به گزارش می متالز، شرکت بیمه ایران، اگرچه دارای ماهیت دولتی است، اما این ماهیت قانونی نباید باعث شود نسبت به این سرمایه ملی کوتاهی صورت پذیرد چراکه دولت موظف به پاسداری و صیانت از حقوق تکتک ایرانیان در شرکت بیمه ایران است. اشتباه است اگر تصور شود که تضعیف تنها شرکت بیمه دولتی ایران به معنای تقویت شرکتهای بیمهگر بخش خصوصی است. این به معنای حمایت از عملکرد یا کارنامه مدیران شرکت بیمه ایران نیست، بلکه باید نگاهها به بیمه ایران تغییر کند. چرا؟
پس از اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی اگرچه دولت بخشی از سهام خود را در سه شرکت بیمه آسیا، البرز و دانا واگذار کرد و تنها بیمه ایران بود که دولتی باقی ماند، اما تردیدی وجود ندارد که همچنان دولت دست بالاتر را در سه شرکت یادشده از طریق سهام ترجیحی کارکنان، سهام عدالت و سهم باقیمانده برای دولت دارد و از این منظر شاید این تلقی ایجاد شود که پس با خصوصی شدن سه شرکت بیمه البرز، آسیا و دانا، دیگر نیازی به تقویت شرکت بیمه ایران نیست.
بپذیریم که نهفقط بیمه دولتی ایران که 3 شرکت بیمه آسیا، دانا و البرز ورای اینکه دارای چه ترکیب سهامداری و مالکیتی باشند، خواسته تا ناخواسته شناسنامه صنعت بیمه ایران به شمار میآیند و ضعیف شدن هرکدام از این 4 سرمایه ملی درنهایت به زیان صنعت بیمه و اقتصاد ملی ما خواهد بود. این تصور که بخواهیم شرکتهای بیمه سابقاً دولتی و حالا خصوصی شده آسیا، دانا و البرز و حتی شرکت بیمه دولتی را با شرکتهای صنعتی دارای ماهیت ملی نظیر کفش ملی و نظایر آن مقایسه کنیم، یک خطای راهبردی است چراکه ماهیت و فلسفه وجودی شرکتها در صنعت بیمه و بانک با شرکتهای صنعتی تفاوت دارد.
بحث درباره بیمه ایران است و حاشیههای همیشگی اما بهتر است به این سؤال پاسخ داده شود که آیا تضعیف و تخریب این سرمایه ملی به نفع صنعت بیمه است یا نه؟ تضعیف و تخریب بیمه ایران ذاتاً را نمیتوان و نباید محدود به عوامل و دلایل بیرونی کرد و چهبسا اتخاذ یک راهبرد غلط یا داشتن راهبرد درست اما اجرای ناقص با راهکارهای نادرست و چالشهای درون این شرکت میتواند زمینه و بستر را برای تضعیف این شرکت فراهم آورد. ازاینرو دقت مدیران ارشد شرکت بیمه دولتی ایران به موارد زیر ضرورت دارد:
- شفافیت راز ماندگاری و پیشرفت: یکی از اشکالات همیشگی بنگاههای اقتصادی دارای مدیریت دولتی، این است که هرگونه اشکال در ترازنامه شرکت را نفی یا پنهان نگه میدارند و ازاینرو انتشار زیان انباشته شرکتهای دولتی را نشان ضعف میپندارند و در برابر هرگونه خبری که نشان از انحراف یا نا ترازی در صورتهای مالی داشته باشد، واکنش مناسبی از خود نشان نمیدهند، چنین عارضهای چند سال پیش در خصوص برخی بانکهای تازه خصوصی شده ملت، تجارت، صادرات صدق میکرد و سالها در ترازنامهها و صورتهای مالی، زیان انباشته این بانکها با داراییهای موهوم و مشکوک الوصول پنهانشده بود تا اینکه یکبار برای همیشه زیان انباشته آنها نمایان شد. حالا اینکه بیمه ایران بازیان انباشته مواجه است، موضوع پنهانی نیست اما آنها باید شفاف شود، راهبرد و برنامه این شرکت برای حرکت به سمت پوشش زیان انباشته و ورود به عصر طلایی خود است.
- ثبات مدیریتی شرط مهم؛ 4 مدیرعامل در 6 سال برای شرکت بیمه ایران، یعنی تزلزل در تصمیمگیری و ازاینرو بهتر است مجمع عمومی این شرکت و شخص وزیر اقتصاد دستکم اجازه دهد مدیرعامل بیمه دولتی ایران تا پایان عمر دولت فعلی به کار خود ادامه دهد. هرگونه تغییر احتمالی در رهبری بیمه ایران، تنها باعث تأخیر در بازگشت این شرکت به وضعیت باثبات خواهد شد.
