به گزارش می متالز، یکی دیگر از مزیتها، دسترسی ایران به تمام دنیا از طریق دریا است؛ این موضوع سبب شده کشورمان جایگاه استراتژیکی در روابط اقتصادی داشته باشد؛ بنابراین باتوجه به این مزیتها میتوان گفت ایران بهعنوان یک کشور معدنی شانس بسیار بزرگی برای توسعه و رشد دارد.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه مواد معدنی تجدیدناپذیر است، ایران میتواند نیازهای بسیاری از کشورها را بهویژه در برخی از مواد معدنی که بسیار کمیاب است تامین کند.
صنایعی مانند آلومینیوم، مس، روی و ... این روزها در دنیا جای بیشتری برای عرضه خود باز کردهاند. بهطور مثال، آلومینیوم به دلیل استحکام و سبکی در مقایسه با فلز و فولاد در این سالها محبوبیت بیشتری در طیفهای مختلف اقتصادی پیدا کرده است.
این تغییر جهت حتی در برخی از حوزهها مانند صنعت خودروسازی هم دیده میشود و آلومینیوم به قوت غالب این صنعت تبدیل شده است.
به یاد دارم که در اجلاس هیاترئیسه ورداستیل که در مسکو حدود ۲ سال پیش برگزار شد، یکی از بحثهای بسیار جدی این کنفرانس این بود که آلومینیوم چگونه میتواند جایگزین باشد.
مس نیز هر روز جایگاه بهتری در دنیا پیدا میکند و خوشبختانه ایران هم دارای معادن ارزشمندی از مس است. البته باید اذعان کرد که ایران در فلزاتی مانند نیکل و فلزات مشابه آن، در حالحاضر حرف زیادی برای گفتن در دنیا ندارد.
این موضوع یک دلیل مشخص دارد. باید بپذیریم به دلیل اینکه در حوزه اکتشاف یک عقبماندگی تاریخی وجود دارد، شاید اگر این عقبماندگیها برطرف شود، در این حوزهها هم دارای فلزات گرانبها و ارزشمند زیادی باشیم.
بنابراین بحث اکتشاف بسیار مهم است و باید پذیرفت که موضوع اکتشاف در حوزه صنایع غیرآهنی در چند سال گذشته مغفول مانده است.
نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که کشور ما با داشتن این معادن ارزشمند و ذخایر زیرزمینی میتواند جایگاه ویژهای را در دنیا کسب کند و برای رشد اقتصادی کشور موثر باشد.
اگر بخواهم مثالی در این رابطه بزنم، اقداماتی است که طی ۶ سال گذشته در حوزه مس، آلومینیوم، کروم یا روی رخ داده است. در حوزه روی، پیشبینی میشود ذخایر معدن «انگوران»، ظرف ۹ تا ۱۰ سال آینده به اتمام برسد.
خوشبختانه ظرف چهار سال گذشته اقدامات موثری در زمینه اکتشاف و حتی اقدامات زیرزمینی برای این معدن صورت گرفته است. اما در هر صورت هنوز عددهای بزرگی به دست نیامده است.
بنابراین مساله راهاندازی و گام برداشتن بهسمت معدن بزرگ روی «مهدیآباد» با کنسرسیومی از بخشخصوصی آغاز بهکار کرد و امید میرود که تا سال آینده به بهرهبرداری برسد.
این معدن روی در حقیقت یکی از بزرگترین معادن دنیا است. بنابراین در حوزه روی با داشتن نزدیک به ۴۰۰ هزار تن ظرفیت کارخانههای ذوبروی، مواد اولیه مهدیآباد میتواند بسیار ارزشمند باشد.
در حوزه مس هم خوشبختانه ظرف چند سال گذشته، اقداماتی در دستور کار قرار گرفته است. راهاندازی کارخانههای کنسانتره مس در «سونگون»، همچنین در کرمان موجب شد که در این حوزه کار عظیمی صورت بگیرد.
خوشبختانه با تلاشهایی که در حالحاضر انجام شده است، میتوان پیشبینی کرد که رقم در نظر گرفته شده برای این فلز در سال ۱۴۰۴ محقق شود و در حقیقت ظرفیت فعلی به دوبرابر افزایش پیدا کند.
در حوزه آلومینیوم هم اقدامات روبهجلویی انجام شده یا در حال انجام است. در هر صورت منبع اصلی آلومینیوم به جز پودرآلومینیوم، بحث انرژی است.
ایران با داشتن گاز و برق به اندازه کافی میتواند تولید آلومینیوم را به جایگاه ویژهای در دنیا برساند. البته باید بپذیریم که در این حوزه سرمایهگذاریها بسیار دیر و به کندی انجام شده است.
اما در آینده نزدیک که سالکو به بهرهبرداری برسد تا حدی میتوان این عقبماندگیها را جبران کرد، اما همچنان از برنامهها عقب هستیم. همچنین با راهاندازی کارخانه ۴۰هزار تن «شمش جاجرم» و آیندهای که برای این حوزه پیشبینی شده است، میتوان برای بحث آلومینیوم هم جایگاه ویژهای قائل بود.
در حوزه کرومیت نیز در سالهای گذشته اقداماتی صورت گرفته است، اما در آنجا هم عقبماندگیها دیده میشود که دلیل عمده آن بیشتر به خامفروشیها بازمیگردد.
براساس برآوردهایی که صورت گرفته است، با تاسیس کارخانههایی که اخیرا در کرمان توسط سرمایهگذار خارجی وارد مدار تولید شده است از حوزه خامفروشی عبور خواهیم کرد.
در کنار این موضوعات باید بپذیریم که زغالسنگ نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است. ارزیابیها نشان میدهد با بیش از ۳ میلیارد تن ذخیره در حوزه زغالسنگ، میتوان سرمایهگذاریهای بسیار خوبی در این حوزه عملیاتی کرد.
خوشبختانه با راهاندازی کورهبلند «میدکو» در کرمان و ذخایر زغالیسنگ که از حوزه «طبس» بهدست آمده است، میتوان گفت آینده روشنی در انتظار زغالسنگیهاست.
در کل میتوان گفت افرادی که در چند سال گذشته در حوزه معدن و صنایع معدنی سرمایهگذاری کردهاند، توانستهاند سودهای کلانی بهدست آورند؛ هم در حوزه فلزی و هم غیرفلزی، زیرا این اقلام تجدیدناپذیر هستند.
بنابراین سرمایهگذاری در این حوزه توسط دولت یا بخشخصوصی بسیار مهم است. باید بپذیریم که این حوزه نیاز به سرمایهگذاری بالا دارد و جذب سرمایهگذاری خارجی یکی از محورهایی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
متاسفانه در طول سالهای گذشته، این اقدام انجام نشده است که یکی از دلایل آن تحریمها و دلیل عمده دیگر آن هم این است که دولتها در تمام تاریخ بعد از انقلاب، راجع به جذب سرمایهگذاری خارجی تصمیمات قاطع و جسورانهای نگرفتهاند.
بوروکراسی بسیار سنگینی که در حوزه سرمایهگذاری و کسبوکار در کشور وجود دارد، برای سرمایهگذاری داخلی سنگین و سخت است چه برسد به خارجیها. ثبات و امنیت دو محور و پیشنیاز اصلی برای سرمایهگذاری در این حوزه است تا آینده درخشانی را برای صنایع غیرآهنی رقم بزند.