به گزارش می متالز، براساس آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی در نوامبر ۲۰۱۷ (آذر ۱۳۹۶)، بیش از ۸۵درصد از تقاضای جدید انرژی در جهان در بازه سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۴۰میلادی (۱۳۹۶ تا ۱۴۱۹خورشیدی) بهوسیله منابع کمکربن (تجدیدپذیرها، گاز طبیعی و انرژی هستهای) تامین خواهد شد. چنین اقداماتی در راستای سناریوهای گوناگون گرمایش زمین تا سال ۲۰۵۰میلادی (۱۴۲۹خورشیدی) و محدود کردن تولید دیاکسیدکربن برای حفظ سقف ۲درجهای افزایش دمای زمین است. در این میان، نکته مهم حرکت دستهجمعی بخشهای گوناگون مصرف مانند حملونقل، صنایع و ساختمان به سمت الکتریکی شدن است. ازجمله صنایع مهمی که از این حرکت دستهجمعی متاثر خواهد شد، صنعت فولادسازی است، در حالی که سالانه حدود ۷درصد از دیاکسیدکربن منتشر شده در اتمسفر در صنایع فولادسازی تولید میشود. یکی از چالشهای مهم این صنعت، حفظ روند افزایشی تولید فولاد و کاهش تولید کربن است. قرار گرفتن در این مسیر، فقط از راه دادن بهای بیشتر به روشهای پاکتر تولید فولاد یعنی روش الکتریکی، افزایش بهرهوری انرژی و کاهش تدریجی استفاده از روشهای استفادهکننده از زغالسنگ انجام خواهد شد. ضمن آنکه توسعه و فراگیری فناوری «جذب و ذخیره کربن» نیز میتواند تاثیر بسزایی در ادامه روند افزایشی تولید فولاد با استفاده از روشهای مصرفکننده زغالسنگ داشته باشد. در تازهترین اقدامات انجام شده در این زمینه، چین که بهتنهایی بیش از ۶۰ درصد از دیاکسیدکربن صنعت فولاد جهان را تولید میکند، اقدام به گسترش تولید فولاد به روش الکتریکی و جلوگیری از فعالیت ظرفیتهای جدید استفادهکننده از زغالسنگ کرده است. چنین سیاستهایی منجر به برهم خوردن توازن مواد اولیه فولادسازی در سالهای آینده خواهد شد؛ امری که اهمیت برنامهریزی بلندمدت تامین مواد اولیه و بازار فروش محصولات صنعت فولاد را ثابت خواهد کرد اما افزایش محبوبیت تولید فولاد به روش الکتریکی و بالابردن بهرهوری انرژی در سایر روشها، منجر به افزایش تقاضای مواد اولیه مصرفی خواهد شد. در این میان، قراضه و آهن اسفنجی(DRI) (یا محصول جایگزین آن یعنی بریکت آهنی (HBI) مهمترین مواد اولیه صنعت فولادیسازی به روش الکتریکی و متاثر از این موضوع خواهند بود که به شدت با افزایش تقاضا روبهرو خواهند شد اما از آنجایی که تامین قراضه در جهان به شدت به سطح انباشت فولاد در کشورها بستگی دارد و عمر محصولات فولادی نیز طولانی است، فراگیری روشهای پاکتر تولید فولاد با استفاده از قراضه با محدودیت همراه خواهد بود. درنتیجه، ماده اصلی موردتقاضای فولادسازی پاکتر در جهان، محصولات کوره احیای مستقیم مانند آهن اسفنجی (DRI) و بریکت آهنی(HBI) خواهد بود. در کنار اینها، افزایش بهرهوری انرژی در کورهبلند نیز به شدت موردتوجه قرار خواهد گرفت. به همین منظور، خوراک بهینه کورهبلند برای افزایش بهرهوری از نظر انرژی و تولید، گندله سنگآهن است که منجر به افزایش بهرهوری کورهبلند در مقابل استفاده از سنگآهن دانهبندی بهویژه سنگآهن ریزدانه میشود. به این ترتیب، تقاضا برای گندله سنگآهن هم به عنوان خوراک بهینه کورهبلند و هم به عنوان ماده اولیه احیای مستقیم و فولادسازی به روش الکتریکی وجود خواهد داشت. در عین حال، هرچند دو محصول گندله و آهن اسفنجی-بریکت با چشمانداز بلندمدت افزایش تقاضا روبهرو هستند اما به دلیل محدودیت ذخایر حال حاضر سنگآهن کشور و همینطور از نظر ارزشافزوده، گزینه مهمی برای سرمایهگذاری صادراتی آهن اسفنجی-بریکت است. خوشبختانه، صنعت فولاد ایران در دهه گذشته به شدت رو به پیشرفت بوده است. رتبه نخست ایران در ذخایر غنی گاز که پاکترین سوخت فسیلی تامینکننده انرژی جهان و سوخت اصلی قرن ۲۱میلادی بهشمار میرود، در کنار ذخایر سنگآهن کشور شرایط لازم برای حداکثرسازی ارزشافزوده منابع خدادادی را فراهم کرده است. علاوه بر آن، چشمانداز مثبت افزایش تقاضای محصولاتی مانند گندله، آهن اسفنجی-بریکت و فولادخام در جهان در دهههای پیشرو، نوید سالهای رونق زنجیره فولاد را در آینده کشور تداعی میکند اما چشمانداز عرضه آهن اسفنجی نیز محدود است.
درحالحاضر ایران با تولید سالانه حدود ۲۰میلیون تن آهن اسفنجی، رتبه دوم جهانی تولید این محصول را پس از هند از آن خود کرده است. نکته آنجاست که عمده تولید آهن اسفنجی در هند به وسیله زغالسنگ انجام میشود که از نظر آلایندگی، مقبول جامعه جهانی چه درحالحاضر و چه در آینده نیست.
رتبههای بعدی تولید آهن اسفنجی جهان نیز متعلق به روسیه، مکزیک و عربستان است که حجم تولید سالانه حدود ۵ تا ۷میلیون تنی داشته و با اختلاف از ایران فاصله گرفته است، بنابراین تهدیدی بهشمار نمیآیند. نتیجه آنکه بازار جهانی درحالحاضر و در چشمانداز پیشرو با افزایش تقاضا و کمبود عرضه آهن اسفنجی-بریکت به عنوان ماده اولیه اصلی در فولادسازی پاکتر روبهرو خواهد بود.
به این ترتیب، ایران میتواند با تکیه بر ذخایر غنی گاز و سنگآهن، فناوری بومی و نیز تجربه و دانش فنی تولید این محصول، به تولیدکننده و صادرکننده نخست این محصول در جهان تبدیل شود و انحصار بازار این ماده را از آن خود کند. اشتغال، ایجاد ارزشافزوده بالاتر در هر دو منبع خام انرژی و ماده معدنی، ارزآوری، انحصار بازار صادراتی و بهبود وجهه بینالمللی در تجارت مهمترین مزیتهای توسعه سرمایهگذاری در تولید بیشتر این محصول برای کشور هستند. باید توجه کرد که توسعه ظرفیت تولید آهن اسفنجی کشور، نیازمند حفظ توازن در کل زنجیره بالادست این محصول بوده که به معنای سرمایهگذاری جدید در تمام بخشهای بالادست، از اکتشاف و استخراج تا تولید گندله سنگآهن است.