به گزارش می متالز، باید واکاوی و تحلیل و تفسیر کرد که به نسبت استانهای هم طراز خود چه حرکت رو به جلویی در صنعت داشتهایم کدام معدن را از مهجوریت و پنهان بودن به مرحله استخراج که هیچ اکتشاف رساندهایم و مهمتر از همه در زمینه تنظیم بازار و جلوگیری از بیانصافی و اجحاف و گرانفروشی و کم فروشی چه کاری برای مردم استان کردهایم.
در خبرها شنیدیم که بالاخره پس از ۷ سال مدیریت طولانی داریوش دیودیده با همه خوبیها و بدیها تلاشها و کمکاریها سالار حسینپور جای وی نشست که خود جای تحلیل و تفسیر دارد.
سوال اصلی از استاندار محترم این است که اگر بنا به ادامه کار قبلیها نبود این انتخاب و انتصاب هر چند موقتی چه توجیهی دارد آقای حسینپور و دوستان و همکارانش در اداره بازار امتحان خود را پس دادهاند.
باید به استاندار محترم گفت که اگر بازار و صنعت و معادن با این روش مدیریتی جوابگوی مردم و اقتصاد کشور و استان بود اجازه میدادید خود مدیر قبلی هشت سال مدیریتی در دولت تدبیر را پشت سر میگذاشت و لااقل اگر کاری هم انجام نمیشد یک رکورد برای آقایمدیر باقی میماند.
اما آنگونه که شنیدهایم استاندار محترم حقیقتا از وضعیت بازار و صنعت و حوزه معدن نگران است و بالطبع از مدیریت سابق رضایتی نداشته که به فکر اصلاح مدیریتی در این سازمان مهم بوده است و با یک تحلیل خیلی ساده درمییابیم که کلانتری هیچگاه خودرا از چاله به چاه نمیاندازد و قطعا مشاورانی دارد که به کمک آنها فردی خارج از دایره مدیران امتحان پس داده را برای این کار سخت و سنگین معرفی کنند و البته خوب میداند که مدیریت دیودیده و حسینپور از یک جنس است.
اما اگر وزیر محترم صمت و معاونین و مشاورینش با همراهی نمایندگان در معرفی سرپرست جدید نقش داشتهاند باید به آنها نیز گفت که با چنین اقداماتی قطعا یا شناختی از افراد ندارید و یا اینکه حساب شده و از روی برنامهای غیر از تنظیم بازار و حرکت دادن چرخ صنعت دست به چنین اقدامی زدهاید.
نتیجه کلام اینکه با چنین انتخابهای امتحان پس دادهای نباید به آینده این سه حوزه مهم و استراتژیک چندان خوشبین بود چرا که این نسخه پیچیده شده از مرکز درد مردم را درمان نخواهد کرد.