به گزارش می متالز، در چنین شرایطی تولیدکنندگان این محصولات برای جبران ضایعهای که در داخل کشور به آن مبتلا هستند، به دنبال فروش محصول خود به بازارهای خارجی رو میآورند، هر چند این راهکار نیز برای همگی آنها مناسب نیست.
محمد روشنفکر، رئیس انجمن تولیدکنندگان کاشی و سرامیک ایران در گفتوگویی در این باره میگوید: از آنجا که محصول صنعت کاشی و سرامیک فقط در صنعت ساختمان کاربرد دارد، رکود در صنعت ساختمان تاثیر مستقیم بر آن میگذارد.
وی ادامه میدهد: به باور من نقطه اوج مصرف کاشی و سرامیک کشور در سالهای ۹۰ تا ۹۲ بود زیرا در آن سالها پروژههای مسکن مهر در نقطه اوج قوت خود قرار داشتند. فارغ از محاسن و معایبی که به این طرح وارد است، با اجرایی شدن این پروژهها بازار مصرف خوبی برای کاشی و سرامیک در آن سالها در داخل کشور به وجود آمد که باعث شد تولیدکنندگان با بیشترین ظرفیت کار کنند.
روشنفکر میافزاید: اما پس از سال ۱۳۹۲خورشیدی، صنعت ساختمان تحول خاصی را تجربه نکرده که منتهی به رونق و پویایی این صنعت شود. پروژههای عمرانی هم به دلیل شرایط ویژهای که در کشور وجود دارد، با رکود و بحران روبهرو هستند. حتی در بودجه سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ هم میبینیم که پروژههای ساختمانی و عمرانی، چندان پررنگ نیستند و بودجه چشمگیری به آنها اختصاص داده نشده است. طبیعی است که در پی این اتفاقها صنعت کاشی و سرامیک هم مبتلا به رکود شود و تولید کنونی آن در مقایسه با سال ۱۳۹۲ حدود ۲۰ تا ۲۵درصد کاهش یابد.
روشنفکر میافزاید: این صنعت در ایران ظرفیت تولید ۷۰۰میلیون تن در سال را دارد، در حالی که تولید کنونی ما ۴۰۰میلیون تن است. در نتیجه صنعت کاشی و سرامیک کشور به صادرات رو آورد. در واقع پس از سال ۱۳۹۲ و به وجود آمدن رکود در صنعت ساختمان کشور، تمام تلاش تولیدکنندگان این بود که محصولات خود را به بازارهای خارجی و بخش صادرات سوق دهند زیرا در غیر این صورت کارخانهها با ورشگستگی روبهرو میشدند. بازارهای صادراتی هدف نیز عراق، افغانستان، پاکستان و کشورهای آسیای میانه بودند و درحالحاضر به یقین میتوانم بگویم ۹۰درصد صادرات ما به ترتیب به عراق، افغانستان و پاکستان میرود. ما بیش از۸۰درصد نیاز بازار عراق را تامین میکنیم و تاکنون حجمی برابر با ۱۶ تا ۱۸میلیون مترمربع به بازار پاکستان و بخشی هم به بازار افغانستان صادر شده است.
او در نهایت به ضعف قانونگذاری اشاره میکند و توضیح میدهد: صنعت کاشی و سرامیک همواره به دلیل نبود ثبات در قانونگذاری دچار مشکل بوده و قوانین با تعویض دولتها تغییر میکنند. این تلاطم و نبود ثبات، تمام صنایع از جمله کاشی و سرامیک را متاثر میکند. این در حالی است که به باور من اقتصادی پویاست که در بستری از قوانین تثبیتشده و قابل اجرا بتواند فعالیت کند.
برای گریز از رکود صنایع در داخل کشور صادرات میتواند راهکار خوبی تلقی شود اما نه برای همه صنایع مرتبط با صنعت ساختمان از جمله تولید سیمان. سیمان بیشتر در بازارهای محلی به فروش میرسد.
محمدرضا احسانفر، رئیس هیات مدیره شرکت سیمان زابل ، این مساله را بیشتر توضیح میدهد و اظهار میکند: بدیهی است که رونق بازار مسکن میتواند موجبات افزایش مصرف سیمان را فراهم کند و رکود آن نتیجه عکس دارد.
