به گزارش می متالز، به صورت مشخص لازم است اگر حتی شخصی به معاملهای پرریسک مانند سهام بازار پایهای وارد میشود حداقل از فضای پرریسک اندک آگاهی را داشته باشد و اگر زیانی ایجاد شد به جای اینکه در زمین و زمان به دنبال بهانه برای توجیه زیان خود باشد و اندک وزنی نیز به عدم آگاهی خود نسبت به ارزشگذاری و واقعیتهای سهام بدهد.
نکته نگرانکننده از وضعیت کلی بازار سهام کشورمان عدم وجود کمترین سطح آگاهی میان بسیاری از معاملهگران است. فارغ از اثر هیجانی در معاملات سهام، اما مشکل اصلی آنجاست که این افراد سود خود از مسیر صعودی را حاصل توانمندی و دانش خود میدانند و زیان به دنبال افت قیمت و تخلیه حباب (مانند هفتههای اخیر بازار پایه) را در نتیجه دخالت عوامل بیرونی عنوان میکنند. همین موضوع در بازار پایه مشاهده شد و با وضعیت کنونی بورس در آینده بورس نیز شاهد آن خواهیم بود. به صورت مشخص حباب قیمتی بازار پایه را از ماهها قبل تهدید میکرد و بارها کارشناسانن در این خصوص هشدار داده بودند. با این حال معاملهگران این بازار به هیچوجه به هشدارها در این زمینه توجه نداشتند. ابتدا باید گفت عدم مسئولیتپذیری کنونی معاملهگر و در این مسئله عدم پذیرش نداشتن سواد کافی برای معامله سهام، زمینهساز زیانهای بیشتر برای خود معامله میشود میشود و در وهله بعد زمانیکه تعداد افراد از این دست در بازار زیاد میشود (حجم بالای ارزش معاملات و رشد تعداد معاملهگران احتمال این موضوع را تقویت کرده است) این موضوع میتواند در نهایت ضربه سنگینی به کل بازار وارد کند.
در شرایط کنونی نیز حباب قیمتی بسیاری از نمادهای بورسی را تهدید میکند و بیتوجهی به هشدارهای موجود میتواند نتیجهای مشابه بازار پایه را به دنبال داشته باشد. با این حال در این میان عامل عجیب اینکه بسیاری از افرادی که به معاملات بورس وارد شدهاند تنها توهم دانش کافی از سهام را دارند و به هیچ وجه حاضر نیستند این حقیقت را بپذیرند که دانش کافی برای معامله سهام را ندارند.
در این خصوص در مطلبی در مهر سال 97 به اثر دانینگ-کروگر در بازار ارز و بورس اشاره شده بود. در این گزارش به علت شکلگیری زیانهای سنگین اشاره شده است و خواندن آن خالی از لطف نیست.
این باعث شده رویه مطالبه عمومی به انحراف کشیده شده و برخی نیز از تریبونهای خود با نام آزادیخواهی ولی با پشت پرده سفتهبازی از عدم آگاهی عموم استفاده میکنند. علت داغ شدن سهام بازار پایه ناآگاهی عموم بود که محل سو استفاده سفتهبازان قرار گرفت و به نظر میرسد این سفتهبازان قدرت کافی برای اعمال فشار بر مقام ناظر را نیز دارا هستند و این یکی از مواردی است که در نتیجه عدم پذیرش مسئولیت معاملات خود در بورس ایجاد میشود. نقد عملکرد مقام بازار در تغییر دستورالعمل معاملاتی کاملا مشخص بود ولی اصل ماجرا این است که عدهای افت قیمتی در بازار پایه را به مقام ناظر نسبت میدهند. این موضوع همان ریسک بزرگی است که باید به آن توجه داشت. هنوز معاملهگر از این واقعیت آگاه نیست که بازار پایه حباب سنگین را دارا بود و عدهای نیز با کانالهای تلگرامی چندین هزار نفری در حال سو استفاده از عدم آگاهی آنها نسبت به واقعیتهای موجود بودند.
در شرایط کنونی این امید وجود دارد که مدیران بالادستی و قانونگذاران به مسیر انحرافی کشیده نشده و در صدد به روز کردن قوانین و ابزارهای موجود برای جلوگیری از سو استفاده در بازار سهام باشند. باید گفت ریسک سواستفاه برخی در بازار سهام قطعا از فساد بانکها کمتر نیست. در شرایط کنونی نیز قوانین بازار پایه تنها بهانهای بود برای ریزش قیمت سهام در این بازار ولی اصل ماجرا تشکیل حباب سنگین بود که هر چه بزرگتر میشد ضربه سنگینتری را در آینده به بازار سهام کشورمان وارد میکرد.
سهام بر اساس معیارهای مشخصی ارزشگذاری میشوند و اگر عدهای در صدد داغ کردن سهام تا بیش از ارزش واقعی هستند در نهایت سود این افراد از زیان دیگران تامین میشود و در این شرایط دیگر خبری از بازی برد-برد در سهام نیست. فراموش کردن مکانیزم بازار و ذات بورس از سوی مدیران بالادستی میتواند فضا را برای جولان این افراد تشدید کند. در شرایط کنونی نیز اگر قضاوتی صحیح در این خصوص ایجاد نشود در حقیقت مجال بیشتری به سفتهبازان در بورس داده شده است.
برعکس باید ابزار بیشتری برای نظارت بر رفتارهای سفتهبازانه ایجاد شود و در شرایط کنونی و در ماجرای بازار پایه یا بورس و فرابورس باید به شدت با این موضوع برخورد شود. این موضوع تنها به اشخاص حقیقی محدود نمیشود و چه بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری نیز در حال سواستفاده از نقدینگی سنگین واردشده به بازار سهام هستند.