز دارند و با روند فعلی صادرات، پیش بینی شده است تا 6 سال آینده که کشور نیاز 55 میلیون تنی به فولاد دارد باید به دنبال واردات سنگ آهن باشیم.
حالا که این سکه، زنگ هشدار را برای صنایع فولادی به صدا درآورده، قصه کوتاهی از مشکلات زنجیره تولید فولاد از ذوب آهن اصفهان ،پتانسیل ارزشمند این روزها با ظرفیت خالی بزرگ، خواندنی است.
کارخانه ایی که تنها تولید کننده ریل مطابق استانداردهای جهانی و بزرگترین تولید کننده مقاطع ساختمانی غرب آسیاست و هم اکنون اگر بخواهیم مشابه اش را در کشور بسازیم باید 100 هزار میلیارد تومان هزینه کنیم.
قصه از اینجا آغاز می شود که حدود نیمی از ظرفیت تولید کارخانه ذوب آهن اصفهان به علت نرسیدن سنگ آهن، خالی است حال آنکه روزانه میزان زیادی از سنگ آهن معادن داخلی صادر و همزمان ریل وارد می شود.
اینجا ذوب آهن اصفهان است، مادر صنعت ایران. کارخانه ای که تولید سالانه اش در اوایل انقلاب 600 هزار تن بود و الان چهار برابرشده است و هنوز هم پتانسیل دارد.
ذخیره 2 میلیون تنی سنگ آهن در ذوب آهن در سالهای 92 و 93 این روزها به کمتر از 200 هزار تن رسیده است که این نشان از کاهش 10 برابری توان خرید مواد اولیه در این واحد صنعتی بزرگ دارد.
در واقع 45 درصد ظرفیت ذوب آهن معادل سرمایه گذاری 45 هزار میلیارد تومانی این روزها خاک می خورد.
مدیرعامل شرکت ذوب آهن اصفهان می گوید: برای استفاده از کل ظرفیت خود (تولید سالانه حدود چهار میلیون تن) 6 و نیم میلیون تن سنگ آهن دانه بندی شده و مواد آهن دار نیاز داریم.
منصور یزدی زاده افزود: "اگر ذوب آهن تمام ظرفیت کار کند، 50 هزار شغل مستقیم و 150 هزار شغل غیرمستقیم و فرصت ارتزاق یک میلیون نفر فراهم می شود."
نعمت الله محسنی معاون بازرگانی شرکت نیز از اهمیت فعالیت کارخانه در تنظیم بازار محصولات فولادی می گوید و ادامه می دهد: "14هزار کارکنان ذوب آهن و حدود 20 هزار شاغل بخش معادن زغال سنگ در این بخش زنجیروار فعالیت دارند اما صنایع فولاد به ویژه اینجا با ظرفیت خالی ناشی از تأمین نشدن سنگ آهن، دست و پنجه نرم می کند."
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد کشور هم که مدعی است، از نظر ذخایر سنگ آهن کمبودی نداریم می گوید: "الان تولید سالانه محصولات فولادی در کشور 26 تا 27 میلیون تن است که امکان افزایش به 33 میلیون تن را دارد اما وزارت صمت با مدیریت، باید 50 میلیون تن سنگ آهن مورد نیاز کارخانه های فولادی کشور را تأمین کند، بعد به فکر صادرات باشد."
بهرام سبحانی ظرفیت خالی فولاد با ارزش افزوده بالا با صادرات سنگ آهن را در سال رونق تولید غیر منطقی می داند.
خواف از شهرهای استان خراسان رضوی پایتخت سنگ آهن غرب آسیاست.
وقتی وضع بارگیری این ماده اولیه صنایع فولادی را در اینجا رصد کنیم، مشکلی از کمی ذخائر مشاهده نمی کنیم.
محمد حسنوند معاون خط استخراجی یکی از معادن سنگ آهن خواف می گوید: "ما از نظر تولید به هر میزان سنگ آهن مشکلی نداریم اما قیمت خرید و پرداخت نقدی حرف اول را می زند."
دیگر صاحبان معادن سنگ آهن هم همین ادعا را دارند و از کسب سود سه برابری صادرات در مقابل فروش داخلی می گویند.
روزانه سنگ آهن، کنسانتره و گندله از طریق کشتی به خارج از کشور صادر می شود و در قسمت واردات هم بار ریلی وارد کشور می شود در حالی که کارخانه ذوب آهن می تواند ریل تولید کند.
ایران پایینترین نرخ عوارض را در میان صادرکنندگان سنگآهن دارد.
براساس بخشنامه دوماه و نیم پیش دولت (15 خرداد 1398) با امضای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری مبنی بر صادرات سنگ آهن آمده است: اول باید نیاز داخلی تأمین شود و پس از آن صادرات صورت گیرد.
این بخش قصه با دیگر بخش ها در تناقض است.
مدیر کل دفتر بهره برداری معادن وزارت صنعت، معدن و تجارت مدعی است: از اول خرداد تا اول شهریور امسال، یک و سه دهم میلیون تن سنگ آهن صادر شده است.
مهرداد اکبریان رئیس هیئت مدیره سنگ آهن ایران در پاسخ سوال مبنی بر علت صادرات ماده اولیه (خام فروشی) با ابراز نارضایتی از تغییر نکردن قیمت گذاری سنگ آهن در سالجاری با توجه به افزایش قیمت دلار می گوید: "90 درصد معادن سنگ آهن دولتی است، برای بخش خصوصی هم نمی توان بدون حمایت دولت قانون جلوگیری از خام فروشی وضع کرد،باید بازار شفاف شود."
