به گزارش می متالز، در این شرایط مسائل خارج از معدن و تولید نیز چالشهای زیادی را به وجود آورده است؛ مسائلی همچون قوانین، ریسکهای ژئوپولتیکال، محدودیتهای اعمال شده برای جلوگیری از برداشتهای بیرویه از منابع، انتظارات سرمایهگذاران و سهامداران و همچنین بررسیهای موشکافانه عمومی.
از آنجایی که بر اساس پیشبینیها در آینده نیاز به مواد معدنی رشد خواهد داشت، داشتن یک نقشه راه در راستای اینکه شرکتهای معدنی و فلزی در آینده چه رویهای را باید طی کنند تا ادامه حیات اقتصادی برایشان امکانپذیر باشد، الزامی است.
ازجمله مهمترین این راهکارها حرکت به سمت اقتصاد کمکربن است. استخراج، حملونقل و فرآوری مواد معدنی نیازمند انرژی بوده و این انرژی شامل برق و سوختهای فسیلی مانند بنزین، گازوئیل و گاز طبیعی است. از آنجایی که پس از انقلاب صنعتی در قرن ۱۸میلادی مصرف سوختهای فسیلی و انتشار بیش از حد دیاکسیدکربن موجب گرمایش تدریجی زمین شده و ادامه این روند برای کره زمین و ساکنان آن فاجعه آفرین است، بنابراین معادن و کارخانههای تغلیظ و صنایع مرتبط باید به سوی کربنزدایی حرکت کنند و این روند باید به اجبار و با توجه به مخاطرات و قوانین وضع شده در سراسر جهان اجرایی شود. برای رسیدن به این هدف لازم است در معادن و صنایع وابسته سیستمهایی مستقر شوند که با تولید کربن کمتر کار میکنند. این کار با تبدیل سیستمهایی که با سوختهای فسیلی کار میکنند به سیستمهای الکتریکی و همچنین تبدیل خودروهای معدنی به خودروهای هیدروژنسوز و دریافت برق از منابع تجدیدپذیر و خورشیدی عملی میشود.
راهکار دیگر، دسترسی به ذخایر جدید معدنی است. شرکتهای معدنی نیاز دارند بر منطق معدنی جدید سرمایهگذاری کنند و دلیل آن این است که ذخایر موجود بهتدریج کم عیار شده یا به پایان میرسند. بنابراین از آنجا که عمر مناطق کمریسک معدنی در حال بهرهبرداری رو به پایان است، بنابراین شرکتهای معدنی باید سرمایهها را روی مناطقی متمرکز کنند که در زمانهای گذشته اقتصادی نبودهاند.
در شرایط کنونی با اعمال اتوماسیون (خودکارسازی) و دیجیتالی کردن معادن و کم شدن هزینهها کمک زیادی به اقتصادی شدن معادن غیراقتصادی قدیمی شده است. ازجمله راههای دیگر برای ادامه حیات معادن فعال کنونی، استفاده از باطلههای کمعیار موجود و قابل بازیابی و همچنین حرکت به سمت و سوی استخراج منابع زیرزمینی است. درحالحاضر برنامههایی برای استخراج مواد معدنی از بستر دریاها و در درازمدت استخراج مواد معدنی از سایر سیارات در دستورکار است.
کمکهای دولتی و پشتیبانی صندوقهای ضمانت اکتشافی راهکار سوم این ماجراست. با توجه به اینکه شرکتهای معدنی به دنبال به کمترین میزان رساندن ریسکهای سرمایهگذاری هستند، کمک و حمایت دولتها و همچنین مدلهای جدید تولید در توسعه و ادامه فعالیتهای معدنی پررنگتر خواهد بود.
در دهه نخست قرن جاری میلادی، تقاضای چین برای مواد معدنی افزایش پیدا کرد. این بازار رونق گرفت و قیمتها افزایش یافت، اما پس از یک دوره قیمتها افت کرد و این افت شرکتهای معدنی را با مشکل روبهرو کرد. دولتها برای کمک به تولیدکنندگان بهره وامهای معدنی را کاهش دادند و از طرف دیگر در میزان حقوق دولتی نیز تخفیفهای موثری را منظور کردند.
انعقاد قراردادهای اجتماعی در مناطق مجاور محدودههای معدنی نیز راهکار دیگری است. اختصاص منافع و مزیتهایی برای ساکنان مناطق مجاور محدودههای معدنی یک نکته کلیدی برای موفقیت عملیات معدنکاری است. درحالحاضر دریافت مجوز از اتحادیههای محلی و دریافت رضایت از آنها یکی از چالشهای بزرگ معدنکاری در قرن جاری بوده و بسیاری از پروژهها به همین دلیل به مرحله اجرایی نرسیدهاند و حتی پس از شروع عملیات مانع ادامه آن شدهاند. در معادنی هم که مراحل انتهایی کار خود را طی میکنند به واسطه مشکلات مالی و کمبود نقدینگی یا نبود نیاز به کادر نیروی انسانی به دلیل مکانیزه کردن و دادن پایان کار به بخشی از کارکنان اهالی مانع از ادامه کار معدن میشوند. موارد دیگری مانند گرمایش زمین و کمبود آب و تغییرات زیستمحیطی عوامل بازدانده در معدنکاری آینده خواهد بود. در این راستا، معدنکاری با دادههای آماری بالا و شفافیت دادهها ضروری است تا اطلاعات کامل باعث شود سهامداران از شرایط معدن مطلع باشند. این اطلاعات باید به صورت دیجیتالی و بهوسیله اتوماسیون به اطلاع همه سهامداران برسد. دولتها نیز پیوسته در پی اطلاع از وضعیت مالی معادن هستند که بتوانند با تحلیلهای خود درآمدزایی مناسبی داشته باشند. مشتریان نیز بهدنبال شفافیت از وضعیت مالی معادن هستند تا بتوانند قیمتهای واقعی را بهدست آورند.روابط بینالملل معادن با توجه به شرایط جغرافیایی مسئله قابلتوجه دیگری در این مقوله است. شرایط جغرافیایی و ارتقای روابط بینالمللی یکی از عوامل مهم در تضمین کارکرد و فروش و صادرات مواد معدنی است و مقاومتهایی که گاه در برابر جهانی شدن و تجارت آزاد انجام میشود، بهطور مستقیم بر بخش معادن و فلزات تاثیرگذار است. در نهایت آنچه در این روزگار بخش معدن را اعتلا میبخشد، نیروی کار مدرن است. معادن با توجه به اتوماسیون و دیجیتالی شدن و حذف تعداد زیادی از پستها مانند راننده و اپراتور معادن باید با توجه به شرایط کادرهای جدید را با شرایط جدید استخدام کنند.