به گزارش می متالز به نقل از یورونیوز، استخراج زغال سنگ قهوهای (لیگنیت) از معادن روباز در شرق آلمان زندگی «سوربها»، اقلیت کوچک ساکن در این منطقه را مختل کرده است. ساکنان این منطقه میگویند ساختمانها و طبیعت آنها رو به نابودی است و زمینهایشان به کویر تبدیل میشود. کریستیان پَنک از اهالی روستا در گفتوگو با یورونیوز توضیح میدهد: ما در میان ۳ ایستگاه تولید زغالسنگ زندگی میکنیم و مردم ما در معرض ابتلا به سرطان هستند، بنابراین خواستار بررسی جامعی در این زمینه هستیم. هاگن روش مدیر بزرگترین شرکت کشاورزی منطقه نیز در اعتراض به این شرایط میگوید: گسترش معادن روباز، بسیاری از زمینهای کشاورزی را بلعیده و تاکنون باعث از دست رفتن ۲۰۰ فرصت شغلی شده است. امروز در آلمان ۳۰درصد از برق مورد نیاز کشور در بخشهای صنعتی و خانگی از بخش انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود و ظرفیت تولید برق در آلمان بیش از نیازش است، بنابراین کشور در شرایطی نیست که برای تامین انرژی مجبور به نابودی محیطزیست باشد. علاوه بر روستای محل سکونت سوربها، روستای قدیمی «هورنور» در این منطقه نیز بر اثر گسترش معادن روباز بلعیده شد و ساکنان آن مجبور شدند به روستای دیگری نقل مکان کنند. «توماس برکهارت» کارشناس محیطزیست میگوید: آلمان مقدار زیادی برق صادر میکند، از طرفی دیگر دنیای امروز برای تولید انرژی به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر روآورده و این کشور نیز در این زمینه سرمایهگذاریهای چشمگیری کرده است. علاوه بر اینها زغال قهوهای از آلایندهترین منابع انرژی در جهان است که اقدام آلمان به تولید آن متناسب با تعهدات این کشور به توافقنامه پاریس نیست. آلمان براساس این توافق مانند سایر امضاکنندگان متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای شده است. وی در ادامه میافزاید: ناحیه سوربنشین براساس قانون اساسی حفاظتشده است و هر نوع دخالت دولت در این نواحی نقض قانون اساسی به شمار میآید. از سویی دیگر مسئله تنها محیطزیست نیست و در نتیجه این آسیبها گنجینههای فرهنگی و تاریخی این منطقه نیز تا ابد نابود میشود که پیامدهای آن برای صنعت گردشگری منطقه ناگوار است.
در شرایطی که گسترش معادن زغال سنگ منطقه سوربنشین آلمان به بروز چنین معضلاتی انجامیده، آنچه مسئولان دولتی را در تعطیلی این معادن با وجود اعتراضات ایجادشده دچار درنگ میکند، تعهداتی است که نسبت به سوئد دارد. بنا بر گزارش منبع خبری یادشده، شماری از معادن روباز و نیروگاههای شرق آلمان متعلق به شرکت سهامی عام سوئد با عنوان «واتِنفال» است که به زغال استخراجشده از این منطقه نیاز دارد و توقف فعالیت در این منطقه سبب بروز تعارضاتی بین دو دولت میشود. تورالف شیرمر، سخنگوی این شرکت میگوید: واتِنفال همچنان نیاز به زغال قهوهای برای تامین سوخت خود دارد و در شرایطی که سوئد چندان بادخیز نیست و شمار روزهای آفتابی آن هم در طول سال کم است، نمیتوان چندان بر منابع تجدیدپذیر انرژی متکی بود؛ در نتیجه ما بر ادامه استخراج زغالسنگ از این منطقه دستکم تا سال ۲۰۲۰ میلادی (۱۳۹۹ خورشیدی) تاکید داریم. دولت آلمان در تلاش است مانند بسیاری از کشورهای اروپای غربی از انتشار گاز دیاکسیدکربن بکاهد. براساس برنامههای تنظیمشده، این کشور در سال ۲۰۲۰ میلادی باید میزان انتشار زغال سنگ را نسبت به سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۷۸ خورشیدی) ۴۰درصد کاهش داده باشد. براساس طرح مالیات ویژهای که این دولت در بهار امسال میلادی اعلام کرد نیروگاههایی که با زغال سنگ کار میکنند باید مالیات بیشتری بپردازند، اما پیش از اینکه این طرح به رای گذاشته شود، صنایع تولیدکننده انرژی از سوختهای فسیلی، این طرح را نقض کردند. در پیشنویس قانون فعلی تعیین شد که حتی برای به تعلیق در آوردن کار چند نیروگاه یارانه هم پرداخت شود. کلاودیا کمفرت، رئیس بخش انرژی آلمان میگوید: مشکل آلمان این است که گروههای وابسته به صنعت استخراج زغالسنگ در آلمان بسیار قدرتمند هستند. در واقع احتمال میرود قراردادی که بین صنایع استخراج زغالسنگ و دولت بسته شده، متضمن یارانههای پنهان به این صنعت نیز باشد که در این صورت ناقض قوانین اتحادیه اروپاست. آلمان بزرگترین اقتصاد اروپاست و پنجمین تولید ناخالص داخلی را در جهان دارد. آهن و فولاد، زغالسنگ، سیمان و سوختهای معدنی، صنایع اصلی آن را تشکیل میدهند. آلمان از بنیانگذاران اتحادیه اروپا و حوزه یورو است و از آن به عنوان یک کشور پیشرو و نوآور و همچنین سرمایهگذار در پروژههای پژوهشی نامبرده میشود.