- بیماری صعبالعلاج دولت ساخته: این درست است که بیمه ایران در طی سالها از بیماریهای صعبالعلاج رنج میبرده اما این نکته هشدارآمیز را نباید ازنظر دور داشت که بیماریهای خطرناکی همواره این شرکت را تهدید میکند. جنس این تهدیدها اگرچه ماهیت تکراری دارد، اما آوار و عوارض آن در آینده بیشتر خواهد بود. یکی از این چالشها عدم دریافت بهموقع حقبیمهها از بیمهگذاران دولتی و وابسته به بخشهای دولتی است. از این منظر، شرکت بیمه ایران هرگز نباید خود را گرفتار مطالبات معوق سازد. بهویژه اینکه دولت با کسری بودجه مواجه است و بیمهگذاران دولتی همیشه مطالبات بیمه ایران را در ردیف آخرین اولویتهای خویش قرار میدهند و همین مسئله بر اعتماد بیمهگذاران و قدرت مالی بیمه ایران تأثیر منفی میگذارد. پس شرط اصلی بیمه گری بیمه ایران در پذیرش بیمههای دولتی، وصول منظم و شفاف مطالبات باید باشد.
- نقدینگی در دسترس را جدی بگیرید: شک نباید کرد که بیمهگذار خسارتدیده میخواهد زودتر خسارت واردشده جبران شود و هرگونه کسری نقدینگی از سوی شرکتهای بیمهگر برای بیمهگذار فاقد توجیه است. بیمه ایران به سبب سالها اعتماد شهروندان و صاحبان کسبوکار، باید پیشقراول احیای اعتماد ازدسترفته به دلیل فقدان نقدینگی به هنگام پرداخت خسارت باشد. ترکیب پرتفوی سرمایهگذاری از یکسو و جریان ورود و خروج نقدینگی بیمه ایران از سوی دیگر باید مدام از سوی مدیران ارشد این شرکت مانیتور شود. چراکه غفلت از جریان ورود و خروج نقدینگی باعث طولانیتر شدن صف پرداخت خسارت، نارضایتی مشتریان و تضعیف قدرت شبکه فروش بیمه ایران برای نگهداشتن مشتریان خواهد شد.
- خودشناسی بیمه ایران: یکی از محورهای مغفول مانده بیمه ایران از سوی نگاه مدیران گذرا طی 6 سال گذشته، کمتوجهی به ظرفیتها و مشکلات درونی این شرکت در سراسر کشور است. این غفلت باعث شده تا نهتنها بیمه ایران بسیاری از ظرفیتها و مزیتهای رقابتیاش کمرنگ جلوه کند، بلکه انگیزه سرمایه اصلی این شرکت یعنی نیروی انسانی شاغل هم به تحلیل برود. از این منظر برقراری یک نظام شایستهسالاری و جلوگیری از تبدیل برخی سمتهای حساس به پارکینگ مدیران سیاسی و یا نفوذ آنها در شبکه نمایندگی و نظایر آنیک ضرورت مهم است. از این منظر مدیران این شرکت در گام نخست باید آسیبشناسی شبکه نمایندگی گسترده اما کم بازده بیمه ایران را با رویکرد سوق دادن آنها به سمت سایر رشتههای بیمه، آگاهی نسبت به اصول نوین بازاریابی و نظایر آن دنبال کنند.
- دولت باید هزینه بدهد: اینکه بیمه ایران تا پیشازاین در قبال ورشکستگی یا ناتوانی برخی شرکتهای بیمهگر در پرداخت تعهداتشان، باید مسئولیتپذیر باشد، نظیر بیمه توسعه، یا اینکه همانند شبکه بانکی که از تسهیلات اجباری رنج میبرد، بیمه ایران هم ناچار به پذیرش بیمههای دارای ریسک بالاست نظیر بیمه شخص ثالث موتورسیکلت و امثال آن، یک واقعیت است اما حقیقت ماجرا این است که دولت باید به میزانی که این بیمههای اجباری و ناخواسته را به بیمه ایران تحمیل میکند، مسئولیتپذیر باشد و زیان ناشی از این بیمههای تحمیلی را جبران کند.
بیمه ایران میتواند بهروزهای اوج برگردد و شرط لازم آن ثبات مدیریتی دستکم تا پایان عمر دولت حسن روحانی است و البته شرط کافی آن داشتن برنامه روشن برای بازگشت به وضعیت ثبات و اوجگیری از ابتدای دولت آینده است. بیمه ایران میتواند و باید بسیاری از مشکلات و چالشهای ناظر بر دخالتهای غیرفنی را شناسایی و آنها را رفع کند؛ در سیاستهای تبلیغاتی و بازاریابی خود تجدیدنظر کند و در یککلام مدیران شرکت بیمه ایران باید از پشت میز بلند شده و به میدان عمل وارد شوند. تکتک شعب، استان به استان، شهر به شهر، نیازمند کالبدشکافی هستند و ازاینرو، شرکت بیمه ایران با تکیهبر غنای بالای فنی و توان تخصصی و تجربه نیروهای انسانی شاغل و حتی بازنشسته میتواند همچنان نشان دهد که قدرت همچنان در دست بیمه ایران است. این قدرت تنها محدود به سهم از بازار بیمه نیست، بلکه اقتدار بیمه ایران در گروی مؤلفههای دیگری است. مؤلفههایی که همه نخبگان صنعت بیمه به آن اذعان دارند و امید بستهاند که دروازه پذیرش ایدهها و برنامهها را مدیران شرکت بیمه ایران بگشایند. بیمه ایران بیمه دولت نیست، سرمایه ملی ایرانیان است و آبروی صنعت بیمه کشور.
آرین رضایی