وی میافزاید: کشور ما با حدود ۸۸میلیون تن ظرفیت تولید و مصرف حدود ۴۷میلیون تن، با مازاد ظرفیت تولید سیمان روبهرو است. در نتیجه اگر شرایط سرمایهگذاری در کشور مهیا شود و طرحهای عمرانی توسعه پیدا کنند، ظرفیت ۸۸میلیون تن به یقین مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و حتی نیاز به تجدید سرمایهگذاری در این بخش احساس میشود اما با رقم مصرف ۴۷میلیون تن نمیتوان از رونق صنعت سیمان حرف زد.
احسانفر ادامه میدهد: این در حالی است که موانع زیادی بر سر راه صادرات سیمان وجود دارد. در واقع هزینههای صادرات سیمان بسیار بالاست و صادرات آن را به بازارهای دور به صرفه نمیکند. در واقع سیمان کالایی است که بهطور محلی مصرف میشود و شعاع اقتصادی آن نباید از ۱۰۰کیلومتر تجاوز کند، در نتیجه بازار صادراتی گستردهای را نمیتوان برای آن تعریف کرد.
وی میافزاید: در نتیجه این موانع، تولید سیمان ایران در سالهای گذشته از ۶۰ تا ۷۰درصد ظرفیت واقعی در نوسان بوده است. رشد اقتصادی کشور و رشد مصرف سیمان با هم ارتباط مثبت دارند و رقم رشد مصرف سیمان فقط حدود ۳ تا ۴درصد با رقم مربوط به رشد اقتصادی کشور فاصله دارد و از آن بیشتر است. در چنین شرایطی انتظار میرود موانع صادراتی شناخته شوند و برای رفع آنها راهکارهایی در نظر گرفته شود.
در همین حال گفتنی است صنایع مرتبط با صنعت ساختمان فقط از رکود حاکم بر این صنعت رنج نمیبرند و مسائل درونگروهی نیز گاه موجبات آزار این صنف را فراهم میآورد. مرتضی منبعچی، رئیس اتحادیه صنف فخاران تهران است. صنف فخاران شامل رستههای تولید انواع آجر، تولید گچ و آهک سنتی و نیمهاتوماتیک، تولید آجر فشاری، تولید آجر قزاقی سفید و دفتر فروش آجر است. او توضیح داد: ما در ۵سال گذشته دورهای از رکود را در صنعت ساختمان پشت سر گذاشتیم که همچنان نیز ادامه دارد.
وی میافزاید: البته در این بین، افزایش بهای ارز پیش آمد که برای صنف ما اتفاق خوبی بود زیرا شرایطی فراهم آمد که به افزایش بهای محصول وارداتی انجامید و زمینه استقبال از محصول مشابه داخلی فراهم شد. در واقع وقتی بهای ارز از ۳هزار و ۸۰۰تومان به حول و حوش ۱۱هزار تومان تغییر کرد، ارزش تولید در ایران وجهه خوبی پیدا کرد. در واقع دیگر بهای کالای وارداتی بیشتر از کالای تولید شده در داخل از جمله موادی که در ساختمانسازی به کار گرفته میشوند، بود و این اتفاق به رونق تولید انجامید.
منبعچی ادامه میدهد: اما در زمینه صنعت ساختمان مسئله این است که در هر سال نیاز به یکمیلیون و ۲۰۰هزار واحد مسکونی در کل کشور داریم و اگر در چند سال متوالی نتوانیم این واحدها را بسازیم با عقبماندگی روبهرو میشویم.
این در حالی است که در ایران پروژههای بزرگ ساختوسازی همواره در اختیار دولت بودهاند و اگر بودجه این پروژهها کاهش یابند، ساختمانسازی نمیتواند به حرکت خود ادامه دهد. در نتیجه کشور با کمبود مسکن و افزایش بیرویه آن روبهرو میشود.
وی در نهایت گفت: در کنار رکود مسکن، مسئله دیگری که آجر سنتی از آن رنج میبرد جایگزینی بلوکهای سیمانی است که کیفیت آجر را ندارند اما به دلیل ارزانتر و سبکتر بودن ترجیح داده میشوند. همه اینها در شرایط رکود، صنف آجر را زیر فشار قرار داده است.