به گزارش می متالز، نامش احمدرضا کریمی است؛ ۲۴ ساله بوده و ساکن شهر لایبید اصفهان؛ جوانی در ابتدای راه جوانی که هنوز هزاران آرزو برای زندگی داشت؛ عمویش میگوید: «دیروز که جسم جوانش را به سردخانه منتقل کردیم هیچکدام از اعضای خانواده باورشان نمیشد؛ باورشان نمیشد که قصهی «احمدرضا» اینطوری تمام شده باشد؛ مگر میشود؟!»
احمدرضا کریمی مدتی بود که در یکی از معادن سنگ تزئینی در لایبید اصفهان کار میکرد؛ گزارش رسمی حادثه، نام کارگاه را «سینهکارِ ۸» معرفی میکند؛ یکی از معادن سنگ تزئینی در میمه استان اصفهان.
گزارش حادثه میگوید: حادثه در تاریخ ۱۴ مردادماه سال ۹۸ در ساعت ۱۲:۱۰ ظهر رخ داده است.
در متن گزارش رسمی منتشر شده ازسوی وزارت کار مقابل ردیفِ «شرح واقعه» آمده است: «در ساعت مذکور هنگامی که کارگر مصدوم از مقابل سیمبر قوارهساز تردد میکرده، حفاظ سیمبر ناگهان پاره شده و به سر نامبرده برخورد کرده است.»
همکاران احمدرضا نیز حادثه را اینگونه توصیف میکنند: «در معدن، سنگها را الماسه برش میدهد؛ در آن روز زنجیر برش پاره میشود؛ چون ایمنی درست و حسابی ندارد و این روش برش کاملاً قدیمی است؛ بعد از پاره شدن، موتوری که با ۳۰۰ دور در دقیقه میچرخد، میخورد به سر کارگر و سر را کامل منهدم میکند.»
بعد از حادثه احمدرضا را به بیمارستانی در نجف آباد اصفهان منتقل میکنند؛ او تا دیروز (چهارم شهریور ماه) در کما بود؛ بیهوشی مطلق؛ و بعد چهارم شهریور، فوت میکند؛ احمدرضا از روز حادثه یعنی چهاردهم مرداد ماه، دیگر هرگز چشمهایش را باز نمیکند؛ هرگز به هوش نمیآید؛ در واقع بیش از بیست روز در کماست و آنگاه تمام میکند.
کارگران همکار احمدرضا میگویند: اینجا در میمه اصفهان، ۴۰۰ معدن سنگ وجود دارد؛ بیشترین ناراحتی ما کارگران این است که بازرسان کار، معدنها را آنچنان که باید کنترل نمیکنند؛ اصول ایمنی در این معادن آنطور که قوانین و آیین نامههای حفاظت فنی میگویند اجرایی نمیشود و بسیاری از تجهیزات و دستگاهها قدیمیست.
آنها میگویند: در ده سال گذشته ۱۸ نفر در این محدوده بر اثر حادثه کار در معادن سنگ جان باختند و ۸ نفر مصدومیت داشتند؛ ۱۸ نفر در ده سال یعنی سالی بیش از یک مرگ داشتهایم.
احمدرضا را در لایبید محل تولد و زادگاهش خاک میکنند؛ عمویش در انتهای گفتگوی کوتاه بازهم تکرار میکند: هنوز باورمان نمیشود....