تولید کننده فولاد با توجه مصوبات ستاد تنظیم بازار موظف به عرضه محصول با قیمت کمتر از قیمت جهانی در بازار داخلی است و این موجب کاهش توان او برای خرید ماده معدنی در برابر خریدار خارجی شده است.
مدیر کل دفتر بهره برداری معادن وزارت صنعت،معدن و تجارت هم در پاسخ خام فروشی سنگ آهن با توجه به مشکل ذوب آهن با اشاره به کاهش صادرات سنگ آهن از 24 میلیون تن سال 1391 به هشت و هشت دهم میلیون تنی پارسال می گوید: "اواخر خرداد، دولت یک میلیون و 700 هزار تن سهمیه این ماده اولیه از منطقه سنگان مصوب کرد که چندی است اجرایی شده است."
کاووس قاسمی افزود: مشکل موضوع ظرفیت خالی ذوب آهن به روز نبودن روابط تجاری اش به ویژه بدهی زیاد به معدن داران سنگ آهن بر می گردد، چرا بقیه کارخانه های فولادی مشکل ندارند."
معاون بازرگانی شرکت ذوب آهن اصفهان در پاسخ این نماینده دولت می گوید: "ذوب آهن اصفهان بر اساس اصل 44 قانون اساسی در سال 1392 به عنوان آخرین واحد فولادی توسط دولت واگذار شده است و دولت بر اساس سیاستگذاری اشتباهی که انجام داد ابتدا زنجیره مواد اولیه و بالادستی فولاد را واگذار کرد."
نعمت الله محسنی اضافه می کند: "بدهی ذوب آهن اصفهان به معادن سنگ آهن، 43 میلیارد تومان است که قابل توجه نیست. چرا با اینکه سنگ آهن دانه بندی که خوراک این شرکت است، 110 هزار تن سنگ آهن دانه بندی حدود دو هفته پیش از کشور خارج شد؟"
طبق آخرین آمار ارائه شده وزارت صنعت، معدن و تجارت، تولید پارسال در بخش های مختلف زنجیره تولید محصولات فولادی به این شرح است: 88 میلیون تن سنگ آهن، 48 میلیون تن کنسانتره از 31 واحد، 42 میلیون تن گندله از 17 واحد، 27 میلیون آهن اسفنجی از 20 واحد، 25میلیون تن شمش از 80 واحد و 22 میلیون تن محصول فولادی از 148 واحد.
دبیر سندیکای تولید کنندگان لوله و پروفیل فولادی هم با ارائه مستندات از علاقه مندی هر زنجیره فولاد به خام فروشی اشاره می کند و می گوید: "حدود 30 تا 40 درصد سنگ آهن صادر می شود بقیه بخش های فولادی کشور هم با توجه به قیمت مناسب تر و حمل و نقل راحت تر تمایل به صادرات ماده اولیه خام خود دارند."
امیرحسین کاوه اضافه می کند: "اما روی دیگر ماجرا، جنگیدن واحدهای تولیدی فولادی برای تهیه ماده اولیه است و عنوان صادر کننده برتر کشور به خام فروش اول سنگ آهن که به راحتی از رانت برق،گاز و منابع طبیعی استفاده کرده تعلق گرفته است، برای حل این موضوع دولت باید برای خام فروشی عوارض سنگین تعیین کند."
خودداری از خامفروشی یکی از سیاستهای کلان کشور است، با این حال دولتی که روی اخذ عوارض خروج از کشور حساسیت دارد، مشخص نیست که چرا روی اخذ عوارض بیشتر از صادرات سنگآهن، کنستانتره سنگآهن و فرآوری های ابتدایی برای دور زدن عوارض، حساسیت چندانی ندارد.
با وضع عوارض منطقی بر صادرات سنگآهن سالانه دهها برابر عوارض خروج از کشور دولت می تواند درآمد کسب و در عین حال از خامفروشی منابع ملی و میهنی جلوگیری کند در عین حال به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز به شکل واقعی عمل می شود.
تبدیل سنگ آهن به محصولات فولادی در کشور بیش از چهار برابر ارزش افزوده ایجاد می کند و در صورت تأمین سنگ آهن کارخانه های فولادی و افزایش صادارت محصولات نهایی نیاز ارز معادن هم با افزایش تولید و تعامل با صنایع داخلی تأمین خواهد شد.
کم توجهی به ارزش فراوری ذخائر و معادن غنی، هدر رفت منابع بی بازگشت ملی، کاهش اشتغال و وابستگی به واردات محصولات نهایی فولاد از سایر کشورها را در بر خواهد داشت
خامفروشی ایجاد فرصت اشتغال برای کشورهای دیگر است، جوانان کشور بیکار هستند، اما جنس در چین فرآوری میشود. بنابراین باید مدافع عوارض بر صادرات موادمعدنی خام بود و برای آن تلاش کرد و شورای اقتصاد نیز در این زمینه جدی باشد.
اتمام خام فروشی مواد معدنی درکشور نوید آینده ی روشن صنعت و معدن را می دهد که بسیاری از افراد می توانند روزی خود را از لا به لای همین سنگ ها به دست بیاورند.