به گزارش می متالز، کمی بیش از ۲میلیون کیلومترمربع مساحت دارد، به اندازه عربستان. اما چرا ترامپ دست روی این نقطه یخزده از زمین گذاشته که به جز چند نقطه محدود آن سایر مناطقش خالی از سکنه است؟ از سایر جنبهها که بگذریم، گرینلند ذخایر چشمگیر و البته دستنخوردهای از عناصر نادر خاکی دارد؛ ذخایری که بیتردید از دیدگاه امریکا جذابیت ویژهای به گرینلند میدهد. این جذابیت از آنجا برمیآید که امریکا در تنش تجاری با چین در تامین این عناصر با چالش روبهرو شده است. به گزارش روزگارمعدن به نقل از ماینینگ-فناوری، درحالحاضر تنها یک پروژه اصلی معدنی در گرینلند انجام میشود. این پروژه کِیوِنفیلد نام دارد و برای استخراج عناصر نادر در سال ۲۰۰۷میلادی (۱۳۸۶خورشیدی) آغاز شده است. کِیوِنفیلد در جنوب غرب گرینلند در منطقهای به وسعت حدود ۸ در ۱۵کیلومتر مستقر است و شرکت استرالیایی «گرینلند مینرالز» آن را پیش میبرد. تصور میشود که کِیوِنفیلد یکی از بزرگترین منابع توسعهنیافته عناصر نادر خاکی جهان باشد و ذخایر آن در چندین منطقه به یکمیلیارد تن برسد. همچنین گفته میشود که این منطقه ششمین ذخیره بزرگ اورانیوم جهان و دومین ذخیره بزرگ اکسیدهای نادر خاکی را در خود جای داده است. یعنی برابر با ۱۱.۱میلیون تن اکسید نادر خاکی و ۵۹۳میلیون پوند (حدود ۲۶۹هزار تن) اورانیوم. منطقه میزبان این پروژه همچنین دربردارنده یک نوع سنگ نادر به نام «لوجاورایت» است. امروز این عناصر خاکی میتوانند برای امریکا بیش از پیش ارزشمند باشند، در شرایطی که امریکا به دلیل تنشهای تجاری با چین در تامین این عناصر دچار مشکل شده است. درحالحاضر چین ۹۵درصد تولید جهانی این عناصر را در اختیار دارد و امریکا در کنار ژاپن و پس از چین، دومین مصرفکننده بزرگ این عناصر در جهان است. عناصر نادر در ساخت لوازم الکترونیکی که محصول شماری از شرکتهای امریکایی هستند، نقش کلیدی دارند. با این تفاسیر تامین یک منبع قابل اتکا و امن در زمینه این فلزات برای امریکا اهمیت ویژهای دارد. مطالعات پیش امکانسنجی پروژه کِیوِنفیلد در سال ۲۰۱۲میلادی (۱۳۹۱خورشیدی) کامل شد و مطالعات امکان سنجی آن در سال ۲۰۱۵میلادی (۱۳۹۴خورشیدی) به پایان رسید. حال برآورد میشود عمر تولید اولیه معدن این پروژه ۳۷سال باشد. رقم ۳۷سال بر مبنای نرخ ۳میلیون تن فرآوری کانی در هر سال تخمین زده شده است. پروژه کِیوِنفیلد تنها پروژه معدنی بزرگ در گرینلند به شمار میآید اما این کشور از ذخایر معدنی دیگری نیز برخوردار است که توجه شماری از کشورها و شرکتهای معدنی را به خود جلب کرده است، با توجه به اینکه امکان دسترسی به این منابع در سالهای اخیر بیشتر شده و دلیل این دسترسی افزایش گرمایش زمین است. با گرم شدن سیاره، صفحات یخی که حدود ۸۰درصد گرینلند را پوشانده، ذوب میشود و فعالیتهای معدنی در این کشور و دستیابی به ظرفیتهای معدنی ممکن خواهد شد. این ظرفیت شامل فلزات نادر خاکی، سنگهای جواهر و سنگآهن است. بلوجِیماینینگ دیگر شرکتی است که در پروژهای به نام دونداس در تلاش است بر این ظرفیت سرمایهگذاری کند. بلوجِی زیرمجموعهای از یک شرکت معدنی انگلیسی به نام «فَم گِروپا کَپیتالوآ» است و برای نخستین بار در سال ۱۹۱۶میلادی (۱۲۹۵خورشیدی) کار اکتشاف در این منطقه را شروع کرد. در سال ۲۰۱۷میلادی (۱۳۹۶خورشیدی) نیز موفق به دریافت مجوز از دولت گرینلند شد. این پروژه همچنان در مرحله دریافت مجوز قرار دارد. با این حال گفته میشود که پروژه دونداس دربردارنده پرعیارترین ذخایر ایلمِنیت، کانی کلیدی در ساخت تیتانیوم است. دیگر سرمایهگذاری چشمگیر در زمینه معدنکاری در گرینلند در پروژهای به نام «تانبریز» انجام شده است. این پروژه یکی از بزرگترین ذخایر فلزات نادر خاکی سنگین در جهان است و گفته میشود بزرگترین ذخایر دیسپروزیوم را در خود جای داده است. با وجود این اقدامات اما در یک برآورد کلی میتوان گفت ذخایر معدنی گرینلند بکر است و همچنین کمبود سرمایهگذاری در منابع معدنی این کشور تعیین کمیت و کیفیت ذخایر را سخت کرده و دست شرکتهای معدنی را برای سرمایهگذاری در ظرفیتهای معدنی آن بسته است. علاوه بر اینها جغرافیای گرینلند نیز خود عامل موانعی بر سر راه شرکتهای معدنی است.
در حالی که گرمایش جهانی باعث ذوب صفحات یخی شده که بیشتر سطح گرینلند را پوشانده اما هنوز هم یخهای باقی مانده مانع اکتشاف ذخایر و بهرهبرداری از ظرفیت معدنی آن میشود. همچنین سرمایهگذاران خارجی میدانند برای سرمایهگذاری در گرینلند با چالشهای زیادی درباره اهالی منطقه روبهرو هستند؛ مردمانی که چندان غریبنواز نیستند و روی خوش به خارجیها نشان نمیدهند.