تاریخ: ۰۲ مهر ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۵:۴۷
بازدید: ۱۹۲
کد خبر: ۵۹۹۷۹
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی

اتحاد کارگران و خبرنگاران برای حفظ هپکو/ صدام نتوانست هپکو را تعطیل کند اما مدیران بی‌کفایت توانستند!

می متالز - عصر دوشنبه، اول مهرماه، مستند نان‌گزیده‌ها در مجتمع فرهنگی ۱۳ آبان برگزار شد. در این نشست، خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای به همراه کارگران و کارشناسان، وضعیت کارخانه هپکو اراک را بررسی کرده و برای احقاق حقوق کارگران و حفظ کارخانه، پیشنهاداتی ارائه شد.
اتحاد کارگران و خبرنگاران برای حفظ هپکو/ صدام نتوانست هپکو را تعطیل کند اما مدیران بی‌کفایت توانستند!

به گزارش می متالز، وارد سالن که می‌شوم در اولین نگاه پلاکاردی بزرگ توجهم را جلب می‌کند: «هپکو تنها نیست!»

در دلم از این‌که ترند فضای مجازی که ضدانقلاب تلاش می‌کردند داعیه‌دارش باشند، در عمل و واقعیت به دست جوانان انقلابی افتاده است احساس شعف می‌کنم. اکثر چهره‌های حاضر در سالن جوان‌اند. مادری جوان با فرزند چندماهه در آغوشش، انتهای سالن نشسته است و هرازگاهی برای آرام‌کردن گریه‌های کودک قدم می‌زند.

چراغ‌های سالن خاموش می‌شوند و اکران مستند «نان گزیده‌ها» آغاز می‌شود، در فکر مستند «خان گزیده‌ها»‌ی شهید آوینی از فساد خان‌های دوران پهلوی هستم که اولین قاب مستند از کارگری که در ایستگاه راه‌آهن روی ریل نشسته است، آغاز می‌شود. حدس می‌زنم همان‌جایی باشد که کارگران هپکو در تجمعاتشان ریل راه‌آهن را بستند.


راوی مستند، محمد قهیه‌ای، از کارگران هپکو است که در اعتراضات هفته گذشته دستگیرشده و اکنون در بازداشت است. محمد می‌گوید: «همه‌ی این مسوولان که وظیفه رسیدگی به هپکو را دارند ادعای انقلابی‌گری می‌کنند درحالی‌که این کار‌ها و بی‌توجهی‌شان عین ضدانقلاب‌بودن است! مقابل رهبری یادداشت برمی‌دارند که ببینند آقا چه می‌گوید تا عکس آن عمل کنند!»


صدای خنده‌ی حضار لحظاتی بلند می‌شود و یکی از آن‌ها دست می‌زند. دیگران پی آن را نمی‌گیرند گویا ترجیح می‌دهند جلسه رسمی‌تر پیش برود.


ماجرا پیش می‌رود تا به اعتراضات کارگران مقابل استانداری مرکزی می‌رسد. کارگران که چندین ماه پیاپی حقوقی دریافت نکرده‌اند پشت در‌های بسته استانداری درد‌ها و رنج‌هایشان را فریاد می‌زنند که شاید به گوش استاندار برسد. از زندگی‌های ازهم‌پاشیده شده کارگران می‌گویند و با شعارهایشان یادآور می‌شوند که ضدانقلاب نیستند: «ما بچه‌های جنگیم، بجنگ تا بجنگیم».
قاب پایانی مستند هم کارگری است که در راه‌آهن، قطاری بی‌تفاوت از کنارش عبور می‌کند.
با روشن شدن چراغ‌ها همهمه‌ها آغاز می‌شود.


کارگری با عصا وارد سالن می‌شود، گویا از ناحیه کمر آسیب‌دیده است. نامش سید امیر میرناصری است و از فعالان کارگری و نماینده کارگران هپکو. میهمانان دیگر برنامه، سیدپویان حسین‌پور، از فعالان رسانه‌ای و وحید ایمانی، مسوول روابط عمومی ستاد احیای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، که در ردیف اول سالن نشسته‌اند به احترامش بلند می‌شوند، از صمیمیت میانشان مشخص است همدیگر را کامل می‌شناسند.

عناوین برگزیده